365
روح و ريحان ج1

آن مشكل است .

در محدثين كذّابين از ابو البخترى و غيره

و در خاتمه اين فقرات ، براى اخذ نتيجه ، از حالات چند نفر از محدّثين كذّابين را بخوانى شايد تكليف خود را بدانى :
يكى از مشاهير محدّثين ابوالبَخترى ـ به فتح باء ـ وهب بن وهب قرشى مدنى است و مشهور به محدّث و معاصر با هارون الرّشيد بود و در بغداد ساكن گرديد ، و در بعضى از محلاّت بغداد قضاوت مى‏كرد ، و مدّتى هم در مدينه منوّره قاضى شد با آنكه مادرش از ازواج حضرت صادق عليه‏السلام بود ، و خود ملتزم حضور مهر ظهور آن بزرگوار ، مع هذا خبث سريرت و قباحت عمل وى به حدّى شده كه نتوان در اين اوراق تمام آن را شرح دارد ، و از زبان حضرت صادق عليه‏السلام اخبارى ، جعل نمود كه مرحوم نجاشى فرمود : لَهُ اَحَادِيثُ عَنْ جَعْفَرِ بنِ مُحمّدٍ عليه‏السلام كُلُّها لا يُوثَقُ بِها ۱ .
و در حقّ او ايضاً علماء رجال ۲ فرموده‏اند : ابوالبخترى كذّاب و جعّال و وَضّاع است ، بلكه فرموده‏اند : از تمام مردمان دروغگوى‏تر است . و از احاديث مجعوله‏اش آن است كه سالى هارون الرّشيد به حج رفت . چون قباى سياه پوشيده بود و منطقه بر كمر داشت حيا كرد بر منبر برآيد . ابوالبخترى براى خوش آمد او گفت كه : حضرت صادق عليه‏السلامفرمودند : جبرئيل بر پيغمبر نازل شد در حالتى كه موزه بر پا و منطقه بر كمر و خنجرى داشت .
پس شاعرى ۳ حاضر بود و اين اشعار در قدح و ذمّ وى گفت :
ويلٌ وعولٌ لِأبى البَخْتَرىاِذا تَوافى۴الناسُ لِلمَحشَرِ۵
مِن قَولهِ الزُّور وَاعِلانِهِبِالكِذبِ فى الناس على جَعْفَرِ۶
وَاللّه‏ِ ما جالَسَهُ سَاعَةًلِلفِقْهِ فى بَدوٍ ولا مَحْضَرِ
ولا رآهُ الناسُ فى دَهرِهيَمُرُّ بَينَ القَبرِ والمِنبرِ
قد قاتلَ اللّه‏ُ ابنَ وَهْبٍ لَقَدْاَعْلَنَ بِالزُّورِ وبالمُنْكَرِ
يَزعَمُ اَنَّ المُصْطَفى احَمَدااَتَاهُ جِبريلُ التَّقِىُّ البَرِى
عَليهِ خُفٌّ وَقَبا اَسوَدٌمُخَنْجَراً۷فى الحقوِ بالخَنجَرِ
و عاقبت در سال دويست از هجرت گذشته به اقران خويش ملحق گشت ، و او است ۸ علاوه از احاديث و اخبارى كه جعل نموده و نسبت به حضرت صادق عليه‏السلام داد ، فتوى به خون يحيى بن عبداللّه‏ صاحب ديلم داد و سبب در قتل آن سيّد جليل شد ، حَشَرهُ اللّه‏ تعالى مع مَواليه .
و بدان ابوالبخترى مؤدّب اولاد حَجّاج بن يوسف ثقفى ، و ابوالبخترى كه موسوم به سعيد بن فيروز است و از اصحاب امير مؤمنان عليه‏السلام جز او است .

1.رجال النجاشى : ۴۳۰ ش ۱۱۵۵ .

2.مجمع الرجال ۶/۱۹۸ ، رجال الكشى : ۳۰۹ ش ۵۵۸ و ۵۵۹ ، نقد الرجال ۵/۳۱ ـ ۳۲ ش ۵۶۴۷ .

3.وى معافى تميمى يا تيمى بوده ، درباره اين اشعار رجوع كنيد به : تاريخ مدينة دمشق ۶۳/۴۱۱ ، مستدرك الوسائل ۱/۱۱ ، الغدير ۵/۳۱۱ ، تاريخ بغداد ۱۳/۴۵۷ .

4.در چاپ سنگى : تواقى . متن موافق تاريخ دمشق آورده شد .

5.در مستدرك : إذا ثوى للناس فى المحشر .

6.در چاپ سنگى : الجعفر .

7.در چاپ سنگى : فخنجراً .

8.كذا ، بمعناى : او كسى است كه .


روح و ريحان ج1
364

« تهذيب » و كتاب « استبصار » از مرحوم شيخ الطائفة محمد بن حسن طوسى است .
و بر اين چهار كتاب علماء سابقين و لاحقين اعتماد كرده‏اند و توسّل به احاديث آنها جسته‏اند و عمل را بر آن قرار داده‏اند ، و اجازات بر نقل آنها داده‏اند ، بلكه الى يوم القيام فتوى و عمل مجتهدين اعلام بر اين چهار كتاب است سيّما جماعت اخباريّين كه مذهبى جز اخذ و عمل به آنها ندارند .
خلاصه ابن عقده سابق‏الذكر كه مرحوم علاّمه اعلى اللّه‏ مقامه در كتاب « خلاصه » ۱ او را زيدى جارودى دانسته است و فرموده است : بر اين مذهب مرد وانما ذَكَرَناهُ من جُملةِ اَصحابِنا لِكَثْرَةِ رِوَايَتِهِ عَنْهُمْ وَخَلطِهِ بِهم وَتَصنيفِه لَهُمْ حافظه غريبى داشت كه نجاشى فرمود : سى‏صد هزار حديث را حافظ بود !
و يافعى در تاريخ خود گفت : ابن عقده از اركان حديث است .
و مرحوم رضى او را از ممدوحين شمرده است ، و امثال ابن عقده از حفظه اخبار و نقله آثار از اطلاعات و محفوظات حضرت عبدالعظيم عليه‏السلام باخبرند .
و مرحوم صدوق طاب ثراه كتابى در اخبار حضرت عبدالعظيم عليه‏السلام نوشته است كه بعد از اين مذكور مى‏شود .
و داعى به يك صد حديث از كتب اربعه و كتابهاى ديگر با كمال سعى بعد از تصحيح اسناد آنها را در روح و ريحان على حده نقل كرده‏ام و براى تسهيل و تفهيم خوانندگان به فارسى ترجمه نمودم تا بدانند اين بزرگوار چگونه خدمت ائمه طاهرين عليهم‏السلام مقرّب داشته است ، و هيچ يك از اصحاب بلكه اقارب ايشان بدين گونه مورد التفات واقع نشدند .
و از حديث ابا حمّاد رازى جلالت قدر حضرت عبدالعظيم را خواهى دانست كه از جانب امام عليه‏السلام منصوب و مأمور بوده است به نشر احكام و مسائل حلال و حرام .
پس بدان حديث دانى و حديث خوانى آسان است ، اما آنچه آداب محدّث است احاطه

1.خلاصة الاقوال : ۳۲۱ ش ۱۳ : احمد بن محمد بن سعيد بن عبدالرحمن بن زياد . . المعروف بابن عقدة ، بحار الانوار ۱۰۴/۱۱۷ .

  • نام منبع :
    روح و ريحان ج1
    سایر پدیدآورندگان :
    حسيني اشكوري، سيد صادق
    تعداد جلد :
    5
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 166451
صفحه از 433
پرینت  ارسال به