ابراهيم بن عبد است ، و عبارات آن كتاب را بعينها نقل مىنمايد .
تشجير امامى : در شجره جناب امام جمعه طهران ، و بيان امامت جمعه و جماعت از مرحوم مجلسى و انتقال به اين خانواده ، و شرح حال مرحوم ميرزا ابوالقاسم و جناب آقاى صدر العلماء .
تأليفات
از واعظ تهرانى تأليفات زيادى بجا مانده است . گرچه بعضى از اين تأليفات هنوز بچاپ نرسيده و حتى از نسخه خطى آنها اطلاعى در دست نيست ، ولى با معرفى اين آثار ، اميدواريم زمينهاى براى معرفى و احياء آثار كجورى فراهم گردد .
1 . آداب واعظ و متّعظ و آمر و مؤتمر
اين رساله ، در عداد تأليفات واعظ تهرانى ذكر نشده ولى در جنة النعيم ، بدان تصريح نموده و مىگويد :
خداوند به اين داعى عاصى گناهكار توفيق دهد تا آنچه بر منبر رسول اللّه صلىاللهعليهوآلهمىگويد خود نيز اقدام كند ، ان شاء اللّه تعالى رسالهاى كه در آداب واعظ و متّعظ و آمر و مؤتمر نوشتهام شايد قدرى مطالعه كرده زمان خواندن و گفتن اثرى در نفس خود حاصل شود ۱ .
2 . ارائة الطريق فيمن يؤمّ البيت العتيق
رسالهاى است مختصر در يك هزار و پانصد بيت ، در معناى حج و اعتقاد صحيح ۲ .
3 . الاسرار فى كيفية الاسفار
رسالهاى است مختصر ۳ .
4 . اشعار امام صادق عليه السلام
بدين رساله در سلسله تأليفات كجورى اشارهاى نشده ، ولى خود وى در جنة النعيم بدان اشاره كرده و مىگويد :
از اشعار انشائيه و انشاديه حضرت صادق عليه السلام بسيار در كتب اخبار يافتهام
روح و ريحان بيست و سوّم
در شرح احوال نه نفر از مجتهدين و علمائى كه در اطراف حضرت عبدالعظيم عليهالسلاممدفون شدهاند :
اوّل : در شرح حال مرحوم صدوق است مشروحاً ، و القاب بعضى از قدماء علماء و مصنفات مرحوم صدوق ، و شرفياب شدن خدمت امام عصر عليهالسلام ، و حفظ و ضبط
و ديانت آن مرحوم ، و حديث شريفى در جهت اختلاف شيعه و روايات و فضل زرارة بن أعين ، و بيان نبش قبر مرحوم كلينى ، و ظهور جسد مرحوم صدوق عليه الرحمه .
دوم : در تعيين قبر مرحوم شيخ أبوالفتوح رازى است كه در جوار حضرت عبدالعظيم مدفون است ، و اشاره به جلالت قدر وى .
سوم : شرحى از علماء درشت و عبداللّه بن جعفر دوربستى .
چهارم : در شرح حال عبدالرحمان بن قبه .
پنجم : در شرح حال مرحوم يعقوب بن اسحاق كلينى است ، و تحقيقات كثيرهاى كه در «كلين» شده است ، و علمائى كه به «علان» در كتب رجال معروف شدهاند ، و حديث مشهور «اِنَّ اللّهَ يَبْعَثُ لِهذِهِ الاُمَّةِ عَلى رَأْسِ كُلِّ مِائَةٍ . .» الى آخره ، و آنچه ابن اثير تا رأس مائه خامسه نوشته است از هر طبقه ، و فضل كتاب «اصول كافى» ، و مؤلف آن صاحب ترجمه ، و فرمايش علامه مرحوم .
ششم و هفتم : در شرح حال كسائى و محمد بن حسن شيبانى و جملتى از امورشان .
هشتم : در شرح حال على بن احمد بن على خراز رازى است .