مىداشت ، پس واجب است بر تمام امّت متابعت آن بزرگوار را نمايند به آيه «فَاتَّبِعُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُون» ۱ و آيه « فَلْيَحْذَرِ الَّذِينَ يُخَالِفُونَ عَنْ أَمْرِهِ »۲ و آيه « قُلْ إِن كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللّهَ فَاتَّبِعُونِى يُحْبِبْكُمُ اللّهُ »۳ و آيه « لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِى رَسُولِ اللّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ »۴ .
سوّم : دعاء به آل محمّد صلىاللهعليهوآله منصب عظيمى است كه در خاتمه تشهّد در نماز قرار داده و شرط قبول نماز بدان مقرر فرموده كه : «اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَارْحَمْ مُحَمَّداً
وَآلَ مُحَمَّدٍ» ، و اين تعظيم در حقّ غير آل نيست ، پس دوستى آل رسول صلىاللهعليهوآلهواجب است ۵ .
گفتار سلطان محمد خدابنده با واعظ
معروف است : سلطان محمد خدابنده ملقّب به الجايتو ـ يعنى فرخنده ـ در جامع سُلطانيه روزى در مجلس وعظ نشسته بود . واعظى در فضيلت صلوات كلماتى مىگفت ، سلطان پرسيد : چرا آل هيچ يك از انبياء را ذكر نمىنمايند بعد از ذكر اسامى ايشان ، امّا آل حضرت رسول صلىاللهعليهوآله را بايد ذكر كرد ؟ آن واعظ نتوانست جوابى وافى گويد . سلطان فرمود : چون دشمنان دين ، حضرت رسول صلىاللهعليهوآله را ابتر خواندند خداوند سبحان براى اين نسبت ايشان را منقطع النّسل نمود ، بلكه بقاياى ايشان را منقرض كرد ليكن آل حضرت رسول صلىاللهعليهوآله يوماً فيوماً در كثرت و زيادتند .
وجه ديگر آن است : ملل و مذاهب ديگر منسوخ شدند امّا اين مذهب را نسخ و زوالى نيست ، پس اين مذهب را حافظ و نگاهبانى لازم بود كه مطّلع از كليّات و جزئيّات باشد