پس از وقوع اين خطب عظيم ، بدن شريف زيد را چهار سال بر دار آويختند و سرش را بردند در برابر قبر رسول اكرم صلىاللهعليهوآله چندى نصب نمودند و فَواخِت ۱ بر شكم او آستانه گذاردند و عنكبوت به عورت زيد تنيد تا آنكه وليد بن زيد به يوسف بن عمر نوشت : عِجل عراق را از دار به زير بياور و بسوزان و خاكسترش را به باد بده . و چنين كرد .
و عجب دارم از اهل كوفه در اين مدّت جرأت نكردند شفاعتى نمايند و بدن زيد را دفن نمايند ، و خرمافروشهاى ايشان در حقّ ابو سالم ميثم تمّار جز اين قسم معامله نمودند .
[طعن حَكَم كلبى بر شيعه و نفرين امام صادق عليهالسلام]
وَحَكم بن عَباس كَلبى چون اين شعر گفت :
صَلَبنا لكم زيداً عَلى جِذْعِ نَخلَةٍفَلَمْ اَرَ مَهدِيّاً عَلى الْجِذْعِ يُصلَبُ ! !۲
يعنى : آويختيم از براى شما زيد را بر شاخه درخت ، و نديدم مهدى بر شاخه درخت آويخته شود .
و اين بيت طعن بر شيعه است ، چون حضرت صادق عليهالسلام اين شعر را شنيدند بر او نفرين كردند ، پس شيرى او را در كوفه پاره كرد . چون حضرت صادق عليهالسلام شنيد به سجده رفت و فرمود : « الحمد للّه الذى اَنجَزَنا ما وَعَدَنا »۳ .
و در كتاب « عيون اخبار الرّضا عليهالسلام » در حديث مبسوط است : اهل كوفه به اهل مدينه كيفيت شهادت زيد را نوشتند ، خلاصه آن را مىنويسد :
زيد در روز چهار شنبه غرّه شهر صفر خروج كرد و روز جمعه شهيد شد و از اين تاريخ
1.فَواخِت جمع فاخته ، همان پرنده كوكو مىباشد ( فرهنگ معين ۲/۲۴۶۶ ) .
2.بيت پسين آن چنين است :
وقِسْتُم بعُثمانٍ علياً سَفاهةًوعثمانُ خَيرٌ مِن علىٍّ وأطيبُ ! !
3.دلائل الامامة : ۲۵۳ ، نوادر المعجزات : ۱۴۲ ح ۱۱ ، مدينة المعاجز : ۳۹۱ ح ۱۱۱ ، مناقب ابن شهر آشوب ۴/۲۳۴ ، كشف الغمة ۲/۲۰۳ .