13
روح و ريحان ج2

و ايضاً فرموده است : « قُلْ بَلْ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفاً »۱ .
و ايضاً : « وَمَن يَرْغَبُ عَن مِلَّةِ إِبْرَاهِيمَ إِلاَّ مَن سَفِهَ نَفْسَهُ »۲ .
و حضرت رسول صلى الله عليه و آله فرمودند : « بُعِثْتُ عَلَى المِلَّةِ السَّمْحَةِ السَّهْلَةِ » . .
و از اين جهت است اهل لغت مى گويند : ملّت از املاء است ، چون حضرت ختمى مآب صلى الله عليه و آله بر مردم املاء كرد و ابلاغ فرمود ، و امر نمود آن را حفظ و ضبط نمايند ، لهذا ملّت خواندند .
پس به لسان ديگر : دين را خداوند اجمالاً بيان فرمود ، و ملّت را حضرت رسول صلى الله عليه و آلهمفصّلاً عرضه داشت .
بناءً على هذا ، بين دين و ملّت عموم و خصوص مطلق است كه در مادّه اى مجتمع و در مادّه اى افتراق دارند ، يعنى هر ملّتى دين است و هر دينى ملّت نيست ، اگر چه اطلاق دين بر ملّت شايع است چنانكه گويند : بسم اللّه على دين اللّه ورسوله صلى الله عليه و آله ، و در بسيارى هم از اخبار آتيه خواهى دانست كه ائمه طاهرين عليهم السلام و شيعيان كاملين گفته اند : « دينى و دين ملائِكتهِ » و نگفته اند : مِلّتى و ملّة ملائكتِهِ .

در شرح معنى «مذهب» است

امّا مذهب را نسبت به امام عليه السلام مى دهند ، چنانچه دين از خدا و ملّت از رسول صلى الله عليه و آلهاست ، مذهب منسوب به امام عليه السلام است كه مشروحاً امام عليه السلام بيان فرموده است به الهام الهى و تعليم حضرت رسالت پناهى صلى الله عليه و آله ، و مذهب شيعه هم از دين و ملّت است و از اينجا اصول دين جدا با اصول مذهب مى شود ، و اين مطلب را كتابى ديگر درخور است و در اين اوراق با ملاحظه اجمال نگنجد .
و جهت اينكه مى گويند : مذهب جعفرى است براى آن است كه در عهد و زمان حضرت

1.بقره : ۱۳۵ .

2.بقره : ۱۳۰ .


روح و ريحان ج2
12

تَتَفَرَّقُوا فِيهِ كَبُرَ عَلَى الْمُشْرِكِينَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ اللّهُ يَجْتَبِى إِلَيْهِ مَن يَشَاءُ وَيَهْدِى إِلَيْهِ مَن يُنِيبُ » 1 .
پس دينى كه خداوند وصيّت به هر يك از پيغمبران فرمود آن است كه عبادت الهى نمايند و از او بترسند و احكام و حدود او را نگاه دارند و تصديق به كليّه او نمايند و به وحدانيّت او قائل شوند و نفى شريك و خلع انداد از او كنند .
و تمام مراتب دين و توحيد را از عبارات حضرت شاه ولايت توان دانست كه فرموده است : « اوّل الدّين معرفته وكمال معرفته توحيده ، و كمال توحيده نفى الصفات عنه » 2 .

در شرح معنى «ملّت» است

اما در معنى ملّت مى گوئيم : تقرير و جعل آن از خداوند منّان است ، وليكن نسبت وى را به حضرت رسول صلى الله عليه و آله بايد داد ، و از آنكه منطق ايشان از وحى الهى است و از آنكه در عرف ناس ملّت خدا نمى گويند بلكه ملّت رسول صلى الله عليه و آله مى گويند .
و در تعريف آن نقل كرده اند : هى الطّريق الّتى يَدعُو النّبى صلى الله عليه و آله بِهِ اِلَى اللّه ۳ ، پس هر چه را خداوند دعوت كرد دين است ، و هر چه حضرت رسول صلى الله عليه و آلهدعوت به خدا كرد آن ملّت است ليكن به طريق تحقيق دين عين ملّت و ملّت عين دين است ، و از اين جهت در قرآن مجيد ملّت به معنى دين آمده است كما قال اللّه تعالى : « مَا سَمِعْنَا بِهذَا فِى الْمِلَّةِ الاْخِرَةِ »۴ كه مراد تديّن نصارى است به تثليث .
و همچنين فرموده است : « مِلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْرَاهِيمَ »۵ اى دينِه .

1.شورى : ۱۳ .

2.نهج البلاغة : ۳۹ خطبه اول ، عوالى اللآلى ۴/۱۲۶ ح ۲۱۵ شرح نهج البلاغة ابن ابى الحديد ۱/۷۲ ـ ۷۳ ، احتجاج ۱/۱۹۸ ، بحار ۷۴/۳۰۳ .

3.شيخ طوسى در تبيان ۴/۴۶۹ مى گويد : معنى الملة هو ما يعلم بالشرع ، قريب به مطالب مؤلف در مجمع البحرين ۵/۴۷۴ ماده ( ملل ) نقل شده ، نيز رجوع كنيد به : لسان العرب ۱۱/۶۳۱ .

4.ص : ۷ .

5.حج : ۷۸ .

  • نام منبع :
    روح و ريحان ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    حسيني اشكوري، سيد صادق
    تعداد جلد :
    5
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 77887
صفحه از 447
پرینت  ارسال به