فراموش نكند ، و اين شعر را بخواند :
فَرْضى وَنفْلى وَحَياتى اَنْتُمُوَكُلُّ كُلّى مِنْكُمُ وَعَنْكُمُ۱
البته هر كس همّت خود را در دوستى ايشان محصور كرد در زمره ايشان محشور مىشود .
و ابونواس شاعر در مدح اين سلسله عجب گفت :
مُطَهَّروُنَ نَقِيّاتٌ جُيُوبُهُمُتَجْرىِ الصَّلوةُ عَلَيْهِم اَينَما ذُكِروُا
مَنْ لَمْ يَكُنْ عَلَويَّاً حيْنَ تَنْسِبُهفَما لَهُ مِنْ قَديمِ الدَّهْرِ مُفْتَخِرُ
اَللّهُ لمّا يَرى خَلْقَاً وَ اَتْقَنَهُصَفّاكُمُ وَاصْطَفاكُمْ اَيُّها البَشَرُ
فَاَنْتُمُ الْمَلأُ الاَعْلى وَعِنْدَكُمُعِلْمُ الْكِتابِ وَما جاءَت بِهِ السُّوَرُ۲
بيان فخر رازى
و فخر رازى در كتاب «تفسير كبيرش» گفته است : ثابت و محقّق است اين چهار نفر ـ يعنى حضرت امير مؤمنان و حضرت صديقه طاهره و حسنان عليهمالسلام ـ اقارب حضرت رسولاند ، بعد از ثبوت و تحقّق اين مطلب واجب است بگوئيم به مزيد تعظيم و تكريم مخصوص بودند به چند وجه :
اوّل : به نصّ آيه « إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِى الْقُرْبَى »۳ ، و اين فقره معلوم و متواتر است كه اين بزرگواران آل آن بزرگوارند بر هر تقدير ، و كمال علاقه به ايشان از جهت اقربيّت و آل بودن معلوم .
دوّم : به نصّ متواتر معلوم شده است كه حضرت رسول صلىاللهعليهوآله ايشان را دوست