197
روح و ريحان ج1

بْنِ الحَسَنِ بْنِ عَلىّ الوَلىِّ المَرْمِىِّ بالسَّهْمِ الرَّدى ، لَعَنَ اللّه‏ُ قاتِلَهُ عَبْدَاللّه‏ِ بْنِ عَقَبَةِ الغَنَوى .
السَّلامُ عَلى عَبْدِ اللّه‏ِ بْنِ الحَسَنِ بْنِ علىّ الوَلىّ ، لَعَنَ اللّه‏ُ قاتِلَهُ وَرامِيَهُ حَرْمَلَةَ بْنِ كاهِلِ الأسَدى.
السَّلامُ عَلَى القاسِمِ بْنِ حَسَنِ بْنِ عَلىّ المَضْرُوبِ عَلى هامَتِهِ المَسْلُوب لامَتُهُ حينَ نادَى الحُسَينَ عليه‏السلامعَمَّهُ فَجَلا عَلَيْهِ كَالصَّقَرِ وَهُوَ يَفْحَصُ بِرِجْلَيْهِ التُّرابَ وَالحُسَيْنُ عليه‏السلام يَقُولُ : بُعْداً لِقَوْمٍ قَتَلُوكَ وَمَنْ خَصْمُهُمْ يَوْمَ القيامَةِ جَدُّكَ وَأَبُوكَ ، ثُمَّ قالَ : عَزَّ ـ وَاللّه‏ِ ـ عَلى عَمِّكَ أنْ تَدْعُوهُ فَلا يُجيبُكَ أَوْأنْ يُجيبَكَ وَأنْتَ قَتيلٌ جَديلٌ فَلا يَنْفَعُكَ ، هذا ـ وَاللّه‏ِ ـ يَوْمٌ كَثُرَ واتِرُهُ وَ قَلَّ ناصِرُهُ ، جَعَلَنىَ اللّه‏ُ مَعَكُما وَبَوَّأنى مُبَوَّأكُما ، وَلَعَنَ اللّه‏ُ قاتِلَكَ عُمَرَ بْنَ سْعْدِ بنِ عُرْوَةِ بْنِ نُفَيْلٍ الأزدىّ ، وَأصْلاهُ جَحيماً ، وَأعَدَّ لَهُ عَذاباً أليماً » .
و آنچه از كتابهاى نسّابه يافته‏ام اين سه بزرگوار مادرشان يكى است و وى امّ ولد بوده است .
و در يكى از كتب انساب نام او نجمه ذكر شده است ، و در روز عاشورا هم حاضر بود ، و تحمّل و صبر بر شهادت فرزندان و جوانان خود فرمود .
و اگر چنين است هيچ يك از خواتين مكرّمه صدمه و بليّه او را نديد .
و تأييد مى‏نمايد فقره مباركه زيارت را آنچه در كتاب « وسيلة المآل فى مناقب الآل » مسطور است كه از اولاد حضرت امام حسن عليه‏السلامابوبكر است 1 ، و نام 2 وى احمد .
و أبى مخنف نقل كرده است : فَخَرَجَ مِنَ الخَيْمَةِ غُلامانِ كَأنَّهُما قَمَرانِ أحَدُهُما اسْمُهُ أحْمَدُ وَالآخَرُ اسمُهُ قاسِمٌ وَهُما يَقُولانِ : لَبَّيْكَ ! لَبَّيْكَ ! ـ يا سَيِّدَنا ـ نَحْنُ بَيْنَ يَدَيْكَ مُرْنا بأمْرِكَ .
و داعى عرض مى‏كند : مراد از ابوبكر كه در فقره زيارت است همان احمد است كه ابى مخنف ذكر نموده .
و بعضى گمان كرده‏اند : قاسم همان عبداللّه‏ است ، ليكن علاّمه مجلسى رحمه‏الله در جلد

1.در عدة الداعى نيز بنا بر نقل بحار ۴۴/۱۶۳ باب ۲۳ ذيل ح ۱ بدين نام تصريح شده است .

2.در اصل : نامى .


روح و ريحان ج1
196

بناءً على ذلك بر همان طريقه توضيح و تشريح احوال ايشان در اين اوراق مى‏شود : پس بدان دختران آن بزرگوار پنج تن‏اند و از مادرهاى مختلف بودند : امّ عبداللّه‏ ، امّ سلمه ، فاطمه ، رقيّه ، زينب .
امّا پسرهاى آن جناب زيد ، و حسن مثنى ، و عمرو ، و قاسم ، و عبداللّه‏ ، و حسين اثرم ، و طلحه ، و عبدالرحمن ، و جعفر ، و ابوبكر كه ظاهراً موسوم به احمد بوده است .
و مرحوم ابن شهر آشوب يك دخترى از براى آن سرور بيشتر ذكر نكرده است .
و عجالةً از بنات مكرّمات آن بزرگوار مشروحاً اطلاعى ندارم ، و در كتب نسّابه شرحى از حالات ايشان نيافتم .
پس خوشتر آن است در مقام توضيح حالات خيريّت علامات ذكور از اولاد آن بزرگوار كه عشره كامله‏اند برآئيم و خوانندگان را از بزرگوارى ايشان بشارات حقّه دهيم ، و بهتر آن است ابتداء و شروع به شهيدان كربلاء و قتلاى يوم الطفّ نمائيم .
و آنچه تحقيق شده است از اولاد امام حسن عليه‏السلام در روز عاشوراء در خدمت عمّ اكرمشان سه نفر شهيد شدند ، به روايت مرحوم شيخ اسامى شريفه ايشان عمرو و قاسم و عبداللّه‏ است ، و به روايت مرحوم ابن شهر آشوب عبداللّه‏ و قاسم و ابوبكر است و به روايتى عمرو نام صغيراً شهيد شد .
و در فقره زيارت مستخرجه از ناحيه مقدّسه كه از قرار نقل علاّمه مجلسى 1 عليه الرحمة در سال دويست و پنجاه و دو به توسّط نواب فخام استخراج شد و گويا مراد از ناحيه ، ناحيه حضرت ابا محمد امام حسن عسكرى عليه‏السلاماست از آنكه امام عصر حضرت حجّة اللّه‏ الأعظم عليه‏السلامهنوز قدم به عرصه شهود نگذارده بودند . و تاريخ تولّد آن آفتاب فلك ولايت و امامت كلمه « نور » است كه دويست و پنجاه و شش است ، و اين فقره بر بعضى شبهه شده است ، اشاره‏اى كردم التفات فرمايند كه امام فرموده است : « السَّلامُ عَلى أبى بكرِ

1.بحار الانوار ۴۵/۶۵ بقيه باب ۳۷ ، ۹۸/۲۶۹ باب ۱۹ ح ۱ به نقل از اقبال الاعمال : ۵۷۴ .

  • نام منبع :
    روح و ريحان ج1
    سایر پدیدآورندگان :
    حسيني اشكوري، سيد صادق
    تعداد جلد :
    5
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 166557
صفحه از 433
پرینت  ارسال به