119
روح و ريحان ج2

أئمه طاهرين المعصومين اشاره شود و آن چه قطعيّات از احاديث مرويّه و اخبار صحيحه است براى تكميل شرح عرض دين آن جناب متعرّض شويم .
بدان كه بر شيعيان اعتقاد به امامت اميرمؤمنان عليه السلام بلا فصل لازم است .
و آن بزرگوار مولدش در خانه كعبه است ، به روايت اصول كافى سى سال بعد از وقعه عام الفيل نزديك ركن يمانى به رخامة الحمراء از فاطمه بنت اسد متولّد گرديد و در آن شبهه نيست ، و اين فضل و شرف اختصاص به ايشان دارد و بس ، كما قيل :



وَمَوْلِدُ الوصىّ أيضاً فى الحرمبِكَعْبَةِ اللّهِ العَلىّ ذىِ الكَرَمِ
مِنْ بَعْدِ عامِ الفيلِ فىِ الحِسابِعَشرٌ وَعِشرينَ بِلا ارتيابِ
وَفاتُه بالهِجْرَةِ المَعْرُوفهعام اربَعينَ قبرُه بالكوفه۱
وآن وقت از عمر شريف سيّد مختار نيز سى سال چند روزى گذشته بود .
با مادرش فاطمه بنت اسد سه روز هم در خانه كعبه ماندند و از غذاهاى آسمانى هم خوردند ، بعد از سه روز از خانه خدا برآمدند و به زيارت سيّد انبياء صلى الله عليه و آله وسلم مشرف شدند و چندى هم در كنف رسالت غنودند و از آن بزرگوار سيّد مختار حضانت فرمودند و ايشان را به اسم آسمانى كه مشتق از اسم حق شد موسوم كردند .
چنانكه در حديث مشهور مذكور است كه ۲ : ابو طالب پدر بزرگوارش قنداقه آن جناب را آورد در برابر كعبه و اين دو بيت خواند :



يا ربّ ليل الغَسَقِ الدجىّ۳وَالقَمَرِ المُبلّج۴المُضى ء
بَيّن لَنا مِنْ حُكْمِكَ المَرضىّ۵ماذا تَرى[لى] فِى اسمِ ذَا الصَّبىّ

1.اشعار از سيد حسين بن شمس حسينى است چنانچه بياضى در صراط المستقيم ۲/۲۱۵ نقل فرموده .

2.رجوع شود به : الانوار العلوية والاسرار المرتضوية ، نقدى : ۳۲ ـ ۳۳ ، فضائل ابن شاذان : ۵۶ ـ ۵۷ .

3.در انوار : الدحى ، در فضائل : يا رب رب الغسق الدجى .

4.در انوار : المبتلج .

5.در انوار : القضىّ .


روح و ريحان ج2
118

همان است كه صدوق طاب ثراه در بغداد به خليفه گفت و همه را ساكت نمود ، و ملخّص آن از اين قرار است : چنانكه خداوند شريك ندارد و يكى است و يكتاى بى همتا ، حضرت رسول صلى الله عليه و آله وسلمدر سلسله مخلوقات بى مثل و نشان است و مرتبه ولايت و امامت هم در تلوِ اين دو مرتبه است ، همانا وحدت مطلوب و مرضى است شركت مقتضى نيست و اين سه مرتبه در تلو يكديگرند .
پس هر كس در يكى از اين مراتب به نحو صحيح موحّد است در دو مرتبه ديگر هم موحّد خواهد بود يعنى : محبّت أميرمؤمنان عليه السلامشريك بر نمى دارد .
و عجب فرمود بهلول عاقل : لا إله إلاّ اللّه لَقَدْ رَزَقَ اللّه حُبّ علىّ بن أبى طالب عليه السلام كُلّ ذى لبٍ .
و از منظومات بهلول است :



برئت إلى اللّهِ مِنْ ظالمٍبِسِبْطِ النَّبىّ أبى القاسمِ
ودَدْتُ الهى بِحُبِّ الوَصىّوَحُبِّ النبىّ أبى فاطِمِ
وذلِكَ حِرزٌ مِن النائباتوَمِنْ كُلِّ متّهمٍ غاشِمٍ
بهم أرْتَجى الفُوز يَومَ المعادِوَامن من نِقْمَةِ الحاكمِ
خلاصه همان دليل و برهان كه بر نبوّت پيغمبران و پيشواى ايشان اقامه مى شود در امامت اوصياء و خلفاء ايشان بعينها توان اقامه كرد .
بلى ، در اين اوراق در نبوّت خاصّه و امامت خاصّه جز اشاره اجمالى و اختصار قولى چاره نبود .



غير على هيچ در انديشه نيستجز اسداللّه در اين بيشه نيست

در شرح حال حضرت امير عليه السلام از يوم ولادت و وفات و عمر شريف آن جناب

خوب است به نحو ايجاز و اختصار از كنيه و اسم و لقب و مدّت عمر و مدفن شريف

  • نام منبع :
    روح و ريحان ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    حسيني اشكوري، سيد صادق
    تعداد جلد :
    5
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 81041
صفحه از 447
پرینت  ارسال به