327
روح و ريحان ج1

عطا كرد ، و شوهر ديگرش ابو محمد اسحاق بن جعفر الصّادق عليه‏السلام است كه معروف به مؤتمن بود ، و در صورت ، شباهت به حضرت رسول صلى‏الله‏عليه‏و‏آله داشت ، و نشر حديث مى‏كرد ، و سفيان بن عيينه مى‏گفت : حَدَثّنى الثِقةُ الرّضا اسحاقُ بنُ جعفر عليه‏السلام ۱ .
و از بيان ابوالحسن عمرى كه يكى از نسّابين است معلوم مى‏شود كه شوهر دوم لبابه عبدالملك بود ، و در حباله او با حمل از دنيا رفت ، و در مصر مدفون شد در ماه رمضان سال دويست و هشت هجرى .
و از كتابهاى برخى از عامّه معلوم است در حباله اسحاق بن جعفر عليه‏السلام بود كه رحلت نمود ، خواست از مصر او را نقل نمايد به بقيع ، اهل مصر براى تبرك به مزارش منع نمودند ، چون شب شد حضرت ختمى مآب صلى‏الله‏عليه‏و‏آله را در خواب ديد ، فرمود : «بگذار در قاهره مصر مدفون شود لِأنَّ الرَّحْمَةَ تَنْزِلَ عَلَيْهِمْ بِبَرَكاتِها» .
و ايضاً نقل كرده‏اند : ستّ نفيسه شش هزار ختم قرآن در قبر خود كرد ، در زمان احتضارش سوره انعام خواند ، چون رسيد به آيه « لَهُمْ دَارُ السَّلاَمِ عِندَ رَبِّهِمْ »۲ دنيا را وداع نمود .
و چه قدر عامّه را اعتقاد مفرط به مزار او است و هميشه شمُوع و نذورات از اطراف مصر براى مقبره‏اش مى‏آورند .
و گويند : محمد بن ادريس شافعى كه رئيس يكى از مذاهب اربعه است در خدمت ستّ نفيسه حاضر مى‏شد و استماع حديث مى‏نمود .
خلاصه در زمره خواتين بنى الحسن ستّ نفيسه كمال امتياز داشت ، و اين مخدّره بنا بر قول مشهور خواهر حسن امير است .
على اىّ حال ، فرزندان امام حسن عليه‏السلام را سزد به وجود اين محترمه مكرّمه ، فخريّه و مباهات نمايند چنانكه فرزندان حضرت موسى بن جعفر عليه‏السلام به وجود فاطمه

1.بحرالعلوم در فوائد رجاليه ۴/۶۶ اين مطلب را به نقل از ابن كاسب گزارش كرده است .

2.انعام : ۱۲۷ .


روح و ريحان ج1
326

و از لبابه در خانه زيد بن حسن پسر و دخترى بيش متولد نگرديد ، اما پسر حسن است ، امّا دختر موسوم به نفيسه گرديد ، و بعضى گمان كردند نفيسه دختر حسن است ، و قول ابن خلكان در «وفيات الاعيان» مشهور بر خلاف آن است ۱ .
و در بعضى كتب اهل سنّت و جماعت است در مدح نفيسه : اِنَّها مِنْ اَهْلِ الفِقْه ۲ .
و او را سيّده نفيسه و ستّ نفيسه كه به معنى خانم است مى‏نامند .
و در كتابهاى ايشان است : از كثرت زهد و تقوى قبر خودش را به دست خود كند و روز و شب ميان قبر مى‏رفت و نماز مى‏گزارد و در حالت احتضار روزه بود ، هر قدر تكليف كردند افطار نمايد قبول ننمود ، و گفت : سى سال است مى‏خواهم خداوند را با زبان روزه ملاقات نمايم .
و اين ابيات از او است كه در زمان احتضار خواند :


اِصرَفُوا عَنّى طَبِيبىودَعُونى وَحَبيبى
زادَ بى شوقاً اِلَيْهِوَعِزامى ونَحِيبى۳
يعنى : برداريد اين طبيب را و بگذاريد مرا با دوست من كه شوق و محبّت و ناله من از براى من لقاء دوست افزون است .
و جمعى از علماء شيعه نقل كرده‏اند : نفيسه به زهد و عبادت و صيام نهار و قيام ليل مشهوره گرديد .
و تولّدش در سال يك صد و چهل و پنج است در سال شهادت محمد و ابراهيم قتيل باخمرى ، و نفيسه دو شوهر كرد ، يكى وليد بن عبدالملك بن مروان است ، و از اين سبب هر وقت پدر نفيسه بر وليد وارد مى‏شد كمال احترام مى‏كرد . يك روز سى هزار دينار به وى

1.بنگريد : عمدة الطالب : ۷۰ ، سرّالسلسلة العلوية : ۲۹ ، الاعلام زركلى ۸/۴۴ .

2.در چاپ سنگى : القوة .

3.در چاپ سنگى : « وحبيى » كه معناى صحيحى بنظر نمى‏رسد . لفظ را با توجه به معنايى كه مؤلف از آن آورده « ناله من » ثبت كرديم .

  • نام منبع :
    روح و ريحان ج1
    سایر پدیدآورندگان :
    حسيني اشكوري، سيد صادق
    تعداد جلد :
    5
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 166704
صفحه از 433
پرینت  ارسال به