احتجاج مرحوم علاّمه با سيّد ناصبى
مرحوم سيّد جيّد قاضى نوراللّه شوشترى ۱ از مرحوم علاّمه اعلى اللّه مقامه ۲ نقل فرموده است كه : در محضر سلطان محمّد خدا بنده با سيّد موصلى سنّى احتجاج فرمود ، يعنى آن ناسيّد سؤال كرد : به چه دليل صلوات بر غير رسول ( ص ) جائز است ؟ علاّمه فرمود :
« الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قَالُوا إِنَّا للّهِِ وإِنّا إِلَيهِ رَاجِعُونَ أُولئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَوَاتٌ مِن رَبِّهِمْ »۳ سيّد ناصبى سؤال كرد : چه مصيبتى به ايشان رسيد ؟ فرمودند : مصيبتى اعظم از اين نمىشود كه مانند تو فرزندى دارند كه بعضى از منافقين را بر وى ترجيح مىدهى ! پس سلطان و حاضرين خنديدند .
و بعضى از فضلاء اين دو بيت را خوش گفتهاند :
اِذِ الْعَلَوىُّ تابَعَ ناصِبيّاًبِمَذْهَبِهِ۴فَما هُوَ مِنْ اَبيهِ
وَكانَ الْكَلْبُ خَيْراً مِنْهُ طَبْعاًلاَِنَّ الْكَلْب طَبْعُ اَبيهِ فيهِ۵
پس راضى نشويد اعمال قبيحه صادره از شما ، ماها ، رعايا را منصرف و منحرف از سيادت كريمه و نجابت عظيمه نبويّه نمايد .
اشعار ابوحنيفه در مدح ذرّيه طاهره
و اگر چنين است مودّت شماها لازم نيست و حقّى بر ما نداريد بلكه خلاف آن مأمورٌ به ما بندگان است ، و إلاّ اين امّت را عقيده از ابوحنيفه معروف زياده است كه گفت :
حُبُّ الْيَهُودِ لآِلِ مُوسى ظاهِرٌوَوِلاهُمُ لِبَنى أخيه بادِ
وَاِمامُهُمْ مِنْ نَسْلِ هاروُنَ الاُْولىبِهِمُ اقْتَدَوْا ولِكُلِّ قَوْمٍ هادِ
وَكَذا اَلْنَصارى يُكرِمُونَ مُحِبَّهُلِمَسِيحِهِمْ نَجْراً مِنَ الْأَعْوادِ
فَمَتى يُوالى۶آلَ أحمدَ مُسْلِمٌ
قَتَلُوهُ أَوْ سَمُّوهُ بالإلْحادِ
لَمْ يَحْفَظُوا حَقَّ النَّبِىِّ مُحَمَّدٍ
فى آلِهِ وَاللّهُ بِالْمِرْصادِ۷
خلاصه ، ارتباط و انتساب سادات به سيّد كائنات صلىاللهعليهوآله يا به جهت ارث نسب است يا به واسطه كمالات معنويّه است ، معنى اوّل كه مُلقى ۸ شد اولويّت علمى و عملى بايد خواست .
پس گفته مىشود : بعضى از ارحام و اقارب حضرت رسول صلىاللهعليهوآله از بعضى ديگر از جهت علوم و حكم و معارف دينيّه برترند و بهترند ، و از اين راه مرتبطاند با آن جناب صلىاللهعليهوآله ، و با خداوند سبحان ، و اين ارتباط از براى غير سادات هم جائز است ، يعنى هر كس آن بزرگوار را متابعت نمود فى الحقيقة به ساحت نبوى صلىاللهعليهوآله قرب معنوى دارد و محبوب خداست كما قال اللّه تعالى « فَاتَّبِعُونِى يُحْبِبْكُمُ اللّهُ »۹ و هر يك از سادات متابعت حضرت رسول صلىاللهعليهوآلهرا نمود از براى او دو اجر است و معنى تبعيّت آن جناب صلىاللهعليهوآلهامتثال امر و حكم امام زمان اوست .
1.مجالس المؤمنين ۲/۵۷۱ ـ ۵۷۲ .
2.قواعد الاحكام ۱/۱۱۷ .
3.بقره : ۱۵۶ ـ ۱۵۷ .
4.در قواعد : «لمذهبه» .
5.در نقل صافى : يوال .
6.در منابع قديمه موجود ، اشعار را نيافتم ، از معاصرين دانشمند معظم شيخ لطف اللّه صافى اين اشعار را در مجموعة الرسائل ۲/۲۵۹ منسوب به ابو حنيفه نقل كرده است .
7.كذا ، ظاهراً «ملغى» صحيح است .
8.آل عمران : ۳۱ .