179
روح و ريحان ج1

ظاهر مبتلا و پريشان بر وارستگى ايشان بستگى و پيوستگى دوستانشان شرط است .
وفقره : « الفَقْرُ فَخْرى وَبِهِ أفْتَخِرُ عَلى جَميعِ الأنْبياءِ وَالْمُرْسَلين »۱ ، و كلام « مَنْ تَشَبَّهَ بِقَوْمٍ فَهُوَ مِنْهُمْ »۲ كجا رفت ؟ خلاصه با خداوند قهّار نتوان خصمى كرد .

[ حكايت ]

همانا حكايت آن پادشاه است هر وقت كشتى دريا دير مى‏آمد بر دريا خشم مى‏كرد و حكم مى‏نمود آب دريا را به كوهها بپاشند .

[ حكايت ]

و حكيم ابوعلى مسكويه از سفيهى نقل كرده : هر وقت در ماهتاب مى‏خوابيد رنجور مى‏شد از اين جهت بر ماه تابنده دشنام مى‏داد و ماه را هجو مى‏كرد .
و الحق مثل وى مثل كلاب عاويه است كه گفته‏اند :


مه نور مى‏فشاند و سگ بانگ مى‏زندسگ را بپرس خشم تو با ماهتاب‏چيست
و بيت مولوى مشهور است :
مه فشاند نور ، سگ عوعو كند
. . الى آخره .
پس به اين آيه ختم كنم « أَعْطَى كُلَّ شَىْ‏ءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى »۳ .

1.التحفة السنية سيد عبداللّه‏ جزائرى : ۵۷ ، عوالى اللآلى ۱/۳۹ ، بحار الانوار ۶۹/۳۲ ، در بعضى از منابع قسمت اول آن (الفقر فخرى و به افتخر) آمده مانند عدة الداعى : ۱۱۲ ، بحار الانوار ۶۹/۳۰ .

2.اين مضمون در منابع مختلف مذكور است از جمله : مشرق الشمسين شيخ بهائى : ۴۰۵ و در بعضى از كلام رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله دانسته شده مانند شرح الازهار ، احمد مرتضى ۴/۱۱۷ ، المبسوط سرخسى ۱۰/۳ ، بدائع الصنايع ۲/۱۴۰ .

3.طه : ۵۰ .


روح و ريحان ج1
178

[ در معنى فقر و ظهور حسن آن در سادات ]

مخفى نماناد : كمال اين سادات كه فرزندان آن پدران و مادرانند شعار و آثار فاقه و فقر است ، علم و فقر دو ثمره‏اند از يك شجره ، و ظهور و بروز تمام و كمال فقر و علم از پيغمبران و فرزندان ايشان شد ، و معنى لفظ « فقر » فقدان ما يحتاج است و حقيقت آن احتياج به حق ، هر آنكه محتاج به حق است و اين معنى را دانسته است اعراض از دنيا و ابناء آن مى‏نمايد ، و اين صفت محموده از اين سلسله محمّديّه صلى‏الله‏عليه‏و‏آلهپسنديده است تا پند ما رعايا و فقراء باشد .
پس عزيز در نزد خدا و خلق كسى است [كه] آنچه در نزد حق است بخواهد و آنچه در دست خلق است نخواهد .
پس بنگر اين فرقه مرضيّه كه دستشان تهى است براى چيست ؟ آيا خدا بر ايشان خشم كرده است كه فقيرشان نموده است يا تهى دستى رحمت و عطوفت است ؟ امّا فقره اولى نيست معاذ اللّه‏ معتقد شويم ! پس انبياء كه فقراء الى اللّه‏ بودند از جهت خشم خداوندى بوده است ؟ ! بلكه براى رحمت به ايشان و دوستى به سادات والا شان است و هر كس را خداوند دوست ندارد دست او را پر از جيفه دنيا مى‏كند ، پس مانند كودكان از علاقه و بازى به آن از خداوند سبحان غافل مى‏شود .
پس تهى دستى و سبكى و آسودگى بهتر از سنگينى و گرفتارى و دست پرى است كه شيخ فرمود :


توانگرى كشدت سوى كبر و نخوت و نازخوش است فقر كه دارد هزار سوز و نياز
و عجب است از بى‏خردان ابناء زمان كه ملبّس به اين لباس خجسته اساسند هر صباح و مساء با حضرت علىّ اعلى معارض و مخاصمند ، پس چرا بر غالب اين شاهزادگان كه هر يك جان جهانند و نسل طيّب و طاهر پيغمبر آخر الزمان صلى‏الله‏عليه‏و‏آله منكرند بر حسب اسباب

  • نام منبع :
    روح و ريحان ج1
    سایر پدیدآورندگان :
    حسيني اشكوري، سيد صادق
    تعداد جلد :
    5
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 169872
صفحه از 433
پرینت  ارسال به