كجورى در ايام جوانى از او بهره برده و چنين مىنويسد :
آنچه داعى در ايام صبا و شباب خاطر دارد در مسجد شاه طهران مدرسى اجمع و محفلى انفع از محضر مرحوم آقا براى اهل علم و فضل بهتر نبود ، و آن عرش عالى بر كرسى رفيع شرع انور هر روز قرار گرفته به جهت ازدحام و اجتماع طلاب و فضلاء تقريرات فقهيه مىفرمود . . پس از انقضاء مباحثه علميه و افاضات علوم شرعيه آنگاه مرافعات و محاكمات كليه كه راجع به حضرت ايشان مىشد رسيدگى مىنمود ، و به قدر امكان در مقام اصلاح حال اهل دعاوى برمىآمدند . . . و حالت رقت و بكاء ايشان را بيانى ديگر مىخواهد . و هر قدر در اين اوراق از بشاشت وجه و طلاقت لسان و نيكى منظر و كمال حلم و وفور علم و عفو و اغماض از مسلمين و جزالت و نبالت آن سيد والا مقام بخواهم بنويسم همانا تحصيل حاصل و تطويل بلا طائل است . . . آنچه در نظر دارم زمانى كه مشغول تحصيل در كربلاى معلى بودم منادى بر مناره عاليه حسينيه ندا كرد : لقد مات امام الجمعة والجماعة فى طهران ۱ . .
24 ـ آقا ميرزا مرتضى مشهور به صدر العلماء ، برادر ميرزا ابوالقاسم امام جمعه ، كه پس از وى ، امامت مسجد اعظم تهران (مسجد شاه ) به وى رسيد . او با پدر كجورى سوابقى داشته و مؤلف ما را بسيار مورد لطف خود قرار داده است . كجورى درباره وى چنين مىگويد :
بعد از آن مرحوم ـ يعنى ميرزا ابوالقاسم ـ جناب سيد جليل نبيل جميل ، منبع الفضل والكمال ، و مجمع السعادة و الاقبال ، الحاوى لأصناف التحقيقات والافادات ، وصاحب مكارم الاخلاق و محاسن العادات ، ناهج المناهج السوية ، بالغ المقاصد العلية ، مهذب المعالم الدينية ، ملاذ الانام ، مرجع الفضلاء الاعلام ، آقاى حقيقى ، آقا ميرزا مرتضى مشهور به صدر العلماء مقتداى امامت مسجد شاه گرديدند و منصب امام جمعه به خواهش دولت واگذار به ايشان گرديد . پس اين بزرگوار بعد از رحلت مرحوم آقا به وضع خوشى سلوك فرمودند و در اين طريقه و وتيره مشى نمودند . رؤساء دولت و رؤوس ملت از حسن طريقه ايشان حيران ماندند و باعث خلوص ارادتشان گرديد ، حتّى در دول و امم خارجه حسن