لِمَسَاكِينَ يَعْمَلُونَ فِى الْبَحْرِ » 1 معلوم است مسكين از اين بيان مبين ممكن است مالك چيزى باشد ، و اين قول ابن ادريس است ، ليكن مرحوم شيخ طوسى ـ عليه الرحمه ـ مسكين را از فقير أسْوَءُ حالاً دانسته .
و « ابن السبيل » كسى است به قول مرحوم ابن ادريس منقطَع ـ به فتح طاء ـ باشد 2 يعنى در سفر محتاج باشد اگر چه در بلاد خود صاحب مال بوده است و ا ين در صورتى است استيطان در بلد ننمايد از آنكه در عنوان ابن السبيل گفته است : بر اين فريضه واجبه كه در باب خمس اخبار واحاديث بسيارى كه فقهاى اثنا عشريه تفريع فرمودند در هر محل و موردى استشهاد كردهاند ، بلكه توان گفت : اداء يك قسم اجر و مزد رسالت ماها رعيت به مضمون : « قُل لاَ أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِى الْقُرْبَى » 3 دادن خمس است به سادات .
پس به اجماع و ضرورت دين اسلام خمس مانند زكات واجب و لازم است ، و از خصايص هاشميين است ، و منكر آن كافر و نجس است ، و در اداء وى ثواب جزيل و اجر جميل مقرر است ، و كتاب اللّه و اخبار در ترغيب و تحريص آن ناطقند و آن را خداوند عون و مدد ذوى القربى قرار داد و براى عظمت شأن سادات اين سه فرقه را بعد از ذات اقدس و وجود مقدس نبوى صلىاللهعليهوآله و امام قرار داد .
و بر سياق آيه ملاحظه نما چگونه اختصاص به خود داد اين حقّ معلوم را ، و سادات را شريك فرمود تا وهن براى ايشان نباشد ، و زكاة را كه اوساخ و اقذار دستهاى رعاياست بر ايشان حرام فرمود كه : « إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ » 4 و بر اموال مردمان حقّى مانند طلب معين كرد كه بدون منت اگر بدهند تسليم ايشان نمايند .