339
روح و ريحان ج1

اهل اين بلد اظهار ارادت و ميل به زيارت وى نمى‏نمودند .
پس سزاوار است براى خاطر جدّ اكرم وى حضرت حسن بن على عليه‏السلام پاى از مزارش نكشند و بر حسب مقدور توفيق را مدد نمايند و رفع بعضى از خيالات نموده ، بعد از زيارت حضرت عبدالعظيم ، زيارت او را غنيمت شمارند كه در زيارت كردن عموم امامزادگان فيوضات كليّه است ، و در امامزادگانى كه حالات و انسابشان معلوم است مخصوصاً به مزارشان حاضر شوند و فيض خاص بخواهند ، البته از بركات و ميامن ايشان كه اعضاء و اجزاء وجوديّه حضرت نبويّه‏اند فيضها و فضلهاى كامل ، واصل و عايد مى‏گردد .
و اين ابيات را در مدح محبت سادات و ذريّه سيّد كاينات صلى‏الله‏عليه‏و‏آله خوش گفته‏اند :


يَلومُنى فى هَوا أبناءِ فاطِمَةٍقَوْمٌ وَما عَدَلُوا فِى اللّه‏ِ إذْ عَدَلُوا
والَيْتُ قَوْماً تميدُ الأرضُ ان رَكِبُواوَتَطْمَئِنُّ وَتهدى أن هُمُ نَزَلُوا
إن يَغْضِبُوا صَفَحُوا أو۱يُوهِبُوا سَمَحُواأو يُوْزِنُوا رَجَحُوا أو يَحْكُمُوا عَدَلُوا
يُوفُونَ إنْ نَذَرُوا يَعْفُونَ إنْ قَدَرُواوَإنْ يَقُولُوا مَقالاً يَرْتَضُوا فَعَلُوا
إنْ خِفْتَ فى هذِهِ الدُّنيا بِحُبِّهِمُفَما عَلَيَّ غَداً خَوْفٌ وَلا وَجَلُ۲
و عجب فرمود دعبل بن على خزاعى :


فيا وارِثى عِلْمِ النَّبيِّ وَآلِهِعَلَيْكُمْ سَلامٌ دائِمُ النَّفَحاتِ
لَقَدْ آمَنَتْ نَفْسى بِكُمْ فى حَياتهاوَانّى لأرجُو الأمنَ۳بَعْدَ مَماتى۴

1.در چاپ سنگى : و .

2.اشعار از موسى است . رجوع كنيد به : مناقب ابن شهر آشوب ۳/۴۳۶ ، الصراط المستقيم ۲/۲۱۴ .

3.در چاپ سنگى « الآن » خوانده مى‏شود . آنچه درج كرديم مطابق با منابع مذكور است .

4.الصراط المستقيم ۲/۲۱۵ ، قصيده معروف دعبل كه دو بيت مذكور جزئى از آن است معروف به قصيده « مدارس آيات » است به مناسبت اين بيت : مدارس آيات خلت من تلاوةومنزل وحى مقفر العرصات در باره اين اشعار رجوع شود به : بحارالانوار ۴۹/۲۴۴ ـ ۲۴۵ ، الغدير ۲/۳۵۷ ، كشف الغمة ۳/۵۷ .


روح و ريحان ج1
338

پس اولاد حسن بن زيد بن حسن عليه‏السلام شش تن‏اند ، و بنا بر اين عرض داعى امامزاده حسن از بنى اعمام حضرت عبدالعظيم است و انتهاء نسبشان به يك شجره است ، امّا حضرت عبدالعظيم به دو فاصله نسب را به حسن بن زيد بن حسن عليه‏السلام مى‏رساند از على شديد فرزند صلبى وى ، و امامزاده حسن به شش فاصله و واسطه از فرزند صلبى وى اسحاق كوكبى نسبش منتهى به حسن بن زيد مى‏شود ، و اسحاق كوكبى و على شديد برادر بودند .
پس در اين عنوان دو چيز معلوم شد : يكى عدد اولاد حسن امير بن زيد بن حسن بن على عليه‏السلام .
و ديگرى نسب صحيح امامزاده حسن .
و در شهر رى جز امامزاده حسن نظر ندارم امامزاده به اين اسم وارد شده باشد با اين وصف و لقب .
و آنچه داعى دانسته است از كتاب مذكور است و هر آنكه جز آن مى‏داند برهانى روشن و دليلى متقن مى‏خواهد .

[واردين به رى]

بلى ، از واردين رى در آن كتاب ابو محمد حسن بن محمد است كه به چند واسطه بعيده نسبش منتهى به عبداللّه‏ اعرج مى‏شود ، و وى در شهر رى در سال چهار صد و پنجاه در ماه محرّم وفات كرد .
و عبداللّه‏ اعرج پسر حسين اصغر است .
و وى فرزند على بن الحسين عليه‏السلام است ، و عقب حسن بن محمد از ابوالحسين يحيى و ابوهاشم محمد و سكينه خاتون است .
على اىّ حال بر صحّت نسب اين امامزاده محترم همانا بقاء آثار و ظهور انوارى است كه در هر صباح و مساء مى‏شود والاّ خداوند سبحان او را ابقاء نمى‏فرمود ، و بدين گونه

  • نام منبع :
    روح و ريحان ج1
    سایر پدیدآورندگان :
    حسيني اشكوري، سيد صادق
    تعداد جلد :
    5
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 166539
صفحه از 433
پرینت  ارسال به