97
روح و ريحان ج1

و فرزندان ديگر آن جناب را نسبت به حضرت رسالت و صديّقه طاهره نمى‏دهند .
پس ثمره شجره عالم روحانيّات وجود حضرت رسالت است ، و ثمره شجره خاك در عالم ماديّات حضرت آدم است ، و ثمرات شجره حضرت آدم انبياء عليهم‏السلام بودند ، و خلاصه
و خاصه از ايشان حضرت نبويست و خلاصه آن بزرگوار صديقه طاهره است ، و خلاصه از صديقه طاهره حسنين عليهماالسلاماند ، و خلاصه از حضرت امام حسن اولاد طاهرين آن بزرگوار است مانند حضرت عبدالعظيم و امثال آن بزرگوار ، و خلاصه از جناب سيّدالشهداء ائمّه طاهرين عليهم‏السلام اند ، و خلاصه از تمام ايشان كه جوهر اصفى و گوهر گرانبهاى عالم غيب و شهود است وجود مبارك سلطان عصر حضرت حجة اللّه‏ اعظم است كه حضرت امير فرمودند : «به ما اهل بيت فتح باب علم شده و به قائم ما ختم مى‏شود» ۱ .
پس عالم ايجاد را در قوس نزول اول و آخرى است : «اوّله محمّد و آخره محمّد و وسطه محمّد» ۲ .
و فقره «نَحْنُ السّابِقُونَ الأَوَّلُّونَ وَنَحْنُ الآخِرُون» ۳ اشاره به مقصود است .
و نِعْمَ ما قيل فى حقِّهمْ ۴ :
يا حَبَّذا دَوْحَةً فىِ الخُلْدِ نابِتَةًما مِثْلُها نَبَتَتْ فىِ الخُلْدِ مِنْ شَجَرِ۵
اَلْمُصْطَفى اَصْلُها وَالْفَرْعُ فاطِمَةٌثُمَّ اللِقاحُ عَلىٌّ سَيِّدُ الْبَشرِ
وَالْهاشِميّانِ سِبْطاها لَها ثَمرٌوَالشِّيْعَةُ الوَرَقُ المُلْتَفُّ بِالثَّمَرِ
هَذا مَقالُ رَسُولِ اللّه‏ِ جاءَ بِهِأَهْلُ الرِّواياتِ فىِ المعالى۶مِنَ الخَبَرِ
اِنّى بِحُبِّهِم أرْجُو النَّجاةَ غَداًوَالْفَوْزَ مَع زُمْرَةٍ مِنْ اَحْسَنِ الزُّمَرِ

1.در روايتى نبوى كه شيخ طوسى در امالى : ۶۵ مجلس ۳ و ديگران نقل كرده‏اند چنين آمده : «بنا فتح اللّه‏ و بنا يختم وبنا ألّف بين القلوب بعد الشرك ، وبنا يؤلف بين القلوب بعد الفتنة . .» .

2.نگاه كنيد به غيبت نعمانى : ۸۵ باب ۴ ح ۱۶ : زيد شحام به امام صادق عليه‏السلام عرض مى‏كند : كدام يك از حسنين ( امام حسن و امام حسين عليهماالسلام ) افضلند ؟ حضرت مى‏فرمايد : « إن فضل أوّلنا يلحق فضل آخرنا وفضل آخرنا يلحق فضل أولنا . . » تا آنكه حضرت فرمود : « نحن اثنا عشر هكذا حول عرش ربّنا جلّ وعز فى مبتدأ خلقنا ، أوّلنا محمد وأوسطنا محمد وآخرنا محمد» . همچنين رجوع كنيد به : بحار الانوار ۳۶/۳۹۹ باب ۴۶ ح ۹ به نقل از مصدر مزبور ، و ۲۶/۱۶ باب ۱۴ .

3.در روايت مفصلى مذكور در بحارالانوار ۲۵/۲۲ باب ۱ ح ۳۸ به نقل از جابر بن عبداللّه‏ انصارى از رسول گرامى اسلام صلى‏الله‏عليه‏و‏آله چنين آمده : «فنحن الأولون ونحن الآخرون ونحن السابقون ونحن المسبّحون ونحن الشافعون و نحن كلمة اللّه‏ ونحن خاصة اللّه‏ . .» إلى آخره . اين مطلب به مضامينى مختلف وارد شده است .

4.علاّمه امينى در الغدير ۳/۸ شعر را از ابو يعقوب نصرانى دانسته كه عماد الدين طبرى در جزء دوم از كتاب بشارة المصطفى آنرا نقل كرده ، و سپس مى‏فرمايد : شاعر در اين اشعار اشاره دارد به حديثى كه حفّاظ ( مانند حاكم در مستدرك ۳/۱۶۰ و ابن عساكر در تاريخش ۴/۳۱۸ ) نقل كرده‏اند از رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله كه فرمود : «انا الشجرة وفاطمة فرعها وعلىّ لقاحها والحسن والحسين ثمرتها وشيعتنا ورقها ، وأصل الشجرة فى جنة عدن وسائر ذلك فى سائر الجنة» .

5.در الغدير : «ما فى الجنان لها شبه من الشجر» .

6.در الغدير : «عالى» و همين هم با وزن شعرى سازگار است .


روح و ريحان ج1
96

است اعتبارش از سائرين بيشتر و زيادتر است ، پس به مقدار افضليت حضرت عيسى بن مريم به ساحت قرب آن پادشاه دنيا و دين بر سابقين ، افضليت حضرت قائم را بر ائمّه ماضين و اولاد طاهرين ايشان بدان ، و اگر تزويج حضرت عيسى بن مريم مليكه نرجس
خاتون دختر يشوعا كه از جهت نسبت منتهى به حضرت شمعون وصى آن جناب مى‏شود به حضرت ابا محمّد امام حسن عسكرى عليه‏السلام و تولد امام عصر عليه‏السلام را بخوانى شايد نكته ارتباط معنوى آن دو وجود مجرّد مقدّس را نيز بدانى .
پس نصارى براى آنكه حضرت عيسى عليه‏السلام پدر نداشت پسر خدايش خواندند از اين خجلت و فضيحت كه داشت زنى نخواست تا پسرى منتسب به وى گردد و خود پدر شود ، امّا براى آنكه به وصلت با اين خانواده شهريارى و بزرگوارى مفتخر و مباهى بود دختر وصيّش را در خاتمه عالم وجود به حضرت ابا محمد عليه‏السلام خطبه فرمود تا آنكه پسرى بى‏نظير زايد ، و بعد از وى پسرى نظير وى نيايد .
بعبارة اخرى : حضرت عيسى از كسوت كثرت منقطع شد چنانكه امام عصر عليه‏السلاممنخلع است ، و حكماء الهيّين در مدح و وصف حضرت خاتم الوصيّين فرموده‏اند : «سُمِّىَ القائمُ قائِماً لاِنّه قائمٌ بنحوٍ من أنحاءِ الوُجُود وَمَثَلُهُ فى الاَرضِ كَمَثَلِ عيسى فِى السَّماء» .
خلاصه حضرت عيسى عليه‏السلام فرزندى نداشت اگر مى‏داشت نصارى در حقّ وى غلوّى شديد مى‏كردند ، پس امر بعد از حضرت عيسى به شمعون وصىّ او محوّل شد ، و حضرت رسول اگر از خود فرزندى مى‏داشت پاداشت آن فتنه و فساد بود ، و امام زمان را اگر فرزندى باشد گمان فاسد اهل غيبت و حضور نتيجه فساد مى‏دهد و احتمال وجود وصىّ ديگر علاوه از دوازده تن اوصياء مى‏رود .
پس مصدر كلّ موجودات حضرت رسول صلى‏الله‏عليه‏و‏آله است ، و مصدر كليّه بنى نوع انسان حضرت آدم ابوالبشر است ، و مصدر كليّه ذريّه نبويه حضرت شاه ولايت و حضرت صدّيقه طاهره عليهماالسلام اند ، و اگر صديقه طاهره نمى‏بود و حضرت امير عليه‏السلام زنى جز ايشان داشت انتساب اولاد آن بزرگوار به حضرت رسول صلى‏الله‏عليه‏و‏آله جايز نبود ، چنانكه اولاد

  • نام منبع :
    روح و ريحان ج1
    سایر پدیدآورندگان :
    حسيني اشكوري، سيد صادق
    تعداد جلد :
    5
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 170459
صفحه از 433
پرینت  ارسال به