(3)
دفاع كلّى از سياستمدارى امام على
على عليه السلام با خواست عمومى و اصرار مردم، زمام خلافت را به دست گرفت و در روز 21 رمضان سال چهلم هجرى، با شهادت آن بزرگوار، طومار خلافت او درهم پيچيده شد. مردم 25 سال با حاكميتِ سه خليفه، خو گرفته بودند كه به روزگار خلافت آنان، سياست هايى معمول شده بود و شيوه هايى در حكومت بر مردمْ روا شده بود كه امام، بسيارى از آن سياست ها را استوار نمى دانست؛ و سختى تغيير خُلق و خوى مردم را در حدّ «بازگرداندن آب بر جوى» مى دانست، كه بسى مشكل بود و گاه در مواردى محال. بدين سان، با نهايت احتياط و حزم انديشى و پس از تن زدن فراوان از پذيرش ـ تا چنان نپندارند كه او را در حكومتْ طمعى است ـ ، خلافت را پذيرفت. امّا از همان آغاز، هم برنامه هاى آينده را به صراحت گفت، و هم دشوارى هاى راه را برشمرد.
بخش هايى از سياست امام على عليه السلام و برخى از مواضع سياسى آن بزرگوار، از ديربازْ زمينه گفتگوهايى را به وجود آورده است و باعث نقدها و انتقادهايى شده است. چگونگى نگاه به سياست و حكومت، زمينه بسيارى از اين نقدها و انتقادهاست. آنان كه سياست را ابزار قدرت مى انگارند و از موقعِ حكومت، سلطه بر مردم را هدف گرفته اند، برخى از مواضع سياسى امام را بر نتابيده اند. پيش از هر چيز بايد دانسته شود كه على عليه السلام ، حكومت را براى احقاق حقْ پذيرفته بود، و سياست را