111
روح و ريحان ج1

فراموش نكند ، و اين شعر را بخواند :


فَرْضى وَنفْلى وَحَياتى اَنْتُمُوَكُلُّ كُلّى مِنْكُمُ وَعَنْكُمُ۱
البته هر كس همّت خود را در دوستى ايشان محصور كرد در زمره ايشان محشور مى‏شود .
و ابونواس شاعر در مدح اين سلسله عجب گفت :


مُطَهَّروُنَ نَقِيّاتٌ جُيُوبُهُمُتَجْرىِ الصَّلوةُ عَلَيْهِم اَينَما ذُكِروُا
مَنْ لَمْ يَكُنْ عَلَويَّاً حيْنَ تَنْسِبُهفَما لَهُ مِنْ قَديمِ الدَّهْرِ مُفْتَخِرُ
اَللّه‏ُ لمّا يَرى خَلْقَاً وَ اَتْقَنَهُصَفّاكُمُ وَاصْطَفاكُمْ اَيُّها البَشَرُ
فَاَنْتُمُ الْمَلأُ الاَعْلى وَعِنْدَكُمُعِلْمُ الْكِتابِ وَما جاءَت بِهِ السُّوَرُ۲

بيان فخر رازى

و فخر رازى در كتاب «تفسير كبيرش» گفته است : ثابت و محقّق است اين چهار نفر ـ يعنى حضرت امير مؤمنان و حضرت صديقه طاهره و حسنان عليهم‏السلام ـ اقارب حضرت رسول‏اند ، بعد از ثبوت و تحقّق اين مطلب واجب است بگوئيم به مزيد تعظيم و تكريم مخصوص بودند به چند وجه :
اوّل : به نصّ آيه « إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِى الْقُرْبَى »۳ ، و اين فقره معلوم و متواتر است كه اين بزرگواران آل آن بزرگوارند بر هر تقدير ، و كمال علاقه به ايشان از جهت اقربيّت و آل بودن معلوم .
دوّم : به نصّ متواتر معلوم شده است كه حضرت رسول صلى‏الله‏عليه‏و‏آله ايشان را دوست

1.ديوان صفّى الدين حلى : ۸۷ .

2.رجوع كنيد به : بشارة المصطفى : ۱۲۴ ، الكنى والالقاب ۱/۱۶۸ ، تاريخ مدينة دمشق ۱/۱۸۵ .

3.شورى : ۲۲ .


روح و ريحان ج1
110

مرا دوست ندارد يا ولد الزّنا يا منافق است» ۱ .
و عجب گفت صفىّ الدين حلّى :


يا عِتْرَةَ الْمُخْتارِ يامَن بِهِمْيَفُوزُ عَبْدٌ يَتَولاّهُمُ
اُعْرَفْ فِى الْحَشْرِ بِحُبّى لَكُمْاِذْ يُعْرَفُ النّاسُ بِسيماهُمُ۲
پس به كريمه «فَاتَّبِعُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُون» ۳ تبعيّت حضرت رسول لازم و رستگارى در آن است ، كه ايضاً حق تعالى فرمود : « قُلْ إِن كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللّه‏َ فَاتَّبِعُونِى يُحْبِبْكُمُ اللّه‏ُ »۴ ليكن اتّباع بايد در عموم اوامر نبويّه باشد ، و روح تبعيّت محبّت به عترت اوست و اگر نه آيه « أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتَابِ وَتَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ »۵ در حق ايشان صادق خواهد بود ، و مضمون « لَقَدْ كانَ لَكُمْ فِى رَسُولِ اللّه‏ِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ »۶ درباره اين فرقه گمراه گفته نمى‏شود .
پس هر مُحبّى كه دعوى محبّت اين سلسله مى‏نمايد بايد در حيات و ممات ايشان به قدر امكان اظهار عبوديّت و وداد كند ، و در جميع اقوال و افعال و حركات و سكنات از امور دنيويّه و اخرويّه توسّل به ايشان جويد ، و فقره زيارت «مُقَدِّمُكُمْ اَمامَ طَلِبَتى» ۷ را

1.روايت تتمه‏اى نيز دارد ، نصّ حديث چنين است : قال رسول اللّه‏ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله : «من لم يحب عترتى فهو لإحدى ثلاث : اما منافق وإما لزنية وإما امرؤ حملت به أمّه فى غير طهر» . رجوع كنيد به : خصال شيخ صدوق ۱/۱۱۰ ح ۸۲ ، روضة الواعظين فتال ۲/۲۷۰ مجلس فى مناقب آل محمد عليهم‏السلام ، بحار الانوار ۲۷/۱۴۷ باب ۵ ح ۸ به نقل از خصال .

2.از اشعار معروف شيخ صفى الدين عبدالعزيز بن السرايا حلى است و صاحب امل الآمل ۲/۱۴۹ ذيل ترجمه وى به شماره ۴۴۲ همين دو بيت را نيز ذكر كرده است . رجوع كنيد به ديوان وى : ۸۷ ، و نيز الكنى والالقاب ۲/۴۲۲ .

3.در بحار الانوار ۲۳/۲۳۴ باب ۱۳ و مناقب ابن شهر آشوب ۱/۲۲۹ به كلام الهى نسبت داده شده ولى عين آيه شريفه نيست .

4.آل عمران : ۳۱ .

5.بقره : ۸۲ .

6.احزاب : ۲۱ .

7.فقره‏اى از زيارت جامعه اهل بيت عليهم‏السلام است . رجوع كنيد به : من لا يحضره الفقيه ۲/۶۱۳ ، تهذيب ۶/۹۹ باب ۴۶ ، بحار الانوار ۹۹/۱۵۲ باب ۸ ح ۵ .

  • نام منبع :
    روح و ريحان ج1
    سایر پدیدآورندگان :
    حسيني اشكوري، سيد صادق
    تعداد جلد :
    5
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 166918
صفحه از 433
پرینت  ارسال به