( 7 )
مدح حضرت حجة بن الحسن عليهماالسلام موسوم به « حجة الحق »
اين قصيده را كجورى در شب نيمه شعبان 1288 به درخواست دوستى به نظم كشيده است و البته به قوّت اشعار سابق نيست :
بر هستى خويش حجتى دارد حقو از اين حجّت مسرتى دارد حق
مرآت جمال ذوالجمالى راچشمى خواهد كه صورتى دارد حق
يكتاست خدا و خواست ازين حجّتظاهر سازد كه وحدتى دارد حق
حقبين بايد كه تا ببيند حق راو آنكه داند حقيقتى دارد حق
هر كس خواهد كه حق ببيند پيدابا اين حجّت شباهتى دارد حق
در روز نخست خواست يزدانشدر عين فراق وصلتى دارد حق
در پرده غيب كرد پنهانشتا دانى كه غيبتى دارد حق
رحمت آمد زحق به خلقان يكسرصد رحمت چه رحمتى دارد حق
اين قامت را هر آنكه بيند داندقطعاً فردا قيامتى دارد حق
آن روى نكوى ، هر كه بيند گويدبرتر زجهان جنّتى دارد حق
آن لعل لب خندان را بينى گوئىاندر كوثر سقايتى دارد حق
عالم همه حجت است و حجت عالمبا اين حجّت محبّتى دارد حق
از سلسله مشك موى عنبر سايشاز ظلمت شب حكايتى دارد حق
از آئينه جمال مهر افروزشزانوار كواكب آيتى دارد حق
اين دايره وجود را قطبى بايدو اين اشياء را مشيّتى دارد حق
از خَلقِ مشيّت است اشياء پيداو از خلقِ مشيّت حكمتى دارد حق
تركيب عناصر وجودش را ديدمدانستم بساطتى دارد حق
آثار و صنايع الوهيّت رادر اين حجّة سجلّتى دارد حق
آفاق وجود و انفس امكانىاز اين آية دلالتى دارد حق
گويند خداى لا مكانست بلىدر اين حجّة مكانتى دارد حق
برداشت خداى نه سپهر گردوناكنون بنگر چه قوتى دارد حق
حاشا للّه ولو حش اللّه منهاين دست خداست قدرتى دارد حق
از اين حجّة خداى احيا سازدو از اين حجّة امانتى دارد حق
و از اين حجّة رواج ايمان گرددو از اين حجّة شريعتى دارد حق
اين دولت آخر الزّمان است آخردر طور وجود جلوتى دارد حق
و آن دولت كفر مىنماند هرگزروزى آيد كه رجعتى دارد حق
از اين حجّة بقاء عالم پيداو از اين حجّة عنايتى دارد حق
امروز كه روز نيمه شعبان استاندر عالم ولادتى دارد حق
امروز مباركست و فرّخ روزىاللّه اللّه چه بهجتى دارد حق
در دولت شاه ناصرالدّينامروز نگر چه نصرتى دارد حق
از طينت خو بِرَسْت آن شاهدر مركز خاك عشرتى دارد حق
زين عيد سعيد جشن مسعودامروز به خلق رأفتى دارد حق
جاويد و مدام دولتش بادتا هست خدا و عزّتى دارد حق۱
روح و ريحان سيزدهم
در وفات حضرت عبدالعظيم عليهالسلام است ، و آيه كريمه « وَمَن يَخْرُجْ مِن بَيْتِهِ مُهَاجِراً إِلَى اللّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ يُدْرِكْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اللّهِ » ، و اخبار در موت غريب ، و روايت «فقيه» ، و از كتاب «منهج المقال» و كتاب «ثقة الرجال» در شرح وفات آن جناب است ، و آنچه در كتاب «منتخب» مذكور است از شهادت آن جناب و نيافتن حديث صحيح بر شهيد شدن آن بزرگوار ، و آنچه بر بنى فاطمه عليهاالسلام از خلفاء جور رسيد به بعضى از آنها اشاره مىشود ،
و احتمال در شهادت آن حضرت به استحسانات ، ومطابق ۲ حالت جناب سيّد الشهداء عليهالسلام با جناب عبدالعظيم، و شرح حال خليفه معاصر زمان معتزّ باللّه ، و ايام خلافت وى ، و تحديد زمان و عمر حضرت عبدالعظيم عليهالسلام ، و در اينكه مزار حضرت عبدالعظيم قطعى است ، و سائر مزارها مشكوك است ، و نظائر مؤيده ديگر .
روح و ريحان چهاردهم
در ثواب زيارت حضرت عبدالعظيم عليهالسلام ، و شرح دو حديث :
حديث اوّل : از «ثواب الاعمال» از حضرت امام على النقى عليهالسلام مروى است كه فرمود : «زيارت حضرت عبدالعظيم زيارت جناب امام حسين عليهالسلام است» و تصحيح روات اين حديث از على بن احمد و غيره ، و معنى «زيارت» از اصطلاح و لغت ، و ثمرات زيارت و حديث شريف در تشويق زيارت ائمه اطهار عليهمالسلام و امامزادگان از كتاب «امالى» ، و استحباب زيارت جميع مؤمنين ، و اخبار معتبره در زيارت ذريّه نبويّه ، و حديث «من لم يقدر أن يزور . .» الى آخره ، و حكايتى كه ابن خلكان نقل كرده است ، و تحقيق تشابه زيارت حضرت عبدالعظيم با زيارت جناب امام حسين عليهالسلام ، و رفع استبعاد وجوه مشابهت