لبيد را خواند :
اِلى الحَولِ ثُمّ [اسمُ]السّلام عَلَيكُماوَمَنْ يَبْكِ حَولاً كاملاً فَقَدِ اعْتَذَرْ
و از بيان ديگر برمىآيد كه اين نداء بيت لبيد بود ، و خطاب به حسن مثنى و فاطمه بنت الحسين عليهالسلام كرد .
و از فاطمه بنت الحسين عليهالسلام در خانه حسن مثنى سه پسر و دو دختر متولد شدند : عبداللّه محض ، و حسن مثلث ، و ابراهيم عمر ، وزينب ، وام كلثوم .
و فرزندان ديگر از ازواج ديگر نيز بدين اسامى داشت : جعفر ، داود ، فاطمه ، ام القاسم ، و مليكه .
و اغلب اولاد حسن مثنى در حبس منصور دوانيقى وفات كردند ، و بر ايشان مصائب صعبه و نوائب شديده وارد آمد كه شرح حال هر يك موجب فزع قلب و حرقت فؤاد است و لسان اين بنده كليل است و زبان از بيان تمام آن شكسته و عاجز ، اما اطّلاع از حال عبداللّه محض بن حسن مثنى در اين اوراق خالى از فائده و ثمر نيست و اطاله لسان را در بسط حال عبداللّه بن حسن ، منتج فروع كثيره از اين شجره طيّبه مىدانم .
در بيان حال عبداللّه محض فرزند حسن مثنى
عبداللّه محض ابن حسن مثنى بن حسن بن على بن ابى طالب عليهمالسلام .
اين سيّد شريف والاتبار مادرش فاطمه بنت الحسين عليهالسلام و پدر بزرگوارش حسن مثنى است ، و كنيهاش ابومحمّد ، و لقب شريفش محض است از آنكه خالص از دو سبط است : از جهت پدر به حضرت حسن مجتبى عليهالسلاممنتهى مىشود ، و از طرف مادر به حضرت سيّد الشّهداء عليهالسلام ، و منزلش در مدينه بود تا دولت بنى اميّه زوال يافت ، در زمان عبداللّه سفّاح از مدينه به انبار آمد و با جمعى از طالبيّين بر وى وارد شد . عبداللّه سفّاح بعد از شناسائى اكرام و احترام بسيار به وى نمود و جائزه كثيره داد كه به احدى نداده بود ، و او را با خود نگاهداشت ، و شبها با عبداللّه مىنشست و صحبت مىداشت . پس شبى عبداللّه سفّاح