هدى قيّم بودند .
چنانكه حضرت صادق عليهالسلام به داود بن على حاكم مدينه در حق مُعلّى بن خنيس فرمودند : « انّه قَيِّمى على مالى وَعَلى عِيالى ، واللّه! انّه لأوْجَهُ عِنْدَ اللّهِ مِنْكَ »۱ ليكن معلى بن خنيس از ممدوحين است ، « مَضى على مِنهاجِهِ وَلَقَدْ دَخَلَ الجَنَّة »۲ .
خلاصه ، در زمانهاى ائمه طاهرين عليهمالسلام خيار اصحاب احاديث ايشان را به مردمان به احسن وجه مىرسانيدند تا زمان غيبت صغرى شد ، امام عصر ارواحنا له الفدا چهار تن از كمّلين ۳ و اخيار محبّين آل طه و ياسين را برانگيخت و به مرور زمان ايشان را تعيين به وكالت از جانب خود فرمود تا خلق منقطع از فيوضات حضرت حجة اللّه اعظم نباشند ، و به توسط آن بزرگواران مسألات ايشان مقبول و به اجابت رسد .
و هريك از اين چهار نفر در بلاد به امر امام عليهالسلام نيز وكلاء و سفراء داشتند ، ليكن اين چهار نفر در زمان خودشان اركان متينه و حصون منيعه بودند :
[وكيل] اول:أبوعمرو عثمان بن سعيد عمرى اسدى است
و بنا بر قول صحيح او را عمرى خواندند براى آنكه مادرش دختر ابو جعفر عمرى بود كه به اسم پدر مادرش مشهور شد ، يا آنكه عمرى عوض است از كنيه او كه أبو عمرو باشد ، و وى را عسكرى مىنامند براى آنكه از عسكر سُرّ من رأى بود ، و عمل ابو عمرو روغن فروشى بود و معروف به سمّان .
و منصوب به وكالت اوّلاً از حضرت ابا الحسن على بن محمّد عليهماالسلام شد ، و بعد از رحلت