در ۱ جدّ اوّل حضرت عبدالعظيم است كه موسوم به على شديد است .
و شيخ ابو نصر بخارى حكاياتى جيّده از وى نقل كرده است ، و از سياق عبارات بعضى از نسّابه گمان مىرود اين امامزاده زيد همان است ، و امامزاده طاهر كه شرح حال وى خواهد آمد شايد فرزند ارجمند اوست ، و از برادران حضرت عبدالعظيم زيد نام در كتاب « عمدة الطالب » قول قيل است ، و برخى بر حسب خيال يا قاعده ظاهره گفتهاند : بعيد نيست امامزاده زيد برادر حضرت عبدالعظيم باشد .
چون بيان صريحى از نسّابين نديدهام بسيار بعيد است قبول آن .
على اى حال ، آنچه از كتاب مذكور معلوم است به طريقى كه عرض كردم زيد نامى از امامزادگان كه حسنى است به چند فاصله و واسطه به حضرت امام حسن مجتبى عليهالسلامدر رى آمده است ، و وفات نموده است ، و جز اين بزرگوار در رى و اطراف آن مزارى كه به اين اسم معروف باشد نيست ، و به واسطه فاصله كثيره كه بين امامزاده مكرّم است با حضرت امام حسن عليهالسلام معلوم مىشود بعد از حضرت عبدالعظيم به رى آمده است و گويا آن وقت در طهران آبادى بوده است كه اهل آن راضى نشدهاند جسد شريف را از محلّ وفات ، نقل به مزار حضرت عبدالعظيم عليهالسلام نمايند چنانكه در ازمنه سابقه نقل موتى به اماكن شريفه چندان مرسوم و معمول نبود ، و آبادى رى در عهد قديم در اطراف حضرت عبدالعظيم عليهالسلامبوده و طهران از بناهاى جديده است و آثار شهر قديم رى خود آشكار است .
و آنچه در خرابى شهر رى داعى دانسته است از ظلم و عناد و ترك ودادى بود كه اهالى آن با يكديگر كردند ، و از كمال عدل و دادى كه در اين عهد فيروز مهد واضح و لايح است روز به روز آبادى و وسعت اين شهر كه بنيان آن بر تقوى و ايمان است زياده مىگردد ، و عمل صادر از اهل طهران ، مطهِّر و مُكفِّر اعمال صادره از اهل رى قديم است ، چنانكه