91
روح و ريحان ج1

يا عقل است يا مشيّت يا علّت يا نقطه يا نور .
عِباراتُنا شَتّى وَحُسْنُكَ وَاحِدُ
و اين عقيده و مقاله را اهل شرع معقول و مقبول ندانند و گويند : اين فقره دلالت بر عجز حضرت احديّت مى‏نمايد «وَلا يَشْغلُهُ شَأنٌ عَنْ شَأنٍ وَلايَمْنَعُهُ فِعْلُ شَى‏ءٍ عَنْ فِعْلِ شَى‏ءٍ وَلا يَعجزُهُ خَلْقُ شَى‏ءٍ عَنْ خَلْقِ شَىْ‏ءٍ آخَرَ» ، و اين فقرات از براى مخلوقات است نه از براى غنىّ مطلق كه اغنى الاغنياء است و عجز ندارد « وَاللّه‏ُ عَلَى كُلِّ شَىْ‏ءٍ قَدِيرٌ »۱ . پس خداوند در آن واحد هزار كرور از عوالم عديده مملوه از مخلوقات جديده ايجاد مى‏نمايد .
بلى ، در حديث است : «اِنّ اللّه‏ لا يُحْدِثُ شَيْئاً فِى السَّماءِ وَلا فِى الْأرْضِ اِلاّ بِسَبْعَةٍ مِنْ مَشِيَّةٍ وَاِرادَةٍ وَقَضاءٍ وَقَدَرٍ وَكِتابٍ وَاَجَلٍ [ وإذن ]» ۲ فَهذا الْحُكمُ عَلىَ الغالِبِ .
از اين هفت چيز كه خداوند شرط در مستحدثات سماويه و ارضيّه فرموده است احتياج و افتقارِ حق ، معلوم نيست و فقره «أَبَى اللّه‏ُ أنْ يَجْرِىَ الاُمُورَ اِلاّ بِاَسْبابِها» ۳ مراد ، مخلوق متأخر از خلق اول است ؛ از آنكه در خلق اول اسبابى شرط نيست ، يا محمول بر افعال عباد است جز افعال خالق ؛ از آنكه صدور چيزى از بندگان به اسبابى است كه قرار

1.بقره : ۲۸۴ .

2.مضمون روايت را مرحوم كلينى در كافى ۱/۱۴۹ باب فى انه لا يكون شى‏ء فى السماء والارض الا بسبعة ح ۱ از امام صادق عليه‏السلام چنين نقل فرموده است : «لا يكون شى‏ء فى الأرض ولا فى السماء الا بهذه الخصال السبع : بمشية وإرادة وقدر وقضاء وإذن وكتاب وأجل ، فمن زعم أنه يقدر على نقض واحدة فقد كفر» . و در حديث ۲ به نقل از امام ابوالحسن موسى بن جعفر عليهماالسلام مى‏فرمايد : «لا يكون شى‏ء فى السماوات ولا فى الارض الا بسبع : بقضاء وقدر وإرادة ومشيئة وكتاب وأجل وإذن ، فمن زعم غير هذا فقد كذب على اللّه‏ أو ردّ على اللّه‏ عزوجل» . همچنين رجوع كنيد به : بحار الانوار ۵/۸۸ باب ۳ ح ۷ ، و ۵/۱۲۱ باب ۳ ح ۶۵ .

3.از فقرات مشهوره است ، و مى توان از حديث كافى ۵/۳۷۲ باب خطب النكاح ح ۶ اين مضمون را استفاده نمود .


روح و ريحان ج1
90

جناب صلى‏الله‏عليه‏و‏آلهبر حسب جبله و طبيعت بشريه در زمان خويش به مقدار امتداد عمر شريف فرزندان از ذكور و اناث بواسطه و بلا واسطه مشاهده مى‏فرمود و ملوم كفّار قريش و اهل هوا
نمى‏گرديد ؟
داعى با لسان شكسته بر حسب مشرب صافى آن عارف روشن ضمير بيانى آشكار از عقل و نقل نمودم جملتى از آن را در اين وجيزه مى‏نويسم :
بدان اهل حكمت گفته‏اند : «الْوَاحِدُ لا يَصْدُرُ عَنْهُ اِلاّ الْواحِدُ» ۱ يعنى : از خداى يكتا در بدو امر يك چيز صادر شد و از واحد در آنِ واحد جز شى‏ء واحد صادر نمى‏شود چنانكه ظاهر آيه « هُوَ الَّذِى خَلَقَكُم مِن نَفْسٍ وَاحِدَةٍ »۲ ، و حديث شريف «خَلْقُ اللّه‏ الْأشْياءَ بِالْمَشيَّةِ وَالمَشيَّةَ بِنَفسِها» ۳ ظهور در اين معنى دارد .
و از بيانات ايشان است : تمام افراد به يك نوع و تمام انواع به يك جنس و تمام اجناس به يك جوهر منتهى مى‏شود و آن جوهر كه صادر اوّل است همان نقطه وجوديّه محمّديّه كه حقيقت كائنات و مصدر محدثات است و آن نقطه عين اليقين و حق اليقين وفيض اوّل و عقل صرف و وجود مقيّد است به اصطلاح مخصوصى .
پس به عبارت اهل حكمت از واحد من جميع الجهات در آنِ واحد صادر نمى‏شود مگر شى‏ء واحد ، و هر چيزى متدرّجاً از همان شى‏ء واحد منتزع مى‏شود و آن شى‏ء واحد

1.از اصول فلسفيه قديمه است كه از زمان فارسيانِ قديم كه قائل به ثنويّت بوده‏اند مطرح بوده ، و افلاطونيان در مقابل آن نظريه عقول عشره را در اثبات توحيد بيان كردند ، و اشراقيون از مسلمين كه قائل به وحدت وجودند بين آن دو قول جمع كردند چنانچه مرحوم علامه تهرانى در ذريعه ۲۵/۵ شماره ۲۵ بدان تصريح نموده و رسائل متعددى در اين موضوع ردّاً و اثباتاً معرفى كرده است .

2.اعراف : ۱۸۹ .

3.در توحيد شيخ صدوق : ۱۴۸ باب ۱۱ ح ۱۹ روايت بدين گونه نقل شده : «خلق اللّه‏ المشية بنفسها ، ثم خلق الأشياء بالمشية» . سپس توضيحى درباره آن بيان كرده است ، همچنين رجوع كنيد به : مختصر بصائر الدرجات : ۱۴۱ ، الكافى ۱/۱۱۰ ، بحارالانوار ۴/۱۴۵ باب ۴ ح ۱۹ و ۲۰ ، مرحوم ملا هادى سبزوارى در شرح اسماء الحسنى ۲/۷۷ روايت را به گونه‏اى كه در متن آمده ذكر كرده و سپس به گزارش آن مى‏پردازد . ظاهراً عبارت متن مأخوذ از حديث مى‏باشد و نصّ حديث نيست .

  • نام منبع :
    روح و ريحان ج1
    سایر پدیدآورندگان :
    حسيني اشكوري، سيد صادق
    تعداد جلد :
    5
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 170560
صفحه از 433
پرینت  ارسال به