143
روح و ريحان ج1

تعدّى از حدود الهيّه كرد به مضمون كريمه « وَمَن يَتَعَدَّ حُدُودَ اللّه‏َ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ »۱ ظالم است ، پس دست ظالم را كه بر حسب حكومت نفس امّاره از اطاعت امر آية اللّه‏ عقل ملكوتى تخطّى و تعدى نمود سزاى بوسيدن و تبرّك جستن نيست ، همانا جزاى وى بريدن است .
خلاصه آنچه بين اهل ايمان در حين ملاقات پسنديده و مستحب است مصافحه و معانقه و مرحبا گفتن است ، علاوه از آن بوسيدن محلّ سجده مؤمن است براى امتياز .
توان گفت : « مَنْ ارْيدَ بِهِ رَسُولُ اللّه‏ِ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله » عموم از سادات علويّين و فاطميّين باشد از آنكه اكرام و احترام براى جزئيّت و نسبت به حضرت رسالت صلى‏الله‏عليه‏و‏آله است ، پس هر يك از اين زمره شريفه اغصان و اعضاء شجره و وجود حضرت رسالت صلى‏الله‏عليه‏و‏آله اند چنانكه فرمودند : « حَجَرُ الاَسْوَدِ يَميِنُ اللّه‏ِ » ۲ است ، يعنى : دست راست خداست ، بايد او را بوسيدن ، سادات هم به مثابه دست شريف آن بزرگوارند ، توسّل به سيّد انام و ائمّه انام از اين طايفه حقّه بسيار مستحسن است .

در فرمايش حضرت صادق عليه‏السلام به ابوحنيفه

در كتاب « مناقب » ۳ مروى است : ابو حنيفه براى شنيدن حديث خدمت حضرت صادق عليه‏السلام مشرف بود . وقتى كه آن جناب عليه‏السلامبرخاست به عصا تكيه داد . ابوحنيفه عرض كرد : شما نرسيديد به سنّى كه لازم شود عصا به دست گرفتن ! فرمودند : چنين است ، چون عصاى حضرت رسول صلى‏الله‏عليه‏و‏آله است براى ميمنت و تبرّك گرفته‏ام . پس ابوحنيفه خواست آن

1.طلاق : ۱ .

2.متشابه القرآن ۱/۸۰ ، عوالى اللآلى ۱/۵۱ فصل ۴ ح ۷۵ ، بحار الانوار ۲۷/۷ باب ۱۰ و ۶۵/۱۵ باب ۱۵ به نقل از النهاية .

3.مناقب ابن شهر آشوب ۴/۲۴۸ فصل فى علمه عليه‏السلام ، همچنين رجوع كنيد به : دعائم الاسلام ۱/۹۵ ، بحار ۱۰/۲۲۲ باب ۱۳ ح ۲۳ .


روح و ريحان ج1
142

بدان ثقة المحدّثين كلينى در كتاب جامع « كافى » ۱ در باب تقبيل از حضرت صادق عليه‏السلامروايت كرده است كه فرمودند : « لا يُقَبَّلُ رَأسُ أَحَدٍ وَلا يَدُهُ إلاّ [ يدُ ] رَسُول اللّه‏ِ صلى‏الله‏عليه‏و‏آلهأوْ مَنْ اُريدَ بِه رَسُولُ اللّه‏ِ » .
ملخّص از معنى آن است كه : بوسيدن سر و دست احدى مگر حضرت ختمى مآب صلى‏الله‏عليه‏و‏آلهجائز نيست مگر آن كسى را كه اراده آن بزرگوار بوده .
و مراد از كلمه « اريد به » بعضى تصريح كرده‏اند و اختصاص داده‏اند به حضرت شاه ولايت عليه‏السلام ، پس اگر اختصاص بدهيم ناچار توان گفت : ائمّه طاهرين را نتوان سر و دست بوسيدن ، و اين فقره منافى است با اخبارى كه در آن كتاب مسطور است .
و معروف است : زيد بن ثابت كه از علماء سلف عامه است دست ابن عبّاس را بوسيد و گفت : ماها به سبب قرابتى كه با حضرت رسول صلى‏الله‏عليه‏و‏آلهداريد مأمور شده‏ايم با اهل بيت رسالت صلى‏الله‏عليه‏و‏آله چنين سلوك نمائيم .
و در كتب سنّيان و از دأب و دَيْدَنِ حاليّه ايشان معلوم است از تقبيل يد كريمه سيّد علوى و فاطمى كراهت ندارند ، بلكه اين عمل را موجب ثواب و اجر مى‏دانند .
و اين فقره بين شيعيان بيشتر شايع است ، و بر اين فقره حقّه همّت گماشته‏اند علاوه از سادات بر حسب حبّ قلبى دست بلكه پاى دوست دوست ايشان را ببوسند ، و از اين جهت فقهاء اسلام و علماء اعلام و ائمّه جماعت بلكه مادحين اهل بيت رسالت صلى‏الله‏عليه‏و‏آلهبراى نسبت اين خانواده محترم‏اند ، و شعرى از حضرت صادق عليه‏السلام مشهور است كه فرمودند :


وَكَمْ مِنْ يَدٍ قَبَّلْتُها مِنْ ضَرُورَةٍوَكانَ مُناىَ قَطْعُها إنْ اُمَكِّنُ
يعنى : چه دستى كه او را بوسيدم از روى ضرورت و اگر متمكن بودم آرزوى من آن بود او را قطع كنم .
و اين بيان اشاره به ظلم خلفاء جور و غصب حقّ ايشان است ، و هر كس در اين اوان

1.كافى ۲/۱۸۵ باب التقبيل ح ۲ ، عوالى اللآلى ۱/۴۳۵ ح ۱۴۳ ، بحار الانوار ۷۳/۳۷ باب ۱۰۰ ح ۳۵ ، وسائل الشيعة ۱۲/۲۳۴ باب ۱۳۳ ح ۱۶۱۷۳ .

  • نام منبع :
    روح و ريحان ج1
    سایر پدیدآورندگان :
    حسيني اشكوري، سيد صادق
    تعداد جلد :
    5
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 169466
صفحه از 433
پرینت  ارسال به