حالات امامزادگان ذوى العزّ والشان كه در حدود طهرانند ندارند ، با آنكه بر حسب ارادت يا عادت در اوقات شريفه به مزار ايشان حاضر مىشوند .
البته شناسائى هر مزورى براى زائر فرضى محتوم و امرى معلوم است ، و رسول باطنى انسانى كثرت جهل و قلّت علم را خوش ندارد ، و نبايد سكنه سواد اعظم مانند اهالى قرى و رساتيق توجه و التفات به اقوال آباء و امّهات يا كتاب مجهولى از انساب كه مجموعه جعليات است بنمايند .
گويا اين گونه تغافل و تجاهل بنده را از جادّه صواب و خانه ثواب دور دارد ، پس اقوال ارذال و افعال جهّال باعث عرفان و علّت غفران نمىشود ، و منامات مستضعفين و كتب مجعوله انساب بعضى از عامّه اقدمين ، برهان فاصل و دليل قاطع بر صحّت نسب امامزاده نمىكند .
چه بسيار مقابر امامزادگان در دهات مشهوره ايران است كه متوطّنين آنها به قصد اشخاص خاص زيارت مىنمايند و نصوص كثيره بر خلاف قصود ايشان رسيده است ، و مَهَره علماءِ نسب ، برخلاف فهم ايشان خبر دادهاند ، پس همّ و فهم هر زائرى نبايد محصور بر عمل مشهورى باشد كه : رُبَّ شُهْرَةٍ لا اَصْلَ لَها .
بلى ، براى توسعه و رفع عسرت و تثبيت محبّت عامّه عوام توان گفت : بر هر مقبره و مزارى فاتحه و سلامى خواندن ضررى ندارد ، به شرط آنكه قصد شخص مخصوص نباشد و معارضى هم منظور نشود ، يعنى در حضور مشاهد شريفه ايشان قصد خصوصيت را بردارند كه تخصيص با تعارض دليل منافى با معرفت كامله است ، و اين فاتحه و سلام براى تأسّى به سيرت و عمل كافّه انام است ، و هرگاه كسى علم به تزلزل نسب و حسب مزور مشهورى حاصل نمود البته زيارت كردن آن مزار خالى از اشكال نخواهد بود ، و عالم بايد بر حسب علم خود در تعيين موضوع و مقبور خاص عمل نمايد.
و علاّمه مجلسى طاب ثراه فرمود : هر امامزادهاى كه بدى وى معلوم نشود مىتوان آن را