و يكى اعطاء كه در آن تمليك است مانند اجر و ثواب ، و يكى لفظ «كوثر» كه مبالغه در كثرت است .
تمام اين فقرات اظهار مرحمت به آن جناب است ، و مخفى نباشد كه كريم اگر عطيّه
و هديّهاى دهد به مادون خود بر حسب كرم كه مجبول است مرسوم نيست اظهار منّت نمايد مگر آنكه آن عطيّه من حيث هى بسيار بزرگ بوده باشد ، و حضرت احديّت كه اكرم الاكرمين است در اين اعطاء بر حبيب خود ، سيّد كرماء ، كمال منّت را اظهار فرمود ، همانا دليل است بر بزرگى اين عطاء و بزرگوارى خاتم انبياء صلىاللهعليهوآله سيّما نفرين ظاهرى كه به دشمن آن بزرگوار فرموده است كه : « إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ »۱ حكايت از كمال رأفت بدان سرور مىكند .
البته وعدههاى خداوندى صدق است ، و عطاياى الهيّه حق ، و اين دو مطلب كه كثرت نسل آن بزرگوار و قطع نسل اعادى و دشمنان سيّد مختار است كالشمس فى رابعة النّهار واضح و آشكار گرديد ، و بحمداللّه تعالى مانند شجره طوبى در هر شهر و بلدى غُصنى از اغصان شجره نبوّت متدلّى و آويخته است ، با آنكه خلفاء امويّه و عبّاسيّه ليلاً و نهاراً در مقام اطفاء انوار مضيئه ايشان برآمدند و زمانى غفلت از اذيّت كردن ايشان نكردند ، و به انحاء شتّى و اقسام مختلفه از رجال و نساء صغار و كبار ايشان نگذشتند و بدون جرم و گناه خونهاى ايشان را ريختند ، و از روى جور و جفا ايشان را كشتند ، و على رؤوس الاَشْهاد مخاصمه با خدا و رسول را شعار خود قرار دادند .
مع هذا رايت عزّ و نبالت و اعلام فخر و جلالت ايشان ، در اقطار عالم از مشارق و مغارب افراشته گرديد .
پس مناط در تناسل كثير كثرت اولاد سيّما ذكور نيست از آن كه حضرت نبوى جز جناب فاطمه زهراء عليهاالسلام فرزندى نداشت ، از آن دختر كه يكتا گوهر بىهمتا بود اين همه