فرمود: ]«آرى؛ لا حكم الاّ للّه ! سخنى كه از آن، باطلْ طلب مى شود. بر پايه حكم خداوند به شما مى نگريم. بدانيد كه براى شما نزد من، سه ويژگى است: تا زمانى كه با ما هستيد، شما را از مساجد خداوند باز نداريم كه در آن، نام خدا را بر زبان آوريد؛ و تا زمانى كه دستان شما با دستان ماست ، شما را از ثروت هاى عمومى محروم نسازيم؛ و با شما پيكار نكنيم، مگر آن كه نبرد كنيد». آن گاه به ادامه خطبه پرداخت. ۱
۴۶۱.الأموال ـ به نقل از كثير بن نمر ـ :مردى ، مردى از خوارج را نزد على عليه السلام آورد و گفت اى امير مؤمنان! ديدم كه اين مرد، تو را دشنام مى دهد.
فرمود: «به او دشنام ده، همان گونه كه به من دشنام داد» .
گفت: تو را دوزخى مى انگاشت!
فرمود: «آن را كه با من پيكار نكند ، نمى كُشم».
[ سپس ]فرمود: «آنها بر ما سه حق دارند: آنان را از مساجد، باز نداريم، كه در آن ياد خدا كنند؛ و آنان را از ثروت هاى عمومى باز نداريم، تا زمانى كه دستان آنان با دست هاى ماست؛ و با آنان پيكار نكنيم، تا زمانى كه با ما پيكار نكنند». ۲
۴۶۲.المصنَّف ـ به نقل از كثير بن نمر ـ :مردى، مردى [ ديگر ] را نزد على عليه السلام آورد و گفت: اينان، تو را دوزخى مى انگاشتند! سپس فرار كردند. و اين [ مرد ] را گرفتم .
فرمود: «آيا بكُشم آن كه را با من پيكار نكرده است؟».
گفت: تو را دشنام داد!
فرمود: «او را دشنام ده يا رها كن». ۳
ر . ك : دانشنامه امير المؤمنين : ج 6 ، ص 390 (شكيبايى امام بر آزارِ خوارج و مدارا با ايشان) .