19
روح و ريحان ج1

مجتهد مجيز خود جائز مى‏داند در مسنونات و مكروهات ، و اين اجازه و اذن براى جواز تسامح است بواسطه حديث : « من سمع شيئاً من الثواب على شى‏ء فصنعه كان له أجره وإن لم يكن ما بلغه » ۱ .
همچنين مى‏گويد :
چون خواص و عوامِ اين حدود ، از كار و كردار اين ذرّه بى‏مقدار آگاه‏اند ، بناءً على هذا آنچه در داعى است و پسنديده مى‏نمايد خوش است از من بخواهد ، و آن علم به جمله‏اى از اخبار و آثار ائمه اطهار عليهم‏السلام است ۲ .
***
از جمله مواردى كه مى‏توان بوسيله آن ، دامنه علمى و وسعت انديشه مؤلف گرانقدر جنة النعيم را محك زد ، نكات ذيل مى‏باشد :
الف ـ مقدمه عربى كه مؤلف بر كتاب خويش نگاشته و بكار بردن براعت استهلال : « الحمد للّه‏ الذى خص من عباده عبداً عظيم المن . .» و عبارات لطيفه آن . در لابلاى كتاب نيز جست و گريزهاى عربى فراوانى مشهود است .
ب ـ مناسبت اشعار فارسى وعربى كه در مقدمه كتاب ، و مواضع مختلف ديگر بكار برده است . نگاهى گذرا به فهرست اشعار فارسى و عربى و دقت در تنوع آنها ، براى اثبات اين مدّعا كافى است .
ج ـ كجورى در نقل شواهد و امور غير اعتقادى ، مطالب و اشعار زيادى را از اهل سنت نيز افزوده و به كتب آنها استناد مى‏كند .
د ـ ديوان اشعار مفصل مؤلف به زبان فارسى و عربى كه بيست هزار بيت بوده نيز ذوق ادبى وى را مى‏رساند . همچنين منظومه وى در حج كه مشتمل بر هزار و پانصد بيت مى‏باشد ، و منظومه منير القلب در دو هزار بيت .
ه ـ كجورى از قوه حافظه خوبى برخوردار بوده چنانچه از بعضى تصريحات وى نيز مى‏توان اين مطلب را استفاده نمود . مثلاً در جائى به مناسبت ، مطالبى در اصول فقه بيان داشته ـ مثل انسداد باب علم ـ سپس مى‏گويد :

1.جنة النعيم : ۳۴۱ .

2.جنة النعيم : ۳۴۹ .


روح و ريحان ج1
18

و صفوه‏اى از تقريرات منبريّه داعى است . . .
در پايان روح و ريحان نهم نيز چنين قلم زده است :
هان هان ! خاكم بر سر و خاكسترم بستر ! من هم يكى از دستاريان و فريب دهندگان بندگانم ، جز گناهان ديگرم از آشكار و پنهان . گاهى به جاى پيغمبر برگزيده مى‏نشينم و مردمان را راهنماى اين آئين باشم . رويم سياه و كارم تباه ! من كجا و اين جايگاه بلند و جامه ناپسند ؟ اگر پيغمبر مرا در اين جهان به جاى خود بيند چه گويد ؟ ! ۱
البته كجورى بر اين وظيفه خويش مفتخر است ، وگاهى متواضعانه چنين مى‏گويد :
و با كمال مسكنت ، مسألت مى‏نمايم از خوانندگان از زلاّت اين كلب عاوى كه مادح آل رسول عليهم السلام است بگذرند ۲ .

ذوق و علميت :

تنوع و كثرت مباحث كتاب « جنة النعيم » خود نماى بارزى از مقدار علميّت و وفور انديشه و خوش‏ذوقى كجورى مى‏باشد . سلطان المتكلمين ( برادر كجورى ) درباره وى مى‏گويد :
كان بليغاً فصيحاً طلقاً ذلقاً متكلماً متألهاً محدثاً شاعراً جامعاً مطاعاً بين الأنام منيعاً أميناً فى إبلاغ الأحكام وإعلان كلمة الاسلام ، مقبول الكلام ، ومحبوباً عند الخواص والعوام ، وحيداً فى الزمان والأيام ۳ .
حبيب‏آبادى نيز چنين مى‏نگارد :
مرحوم حاج ملا محمد باقر ، عالمى بزرگوار و واعظى شيرين گفتار بود ۴ .
وى به علم حديث آشنايى كافى داشته ، چنانچه از مطالب كتابش جنة النعيم برمى‏آيد ، ونيز از بعضى از علماء ومجتهدين عصر خويش اجازه روايى داشته است . در جايى به مناسبت مى‏نويسد :
و اين بنده كه خاك نعال محدثين محسوب نمى‏شود اخبار ضعيفه را بنا بر اجازه

1.جنة النعيم : ۳۲۸ .

2.جنة النعيم : ۳۵۷ ـ ۳۵۸ .

3.زبدة المآثر ( ص ۴۷۲ از خصائص فاطميه ، چاپ سنگى ) .

4.مكارم الآثار ۵/۱۴۸۸ .

  • نام منبع :
    روح و ريحان ج1
    سایر پدیدآورندگان :
    حسيني اشكوري، سيد صادق
    تعداد جلد :
    5
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 170602
صفحه از 433
پرینت  ارسال به