153
روح و ريحان ج1

خصيصه خمس ذكر مى‏شود .
و مقصود از ذكر اين حديث ، شرافت نماز با عالم است پس چه ثواب است براى آن نمازى كه با عالم قرشى هاشمى طالبى علوى فاطمى حسينى كسى بجاى آورد !
و مراد از « مولى » ظاهراً برابر عربى است ، و عربى فرزند يعرب بن قحطان است كه قبل از قريش بود ، پس مولى كسى است كه عربى نباشد اگر چه آزاد باشد .
و آنچه مشهور است بنده را « مولى » مى‏نامند ، موارد استعمال را بايد ملاحظه نمود .
و شاطبى در وصف ابا عمرو و ابن عامر ـ كه دو نفر از ائمّه قرائتند ـ گفته است : إنَّهُما عَرَبيّانِ وَباقِيهِمْ مَوالى .

خصيصه سابعه ۱ : در لباس مخصوص به سادات

لباس و عمّامه سبزى است كه سادات به آن اختصاص يافته‏اند ، بسيار در اين فقره گفتگوى شده است كه اين لباس به اين رنگ آيا از كتاب و سنّت مأخوذ است يا آنكه اصلى ندارد .
بدان كه در كتابهاى سنيان ۲ مسطور است : إنَّ هذهِ العَمامَةَ الخَضْراءَ لَيْسَ لَها فِى الشَّرعِ والسُّنَّةِ وَلا كانَتْ فِى الزَّمَنِ القَديمِ وَإنَّما حَدَثَتْ سَنَة ثَلاثٍ وَسَبْعينَ وَسَبعمائَةٍ بِأمْرِ المَلِكِ الأشْرَفِ شعبانَ بْنِ حُسَين .

1.در چاپ سنگى اشتباهاً « تاسعه » درج شده است .

2.دسوقى در حاشيه خود ۴/۳۱۲ هنگام توضيح « كان يتعمَّم بعمامة خضراء » مى‏گويد : فإذا تعمم بها غير شريف فانه يؤدب لأن ذلك استخفاف بحقه عليه الصلاة والسلام . واعلم أن لبس العمامة الخضراء فى الأصل لمن كان شريفاً من أبيه وقد قصرها عليه السلطان الاشرف . وحينئذ فلا يجوز لمن هو شريف من أمه لبسها وأدب ، إلاّ أن العرف الآن قد جرى بلبسه لها وعمّت البلوى بذلك فلا أدب عليه وإن كان لا ينبغى له لبسها . كذا قرر شيخنا العدوى . همچنين رجوع كنيد به : حواشى الشروانى والعبادى ۷/۵۴ ، مواهب الجليل ۸/۴۰۸ به نقل از ابن حجر در الانباء .


روح و ريحان ج1
152

أوْلى بالتّقديمِ عَلَيْهِ بِتَقْديمِ وَليّهِ وَيَجِبُ عَلى الوَلىِّ تَقْديمُهُ ۱ .
و از اين عبارت معلوم است كه بر ولىّ ميّت واجب است تقديم سيّد هاشمى بر خود نه بر عامى كه حاضر است .
و در « شرح قواعد » علاّمه اعلى اللّه‏ مقامه منقول است : وَالهاشِمىُّ الجامِعُ للشَّرائطِ أوْلى مِنْ غَيْرِهِ بالإمامَةِ لكِنْ إنَّما يَتَقَدَّمُ إنْ قَدَّمَهُ الوَلىُّ إجْماعاً كَما فِى المُعتَبر وَنهايَةِ الأحْكامِ ۲ .
و جهت اولويت سيّد هاشمى همانا شرافت نسب او است ، و شهيد عليه الرّحمة فرموده است : استجماع شرائط در سيّد هاشمى البته شرط است ، و اولويت « اولو الارحام » بر بعضى در تمام مقامات است سيّما در ارث .
و مرحوم شهيد ثانى در رساله « نفليّه » ۳ در مبحث جماعت حديثى روايت كرده كه ملخّص آن اين است : حضرت صادق عليه‏السلام فرمودند : « الصَّلاةُ فى خَلْفِ العالِمِ بِألْفِ رَكْعَةٍ وَخَلْفِ القُرَشىِّ بِمائةٍ وَخَلْفِ الْعَرَبىِّ خَمْسُونَ وَخَلْفِ المَوْلى خَمْسٌ وَعِشْرُونَ »۴ .
پس از اين خبر فضيلت اقتداء به عالم در جماعت ، بر اقتداء به سيّد قرشى ، و قرشى بر عربى ، و عربى بر مولى معلوم است .
و شهيد فرمود : مراد از عالم كسى است كه بداند علوم دينيّه و احكام شرعيّه را مثل علم باللّه‏ و علم به كتاب و سنّت و هر چه متوقّف بر اين علم است از مقدّمات و علم به كيفيّت طهارت قلبيّه و تزكيه نفس .
خلاصه ، يك ركعت نماز با عالم هزار ركعت نوشته مى‏شود ، و با قرشى كه منسوب به نضر بن كنانه است صد ركعت ، اما هاشمى افضل از قرشى است به بيان مبسوطى كه در

1.المقنعة شيخ مفيد : ۲۳۲ .

2.فوائد القواعد : ۴۱ ، ايضاح الفوائد ۱/۶۳ ، قواعد الاحكام ۱/۲۳۹ ، تذكرة الفقهاء ۲/۴۴ ، كشف اللثام ۲/۳۲۲ .

3.نفليه از شهيد اول مى‏باشد ، شايد منظور مؤلف شرح نفليه باشد كه از شهيد ثانى است .

4.الألفية والنفلية شهيد اول : ۱۳۹ ، مستند الشيعة ۸/۹ .

  • نام منبع :
    روح و ريحان ج1
    سایر پدیدآورندگان :
    حسيني اشكوري، سيد صادق
    تعداد جلد :
    5
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 166629
صفحه از 433
پرینت  ارسال به