137
روح و ريحان ج1

خصيصه ثانيه: در استجابت دعاء اولاد ذريّه طاهره

در « صحيفه رضويّه » ۱ است مروىّ از حضرت ختمى مآب صلى‏الله‏عليه‏و‏آله كه فرمودند : « دُعاءُ أطْفالِ ذُرِّيَّتى مُسْتَجابٌ ما لَمْ يُقارِفُوا الذُّنُوبَ » .
و همين روايت را نيز سيّد على بن طاوس طاب ثراه ۲ ذكر كرده است از كتاب « ربيع الابرار » ۳ زمخشرى و قطب راوندى نيز در كتاب « خرائج و جرايح » ذكر مى‏كند كه : حضرت نبوى صلى‏الله‏عليه‏و‏آله فرمودند : « دعاء اطفال ذريّه من مستجاب است مادامى كه كسب گناهان نكند » .
و اين معنى در صورتى است كه « يقارفوا » خوانده شود ، امّا در نسخهاى « يقاربوا » به باء ديده شده يعنى : مادامى كه نزديك به گناه نروند ، و معنى ثانى اشدّ و اكدّ است چنانكه از آيه « لاَ تَقْرَبَا هذِهِ الشَّجَرَةَ »۴ ، « وَلاَ تَقْرَبُوا مَالَ الْيَتِيمِ إِلاَّ بِالَّتِى هِىَ أَحْسَنُ »۵ و نظائر آن ظاهر مى‏شود .
پس استجابت دعاء اطفال ذريّه نبويّه صلى‏الله‏عليه‏و‏آله خصله خاصه‏اى است از براى ايشان ، لهذا بايد از دعاء و نفرينشان اميدوار و پرهيزكار شد و قضاء حاجات مهمّه را از دعاء ايشان استدعاء كرد و التماس نمود ، از آنكه اين فرقه را دو عصمت است : عصمت ذاتى و عصمت كسبى ، همانا طهارت مولد و پاكى طينتشان عصمتى است كه از اجدادشان به طريق ارث داده شده است ، و در هياكل شريفه ايشان قرار داده‏اند ، پس اگر بر عصمت ثانويّه برقرار

1.صحيفة الرضا عليه‏السلام : ۱۲ (ص ۲۹۶ چاپ مؤسسه امام مهدى عليه‏السلام) .

2.المجتنى سيد ابن طاوس : ۲۰ به نقل از ربيع الابرار زمخشرى ، مستدرك الوسائل ۵/۲۸۱ باب ۶۲ ح ۵۸۵۶ .

3.ربيع الابرار ۲/۲۴۹ ، بحار الانوار ۹۳/۳۵۷ .

4.انعام : ۱۹ .

5.انعام : ۱۵۲ .


روح و ريحان ج1
136

مقدّم‏تر و نزديكتر است ، و هر آنكه داراى اين هر دو مقام باشد هم من حيث الظّاهر و من حيث المعنى تقدّم وى نيز ظاهر است ، مگر آنكه آن فقره را از براى هر سيدى كه هاشمى است اختصاص بدهيم بنابر روايت سابقه كه مذكور شد ، يعنى : هر كس سيّد است و صحّت سيادتش معلوم اگر چه عالم نباشد به محض نسبت بايد در هر مجلسى مصدّر بنشيند ، يعنى جائز نيست كسى كه عامى است بر وى مقدّم بنشيند چه عالم و چه غير عالم ، پس سيره عموم از علماء و فقهاء و مجتهدين سابقين و لاحقين متقدّمين ومتأخّرين منافى با اين فقره خواهد بود ، و عمل ايشان كليّةً حجّت است از براى ما رعايا و مقلّدين .
و اگر تصدير جايز نبود بر سيّد علوى بايد خيار از علماء و محتاطين ۱ از ايشان احتراز نمايند و در مجالس برترى نجويند ، و آنچه حالا مرسوم و معلوم است بر خلاف آن .
خلاصه اين ناخوشى علاج خاصّى دارد و از صدر اسلام تاكنون در غالب رؤسا مُزمِن شده است و در مقام چاره وى برنمى‏آيند .
و در حديث است : سلمان فارسى رحمه‏الله در مجلسى مصدّر نشست . عمر بن الخطاب دست وى گرفت و كشيد وگفت : مَن هذا العَجَمىُّ الطَمْطَمانىُّ المُتَصَدِّر بَيْنَ النّاسِ ؟ !يعنى : اين عجمى كه فصيح نيست در كلام چه شده است كه بر همه مصدّر نشسته است ؟ !
جناب ختمى مآب صلى‏الله‏عليه‏و‏آله شنيدند و بر منبر برآمدند و فرمودند : « اذيّت سلمان اذيت من است » ۲ .
و فخز رازى سنّى مى‏گويد : لا يجوز لأحدٍ ـ العالم والمتّقى ـ أن يَجْلِسَ فَوقَ العَلَوىّ الأمّى وأَبيهِ الأمّى لأنه أُسْوَةٌ فى الدّينِ وَالاحتياطُ سَبيلٌ لا يَضِلُّ صاحِبُه ولا تَظْلِمُ سالِكُه .
پس :


ابجد عشق بياموز مگو از اَب وجدكه در اين راه مراتب به حسب يافته‏اند

1.در چاپ سنگى : محاطين .

2.قريب بدين مضمون است روايت اختصاص : ۳۴۱ چاپ مكتبة الصدوق ، الغارات ۲/۸۲۳ ، بحار الانوار ۲۲/۳۴۸ ح ۶۴ . در اين حديث لفظ « الطمطمانى » وارد نشده است .

  • نام منبع :
    روح و ريحان ج1
    سایر پدیدآورندگان :
    حسيني اشكوري، سيد صادق
    تعداد جلد :
    5
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 170095
صفحه از 433
پرینت  ارسال به