169
روح و ريحان ج1

از وجود خود درخشنده و تابنده دارد ، يعنى فيض دهنده بر ذرّات عالم امكان است .
پس « إنّى تارِكٌ فيكُمُ الثَّقَلَيْنِ كِتابَ اللّه‏ِ وَعِتْرَتى »۱ قرآن و امام است ، در صورتى كه معنى عترت خاص باشد نه عموم سادات ، و اگر مراد از عترت عموم سادات باشد و امام عليه‏السلامهم پيشواى ايشان ، مفيد همين معنى است كه عرض شد ، پس حرف جرى محذوف است يعنى « إلى يَوْمِ القيامَةِ » .
و در كتابى كه اكنون نظر ندارم اين حديث را همين طريق ديده‏ام كه حرف جر مذكور بود .
پس مى‏گوئيم : اين عصبت و ريسمان محكم متين آويخته و كشيده است و قطع نشده است و نمى‏شود در هيچ زمان و عصرى تا وقتى كتاب اللّه‏ با اين عصبه نبويّه و طائفه علويّه و سلسله فاطميّه عليهم صلوات اللّه‏ بر حضرت رسول صلى‏الله‏عليه‏و‏آله در كنار حوض كوثر وارد شوند .
و معنى « لَنْ يَفْتَرِقا » همان قطع نشدن نسبشان است ، و همين طريق گفته مى‏شود در معنى آيه كوثر كه سابقاً عرض شد نسل بسيار است ، و فرمود : دشمن تو ـ اى محمّد ! ـ ابتر است يعنى منقطع النسل مى‏شوند ، پس انقطاع نسل آن بزرگوار با وعده حتميّه الهيّه جائز نيست يعنى نتوان گفت نسل رسول مختار صلى‏الله‏عليه‏و‏آله منقطع و ابتر باشد .
و از اين جهت است بعد از شهادت امام عصر ـ عجّل اللّه‏ فرجه ـ سيّد مظلومان امام شهيد عليه‏السلام برانگيخته مى‏شود ، و در رجعت بيضاء تناسل ايشان و دوستانشان در كمال كثرت است .
و گويا اين بيان موجز منافى با تحقيقى كه در معنى كوثر شد نباشد .

1.صاحب عبقات الانوار و جز او در طرق و الفاظ مختلف اين حديث بحثهاى مفصل كرده‏اند . بطور نمونه رجوع شود به : كافى ۱/۲۹۳ ، وسائل الشيعة ۲۷/۳۳ باب ۵ ح ۳۳۱۴۴ ، مستدرك الوسائل ۳/۳۵۵ باب ۱ ح ۳۷۶۶ به نقل از لب اللباب راوندى ، بحارالانوار ۲/۲۲۵ باب ۲۹ ح ۳ .


روح و ريحان ج1
168

در معنى حديث : « كلُّ حسبٍ وَنَسَبٍ مُنقَطع يوَم القيامة إلاّ حسبى ونَسَبى »

و داعى عرض مى‏كند : اگر چه مرحوم علاّمه اين فقره را از خصائص نبويّه شمرده است و سوق حديث در انقطاع و اتّصال در روز قيامت است ليكن به مفاد آيه « إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ »۱ ، و به مفاد حديث « لَنْ يَفْتَرِقا حَتّى يَردا عَلَىَّ الْحَوْضَ » اين عصبت نبويّه و نسبت حقّه فاطمه ۲ در دار دنيا هم منفصل و منقطع نمى‏شود اگر چه احساب و انساب منقطع گردد ، و رشته‏اى كه منتمى و منتهى به آن جناب گردد خداوند مجيد او را منقطع نخواهد نمود .
و در حديث است : « خداوند وَدود ، دو ريسمان محكم آويخت بين بندگانش تا چنگ زنند و از مزالق نجات يابند : يكى وجود حضرت رسول صلى‏الله‏عليه‏و‏آله است ، و ديگرى استغفار است » ، پس امام عليه‏السلام [ فرمود : ] « حضرت ختمى مآب صلى‏الله‏عليه‏و‏آله به أعلى درجه عليين شتافت ، چنگ به اين ريسمان كه استغفار است بزنيد » .
پس از اين حديث شايد بعضى گمان نمايند آن جناب صلى‏الله‏عليه‏و‏آله از اين عالم رحلت فرمود انقطاع فيض بالكليه گرديد ، نه چنين است بلكه حقيقةً فيض كه نفس نفيس نبى صلى‏الله‏عليه‏و‏آلهاست وجود مبارك خليفة اللّه‏ فى الأرض امام عليه‏السلاماست ، هر وقت آن بزرگوار نباشد « لَساخَتِ الأرْضُ بِأهْلِها »۳ .
ومراد از « نور » در آيه « وَأَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا »۴ امام عليه‏السلام است كه اقطار زمين را

1.كوثر : ۱ .

2.كذا ، ظ : فاطميّه .

3.مضمون پاره‏اى از احاديث است از جمله حديث رضوى منقول در علل الشرايع ۱/۱۹۸ ح ۲۱ و عيون الاخبار ۱/۲۷۲ باب ۲۸ ح ۱ ـ ۴ .

4.زمر : ۶۹ .

  • نام منبع :
    روح و ريحان ج1
    سایر پدیدآورندگان :
    حسيني اشكوري، سيد صادق
    تعداد جلد :
    5
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 169450
صفحه از 433
پرینت  ارسال به