207
روح و ريحان ج1

در اينكه حضرت سيد الشهداء عليه‏السلام دو دختر بيشتر نداشت
و دليل ديگر بر منع زفاف

و جمع بين اخبار دو قسم است :
اوّل : تمسّك به روايت مشهور است كه بگوئيم : آن جناب را علاوه از دو دختر نبود ، يك دختر را مرحمت فرمود به حسن مثنى و ديگرى سكينه خاتون است ، و مراد از فاطمه اوست از آنكه پسرهاى جناب امام حسين عليه‏السلامبنابر روايات صحيحه به على موسوم شدند ، و سكينه نيز موسومه به اسم جدّه مطهّره و خواهرش بود براى امتياز به اين لقب خوانده شد از آنكه موجب سكون خاطر پدر بزرگوارش بود ، و علاقه آن جناب نيز از اخبار معتبره ظاهر است سيّما قلّت اولاد از ذكور و اناث براى آن سرور اختصاص داشت .
و در حديث « ما أَقلَّ وُلْدَ أبيك »۱ صحيح است .
بناءً على هذا ، آنچه از اخبار مرسله است و راوى آنها غير معلوم اعتنائى و اعتمادى نبايد كرد و مقام احتياط را از دست دادن بر خلاف صواب است .
دوّم : بنابر بعضى اقوال كه اشاره شد دو دختر بگوئيم در كربلا بوده است و فاطمه‏اى كه در مدينه بود حليله حسن مثنى بود ، و به جهات كثيره مأذونه نشد شرفياب شود اگر چه شوهرش در كربلا حاضر بوده است ، و از شهادت برادران و بنى اعمام متحسّر و اندوهگين ، و بر حسب حكمت الهيّه شهيد نشد تا عقب از وى بماند مانند حضرت على بن الحسين ، و تا از برادران خرد سالش نيز نگاهدارى نمايد ، و راه منعى نيز در اين قول نيست جز آنچه در تعيين عدد ذكر كرديم .

1.مرحوم مجلسى اين روايت را از عقد الفريد ابن عبد ربه نقل كرده در بحار الانوار ۴۴/۱۹۶ ح ۱۰ و نيز حر عاملى در وسائل الشيعة ۴/۱۰۰ ح ۴۶۲۰ بدين عبارت : قيل لعلى بن الحسين عليهماالسلام : ما أقلّ ولد أبيك ؟ فقال : « العجب كيف ولدت له ! كان يصلّى فى اليوم والليلة ألف ركعة » . نيز رجوع كنيد به : اللهوف ابن طاوس : ۷۵ .


روح و ريحان ج1
206

لَكَ وَلا لَهُ . . إلى آخر الحديث ۱ .
پس بر اين قول متذكر بايد شد كه از دختران حضرت اميرمؤمنان عليه‏السلام هم فاطمه كبرى و صغرى در كربلا بوده‏اند بر بعضى اشتباه شده است .
و أيضاً در آن كتاب است از فاطمه بنت على عليه‏السلام كه : ماها را به مجلس يزيد بردند و از سرما و گرما محفوظ نبوديم .
و در كتاب « عوالم العلوم » خود ديده‏ام : فاطمه دختر اميرمؤمنان عليه‏السلام عمرش طولانى شد تا حضرت صادق عليه‏السلام را ملاقات كرد .
و عبارت اوست : إنّ فاطمةَ بنتُ على عليه‏السلام مُدّ لَها فِى العُمْرِ حَتّى رآها أبُو عَبْدِاللّه‏ عليه‏السلام ۲ .
و شوهر فاطمه أبى سعيد بن عقيل است ، و حميده از او متولّد شد .
و در بعضى از كتب مقاتل ۳ منقول است كه : در روز عاشوراء جناب سيد الشهداء عليه‏السلامدر حين وداع نداء فرمود : « يا سُكَيْنَةُ وَيا فاطِمَةُ وَيا زيْنَبٌ وَيا أمّ كُلْثُوم ! عَلَيْكُنَّ مِنّى السَّلامُ » . . إلى آخره .
و در « مقتل أبى مخنف » به جاى فاطمه ، رقيّه و عاتكه و صفيّه است .
و در حديث مشهور « قالت فاطمة الصغرى : كُنْتُ واقِفَةً فى بابِ الخَيمة . . » إلى آخره مرسل است ، و مرحوم مجلسى طاب ثراه نسبت به كتابى صحيح نداده است ۴ .

1.امالى شيخ صدوق : ۱۶۷ مجلس ۳۱ ح ۳ ، بحار الانوار ۴۵/۱۵۶ باب ۳۹ ، روضة الواعظين ۱/۱۹۱ .

2.اين عبارت را در قرب الاسناد : ۱۶۳ ح ۵۹۴ و بحار الانوار ۴۲/۱۰۶ ح ۳۲ نيز ملاحظه كنيد .

3.بحار الانوار ۴۵/۴۷ ، عوالم : ۲۸۹ ، ينابيع المودة ۳/۷۹ .

4.بحار الانوار ۴۵/۵۹ بقيه باب ۳۷ بدين عبارت : رأيت فى بعض الكتب . بحرانى نيز در عوالم : ۳۰۵ مى‏فرمايد : فى بعض كتب الاصحاب .

  • نام منبع :
    روح و ريحان ج1
    سایر پدیدآورندگان :
    حسيني اشكوري، سيد صادق
    تعداد جلد :
    5
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 166619
صفحه از 433
پرینت  ارسال به