383
روح و ريحان ج1

ايشان و سادات بنى الحُسين اين لقب را اختيار كرده باشند ، يعنى : هر كس از فرزندان سيّدالشّهداء حضرت امام حسين عليه‏السلام بود او را سيّد ناميدند ، و هر كس از اولاد حضرت امام حسن عليه‏السلام بوده ملقب به شريف شد ، امّا كمال ظهور و بروز اين لقب به واسطه خدمت بيت اللّه‏ در شرفاء مكه ظاهر گرديد .
و در حديث است : حضرت رسول صلى‏الله‏عليه‏و‏آله به خواهش صدّيقه طاهره فاطمه زهرا عليهاالسلامدر زمان رحلت فرمود : « سؤدد و هيبت خودم را به فرزندم امام حسن عليه‏السلامبخشيدم ، شجاعت و سخاوت خود را واگذار نمودم به فرزند[م ]امام حسين عليه‏السلام » ۱ .
و شايد مراد از سؤدد همان شرافتى است كه در فرزندان امام حسن عليه‏السلام به وديعت گذارده شد و به ارث رسيد ، و بدين لقب اختصاص يافتند .
و به بيان ديگر ، ائمّه هدى عليهم‏السلام را در ذريّه جناب امام حسين عليه‏السلام قرار دادند و بزرگى و بزرگوارى و شرافت را در ذريّه حضرت امام حسن عليه‏السلام مقرّر داشتند .
نظير آن دعائى است كه اسحاق عليه‏السلام در حقّ دو فرزند جليل نبيل خود فرمود . پس از دعاء آن جناب ، نبوّت در صلب اولاد يعقوب ، و سلطنت در صلب اولاد عيص قرار دادند ، و تفصيل آن راجع به دواوين قصص و تواريخ است ۲ .
بلى ، عبداللّه‏ محض كه فرزند حسن مثنى بود و شرحى به نحو اختصار از حال آن بزرگوار گذشت جمع بين سيادت و شرافت نمود از آنكه مادرش فاطمه بنت الحسين عليه‏السلامبود ، و منسوبين به عبداللّه‏ محض شرافت ديگر دارند .
خلاصه اگر هر يك از ائمه هدى عليهم‏السلام را به لقب سيّد بخوانند به ملاحظه رياست و بزرگى بر قومى مخصوص يا براى اين نسبت كه هاشمى بودن است از شرع ممنوع و مقدوح است ، امّا به ملاحظات مشروعه ديگر جائز است ، و از عبارات زيارات و احاديث صحيحه معلوم مى‏شود ، و همين طور است اگر ايشان را شريف بخوانند .

1.عوالم ۱۶/۴۳ .

2.تاريخ طبرى ۱/۲۲۴ .


روح و ريحان ج1
382

در فرق بين «سيد» و «شريف»و احاديث صحيحه ديگر

و سيوطى در « رساله زينبيّه » ۱ در تعريف شريف گفت : اِعلَم اَن اسمَ الشَريف يُطلَق فىِ الصّدرِ الأوّلِ عَلى كلِّ مَن كانَ مِن اَهلِ البَيتِ سواء كان حَسَنيّاً أو حُسينيّاً اَو عَلَويّاً أو ذريّةَ مُحمّد بن الحَنَفيّة أو غَيره مِن اولادِ على عليه‏السلام .
و حافظ ذهبى در تاريخ خود نوشته است : اسم شريف بر تمام ذريّه مباركه سابقاً اطلاق مى‏شد ، چون فاطميّين در مصر خلافت كردند منحصر نمودند اين لقب را به اولاد امام حسن و امام حسين عليهماالسلام ، چنانكه در اين اوقات لفظ سيّد لقب مخصوصى است از براى فرزندان حضرت رسول صلى‏الله‏عليه‏و‏آله و در اين زمان كافّه انام شريف كسى را نامند كه از جهت مادر هاشمى و قرشى باشد بلكه شريف را به لقب سيادت نخوانند .
و شاطبى گفت : المرادُ بالقُرشِىِّ : المَنسُوبُ إلى النَضرِ بن كِنَانَةَ ، والسّادةُ الاَشرافُ اَجَلُّ هذِهِ الطّائِفَةِ ۲ .
على اىّ حال ، حَسنى و حُسينى هر دو سيّد و شريف‏اند ، و به اين دو لقب خوانده مى‏شوند ، اما لقب سيّد اَشمَل است و شامل شريف مى‏شود ، و شايد بر حسب اصطلاح عرف و شيوع و استعمال ، شريف را سيّد نخوانند .
و شرفاء مكّه معظمه ـ زادها اللّه‏ تعظيماً ـ به واسطه سلطنت و رياست و رفعتى كه بر تمام قبائل و افخاذ و بطون عرب داشتند خزنه و سَدَنه بيت بودند ، هر يك به نام شريف موصوف و معروف شدند ۳ .
و از قرار مشهور نسبت ايشان به حضرت امام حسن عليه‏السلام مى‏رسد ، و شايد براى تميز

1.القبائل والبيوتات الهاشمية : ۷ ـ ۸ به نقل از رسالة الزينبية ، القاب السادة : ۲۱ .

2.بحار الانوار ۸۵/۵ .

3.رجوع كنيد به : خاتمة المستدرك ۲/۱۸۳ .

  • نام منبع :
    روح و ريحان ج1
    سایر پدیدآورندگان :
    حسيني اشكوري، سيد صادق
    تعداد جلد :
    5
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 166638
صفحه از 433
پرینت  ارسال به