15
روح و ريحان ج1

ديگر در مظلوميت آن بزرگوار ، و رجوع به بيان سابق در اينكه آن جناب ثار اللّه‏ است ، و شرح
ظهورات حق در مظاهر و مجالى ، و انتسابات و اضافات مخلوقات به حضرت احديّت ، مانند «بيت اللّه‏» و «روح اللّه‏» و «قلب اللّه‏» و «نفس اللّه‏» و «ثاراللّه‏» و امثال آنها ، و انقلاب عوالم امكانيّه كه به عبارات و اشارات فصيحه تعبير شده است ، و تحقيق اظهار غضب حق تعالى از ظهور حمره مشرقيّه ، و بيان معنى «مهجة» كه همان «ثاراللّه‏» است ، و اطوار سبعه قلبيّه ، و انفاق آن شهيد مظلوم خون قلب مبارك را ، و اخبارى كه اهل سنّت در ظهور حُمرة از شهادت جناب امام حسين عليه‏السلام نقل كرده‏اند از نسوى و ترمذى ۱ و ابونعيم و قشيرى ، و احاديث كثيره از كتب شيعه ، و حكايت غريبه از مرحوم مير محمد حسين كه بر سنگ‏ريزه از خط سرخ نوشته بود ، و بيان والد شيخ بهائى ، و درّ نجف ، و شرح سه شعر از منظومه مرحوم بحر العلوم ، و بناء مساجد براى رشحات خون آن سيّد مظلوم ، و حكايت مرغ خون‏آلود ، و شرح شعر محتشم ، و در اينكه جبرئيل خبر شهادت آن حضرت را به جناب ختمى مآب صلى‏الله‏عليه‏و‏آلهرسانيد ، و صيحه زدن جبرئيل در روز عاشورا ، و بيان حديث صحيح ، و بيانى از اقسام خون بدن آن جناب از پيشانى و گلوى و قلب ، و آنچه به آسمان رفت و آنچه در زمين با خاك عجين شد ، و نقل مرحوم شيخ بهائى ، و نقل مرحوم اردبيلى ، و آنچه از خون آن بزرگوار را به آسمان ـ به روايت «مناقب» ـ ملكى برده است ، و خواب ديدن آن جناب ، و جهت بردن خون را به بهشت ، و شعر مرحوم بحر العلوم از كلمه «دم الهىّ» .
تا اين مقام مطالب حقّه مندرج است ملاحظه كردن آن مفيد است و بسيار مفيد .
و جهت ريختن خون مبارك را به آسمان ، و ريختن خون على اكبر ، و ريختن خون على اصغر را به آسمان ، و چند بيت از خاقانى ، و بيان عمر و روز شهادت و مدفن شريف جناب سيد مظلومان ، و معنى «كربلا» ، و قطعات اطراف كربلا ، و مرثيه جناب زينب خاتون ۲ ،

نشو و نما و تحصيلات :

مرحوم واعظ تهرانى در روز جمعه نهم ماه صفر سال 1255 در تهران ديده به جهان گشود . كجورى ضمن بيان شرح حال والدش مى‏گويد :
و در روز جمعه نهم ماه صفر المظفر به مورّخه هزار و دويست و پنجاه و پنج اين بنده متهوّر در بحور خطيئات و معترف به اسائه و مقرّ به جرم و اسير ذنب و مرتهِن به عمل و مُسوِّفِ توبه و هيكل هواء و مُنغَمِر در لذات نفس ، ليت شعرى للشقاء ولدتنى امّى ، ليت لم تلدنى گويان متولد گرديد ۳ .
مقدمات را نزد والدش كه مدرّس مدرسه «صدر تهرانى» بود فرا گرفت . مرحوم پدرش كه از شاگردان صاحب جواهر و شيخ انصارى بود و از سيد ابراهيم قزوينى ـ صاحب ضوابط ـ نيز اجازه داشت ، مجتهدى اديب وزاهد بود چنانچه در سطور پيشين ، بعضى از مقاماتش بيان شد .
پس از تكميل مقدمات در عنفوان جوانى ـ سن 15 سالگى يا قبل از آن ـ با اجازه پدر عازم مشاهد مشرفه ( نجف و كربلا ) شد و بقيه دروس سطح و شروح را خواند . سپس براى زيارت والد معظّمش به تهران آمد . به جهت خوابهاى صادقه‏اى كه ديده بود به موعظه و نصيحت مردمان همّت گماشت و به تفسير آيات الهى و بيان احاديث حضرت رسالت پناهى و اهل بيت اطهار عليهم السلام همت گماشت .
زمانى كه در كربلا بود ، ميرزا ابوالقاسم امام جمعه از دنيا رحلت نمود . با توجه به وفات امام جمعه در سال 1270 ۴ ، معلوم مى‏گردد در اين سال كجورى در كربلاى معلا تحصيل مى‏كرده

1.در چاپ سنگى : ترمدى .

2.در چاپ سنگى : خواتون .

3.جنة النعيم : ۵۲۰ .

4.مهدى بامداد در شرح حال رجال ايران ۱/۵۵ مى‏گويد : ميرزا ابوالقاسم امام جمعه پسر ميرمحسن و برادرزاده و داماد ميرمحمد مهدى امام جمعه و برادر ميرزا مرتضى صدر العلماء و ميرزا محمد باقر صدر العلماء در سال ۱۲۶۳ ه ق امام جمعه تهران شد و در سال ۱۲۷۰ ق در تهران درگذشت و در جنوب شهر تهران در مقبره مجللى كه پسرش حاج سيد زين العابدين امام جمعه ظهير الاسلام براى او درست كرد و امروز معروف است به قبرستان «آقا» يا «سر قبر آقا» دفن گرديد .


روح و ريحان ج1
14

امام عليه‏السلام ، و بيان مانع بودن شرك و كفر عصمت و توحيد را ، و بيان ايمان امير مؤمنان عليه‏السلامكه
به اراده خداوند ۱ سبحان بوده است ، و مأموريت آن جناب در تربيت شاه ولايت عليه‏السلام ، وتكميل تربيت آن وجود شريف ، و شرح ايمان آن جناب ، و شرك نياوردن در طرفة العينى به برهان صحيح ، و وقعه غدير ، و فضائل امير مؤمنان عليه‏السلام از سنّى و شيعه ، و اشعار پسنديده جيّده ، و شرح ولادت و وفات و عمر شريفش ، و ابيات ابوالاسود دئلى ، و عدد فرزندان آن بزرگوار ، و شرح احوال امام حسن مجتبى موجزاً از ولادت تا وفات ، و كلمات فصيحه محمد حنفيه از «مروج الذهب» ، و اشعار بليغه آن جناب ، و مرثيه حضرت ابوالفضل عبّاس بن على عليه‏السلام ، و شرح حال جناب امام حسين عليه‏السلام ، و كنيه و لقب و اسم شريف وى ، و بيان «ثاراللّه‏» با تحقيق رشيق در ذيل عنوان «دم الهىٌّ» ، و شرح مظلوميّت آن جناب از كتاب وسنّت به ده دليل :
اوّل : قتل صبر و معنى آن .
دوّم : دفاع و جهاد با اعداء و حديث مُبكى .
سوّم : در اراده سوزاندن خيام فلك احتشام در حضور آن امام انام .
چهارم : تشنگى آن بزرگوار و اثر تشنگى بر اعضاى شريفش .
پنجم : كثرت جراحات و تعيين آنها ، و اختلاف اقوال .
ششم : وضع ذبح رأس شريف و اشاره به شهادت .
هفتم : برهنه كردن آن بدن شريف را به شرح اوفى .
هشتم : جسارتهاى ديگر كه بر آن بدن شده .
نهم : اسيرى عيالات آن جناب است ، و شرح فضل زينب عليهاالسلام .
دهم : گردانيدن آن رأس شريف را به شهرها ، و مطابقه عمل يزيد با عبيداللّه‏ عنيد به بيانى تازه ، و اقوالى كه در مدفن رأس شريف آن جناب از عامه و خاصه وارد است ؛ و بيان

1.در چاپ سنگى : خداون .

  • نام منبع :
    روح و ريحان ج1
    سایر پدیدآورندگان :
    حسيني اشكوري، سيد صادق
    تعداد جلد :
    5
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 170627
صفحه از 433
پرینت  ارسال به