283
روح و ريحان ج1

و ابن حجر ـ كه قساوت قلبيّه‏اش اقسى من الحجر است ـ در كتاب « صواعق محرقه » گفته است : زيد بن على بن الحسين عليه‏السلام امامى و جليل القدر است .
و آن جناب معاصر زمان عبدالملك بن مروان و هشام بن عبدالملك بود ، و صدمات افزون از حدّ از ايشان ديد .
امّا از عبدالملك بن مروان آنچه در نظر دارم و از كتاب « لؤلؤ المضى فى مناقب آل النّبى » كه از مؤلّفات و اقدى است نقل مى‏نمايم آن است : بعد از اينكه حضرت ختمى مآب صلى‏الله‏عليه‏و‏آله به فرمان خداوند سبحان سدّ ابواب از مسجد فرمودند جز باب ولايت كه امر به فتح آن شد چنانكه فرمودند : « ما أَنَا سَدَدْتُ اَبوابَكُم ولا اَنَا فَتَحتُ بَابَ علىٍّ ولكنَّ اللّه‏ سَدَّ بابَكُم وَفَتَحَ بابَ عَلِىٍّ » بعد از آن اولاد امير مؤمنان در آن خانه ساكن بودند و باب آن خانه هم مفتوح بود ۱ .

[در خراب كردن در خانه امير مؤمنان عليه‏السلام كه زيد] [در او ساكن بوده است و علت خروج وى]

و از اين فقره علوّ مقام ذريّه طاهره نيز معلوم است با توقّفشان در آن خانه و فتح باب آن مسجد بر ايشان تا در زمان عبدالملك بن مروان . پس آن خبيث خواست سدّ آن باب كند نتوانست جز آنكه امر نمود آن خانه را خراب نمايند و جزء مسجد كنند . زيد بن على در آن ساكن بود . هر قدر اصرار كردند از آن خانه بيرون رود قبول نفرمود تا آنكه تازيانه‏ها بر بدن آن جناب زدند ، و وى را به عنف از آن خانه برآوردند كه فرياد و فغان بنى هاشم و اهل مدينه بلند گرديد .
پس زيد از شكنجه و رنجه زياد پناه به قبر مطهّر حضرت ختمى مآب صلى‏الله‏عليه‏و‏آله آورد و در مسجد رسول معتكف گرديد ، و آن خانه را خراب كردند ، و بر اين كرامت و فضيلت راضى

1.روايت به طرق مستفيضه و الفاظ مختلفه نقل شده ، از جمله در مناقب اميرالمؤمنين ، محمد كوفى ۲/۴۶۰ ، مجمع الزوائد ۹/۱۱۷ ، بحار الانوار ۳۱/۴۲۸ ـ ۴۲۹ ، المسترشد : ۴۴۸ ، المراجعات : ۲۲۰ ، الغدير ۳/۲۰۵ ـ ۲۱۳ طرق مختلف را بيان فرموده است .


روح و ريحان ج1
282

و اين عبارت دلالت بر حسن حال زيد و وجوب رعايتش مى‏كند .
و مرحوم شيخ مفيد ۱ طاب ثراه فرمود : خروج زيد از براى طلب خون جناب سيّد الشهداء عليه‏السلام بود و مردم را به رضاء آل محمد سلام اللّه‏ عليهم مى‏خواند ، و مردمان گمان كردند داعيه امامت براى خود دارد .
و مرحوم طبرسى در كتاب « اعلام الورى » همين طريق را روايت كرده ۲ .
و مرحوم ميرزا محمد استرآبادى در « رجال وسيط » نوشته است : زيد بن على در سال يك صد و بيست و يك شهيد شد و چهل و دو سال از عمرش گذشت ، و عبارت شيخ عليه الرحمه را بيان فرمود ۳ .
و مرحوم مير سيّد عليخان در « شرح صحيفه سجاديّه » حديثى روايت نمود كه خلاصه آن است : « خداوند اذن در هلاكت بنى اميّه داد بعد از قتل زيد بن على به هفت روز » ۴ .
و حضرت رضا عليه‏السلام به مأمون الرّشيد فرمودند : « برادرم زيد را قياس مكن به زيد بن على بن الحسين عليهماالسلام از آنكه زيد از علماء آل محمد صلى‏الله‏عليه‏و‏آله بوده است ، مجاهده كرد با اعداء اللّه‏ تا در راه خدا شهيد شد » ۵ .
و ابو خالد واسطى گفت : حضرت صادق عليه‏السلام هزار تومان ۶ مرحمت كردند تا بين عيال زيد قسمت نمايند ، و همچنين براى عيال كسانى كه در خدمت زيد شهيد شدند ۷ .

1.ارشاد ۲/۱۷۲ .

2.اعلام الورى ۱/۴۹۳ ، نيز رجوع كنيد به : روضة الواعظين : ۲۷۰ ، بحار الانوار ۴۶/۱۸۶ ، كشف الغمة ۲/۳۴۱ .

3.نيز رجوع شود به : شجره طوبى : ۱۴۳ ، مستدرك السفينة ۵/۲۱۸ .

4.روايت از امام صادق عليه‏السلام در كافى ۸/۱۶۱ ح ۱۶۵ نقل شده و ملا محمد صالح مازندرانى در شرح اصول كافى ۱۲/۱۸۵ به توضيح آن پرداخته است . نيز رجوع كنيد به : تفسير العياشى ۱/۳۲۶ و در آن بجاى قتل زيد ، احراق وى آمده است . همچنين : البرهان ۱/۴۷۸ ، الصافى ۱/۴۴۸ .

5.عيون اخبار الرضا عليه‏السلام ۱/۲۴۸ ح ۱ ، وسائل الشيعه ۱۵/۵۲ ـ ۵۳ ح ۱۹۹۷۴ .

6.در منابع « دينار » آمده كه مؤلف از آن در مقام تعبير به « تومان » كرده است .

7.اختيار معرفة الرجال : ۳۳۸ ح ۶۲۲ ، ارشاد مفيد ۲/۱۷۳ ، بحار ۴۶/۱۸۷ .

  • نام منبع :
    روح و ريحان ج1
    سایر پدیدآورندگان :
    حسيني اشكوري، سيد صادق
    تعداد جلد :
    5
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 166511
صفحه از 433
پرینت  ارسال به