119
روح و ريحان ج1

[ جهات افضليت حضرت عبدالعظيم عليه‏السلام بر سادات ديگر ]

پس از اين جهت از تمام سادات افضل است ، از ايشان كه افضل شد به طريق اولى از


روح و ريحان ج1
118

احتجاج مرحوم علاّمه با سيّد ناصبى

مرحوم سيّد جيّد قاضى نوراللّه‏ شوشترى ۱ از مرحوم علاّمه اعلى اللّه‏ مقامه ۲ نقل فرموده است كه : در محضر سلطان محمّد خدا بنده با سيّد موصلى سنّى احتجاج فرمود ، يعنى آن ناسيّد سؤال كرد : به چه دليل صلوات بر غير رسول ( ص ) جائز است ؟ علاّمه فرمود :
« الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قَالُوا إِنَّا للّه‏ِِ وإِنّا إِلَيهِ رَاجِعُونَ أُولئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَوَاتٌ مِن رَبِّهِمْ »۳ سيّد ناصبى سؤال كرد : چه مصيبتى به ايشان رسيد ؟ فرمودند : مصيبتى اعظم از اين نمى‏شود كه مانند تو فرزندى دارند كه بعضى از منافقين را بر وى ترجيح مى‏دهى ! پس سلطان و حاضرين خنديدند .
و بعضى از فضلاء اين دو بيت را خوش گفته‏اند :


اِذِ الْعَلَوىُّ تابَعَ ناصِبيّاًبِمَذْهَبِهِ۴فَما هُوَ مِنْ اَبيهِ
وَكانَ الْكَلْبُ خَيْراً مِنْهُ طَبْعاًلاَِنَّ الْكَلْب طَبْعُ اَبيهِ فيهِ۵
پس راضى نشويد اعمال قبيحه صادره از شما ، ماها ، رعايا را منصرف و منحرف از سيادت كريمه و نجابت عظيمه نبويّه نمايد .

اشعار ابوحنيفه در مدح ذرّيه طاهره

و اگر چنين است مودّت شماها لازم نيست و حقّى بر ما نداريد بلكه خلاف آن مأمورٌ به ما بندگان است ، و إلاّ اين امّت را عقيده از ابوحنيفه معروف زياده است كه گفت :
حُبُّ الْيَهُودِ لآِلِ مُوسى ظاهِرٌوَوِلاهُمُ لِبَنى أخيه بادِ
وَاِمامُهُمْ مِنْ نَسْلِ هاروُنَ الاُْولىبِهِمُ اقْتَدَوْا ولِكُلِّ قَوْمٍ هادِ
وَكَذا اَلْنَصارى يُكرِمُونَ مُحِبَّهُلِمَسِيحِهِمْ نَجْراً مِنَ الْأَعْوادِ
فَمَتى يُوالى۶آلَ أحمدَ مُسْلِمٌ
قَتَلُوهُ أَوْ سَمُّوهُ بالإلْحادِ

لَمْ يَحْفَظُوا حَقَّ النَّبِىِّ مُحَمَّدٍ
فى آلِهِ وَاللّه‏ُ بِالْمِرْصادِ۷

خلاصه ، ارتباط و انتساب سادات به سيّد كائنات صلى‏الله‏عليه‏و‏آله يا به جهت ارث نسب است يا به واسطه كمالات معنويّه است ، معنى اوّل كه مُلقى ۸ شد اولويّت علمى و عملى بايد خواست .
پس گفته مى‏شود : بعضى از ارحام و اقارب حضرت رسول صلى‏الله‏عليه‏و‏آله از بعضى ديگر از جهت علوم و حكم و معارف دينيّه برترند و بهترند ، و از اين راه مرتبط‏اند با آن جناب صلى‏الله‏عليه‏و‏آله ، و با خداوند سبحان ، و اين ارتباط از براى غير سادات هم جائز است ، يعنى هر كس آن بزرگوار را متابعت نمود فى الحقيقة به ساحت نبوى صلى‏الله‏عليه‏و‏آله قرب معنوى دارد و محبوب خداست كما قال اللّه‏ تعالى « فَاتَّبِعُونِى يُحْبِبْكُمُ اللّه‏ُ »۹ و هر يك از سادات متابعت حضرت رسول صلى‏الله‏عليه‏و‏آلهرا نمود از براى او دو اجر است و معنى تبعيّت آن جناب صلى‏الله‏عليه‏و‏آلهامتثال امر و حكم امام زمان اوست .

1.مجالس المؤمنين ۲/۵۷۱ ـ ۵۷۲ .

2.قواعد الاحكام ۱/۱۱۷ .

3.بقره : ۱۵۶ ـ ۱۵۷ .

4.در قواعد : «لمذهبه» .

5.در نقل صافى : يوال .

6.در منابع قديمه موجود ، اشعار را نيافتم ، از معاصرين دانشمند معظم شيخ لطف اللّه‏ صافى اين اشعار را در مجموعة الرسائل ۲/۲۵۹ منسوب به ابو حنيفه نقل كرده است .

7.كذا ، ظاهراً «ملغى» صحيح است .

8.آل عمران : ۳۱ .

  • نام منبع :
    روح و ريحان ج1
    سایر پدیدآورندگان :
    حسيني اشكوري، سيد صادق
    تعداد جلد :
    5
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 172802
صفحه از 433
پرینت  ارسال به