131
روح و ريحان ج2

و حضرت قائم عجل اللّه فرجه كه ظاهر مى شود ولىّ دم آن بزرگوار است و به امر آن سيد سعيدِ شهيد ، طلب دم مى نمايد و مى فرمايد : « نَحْنُ أهلُ الدَّم طُلاّبُ الثّرة »۱ يعنى : ما اهل خون آن بزرگواريم و طلب خون مى نمائيم .
و اين بيان اشاره است به فقره « لا يُدرك ثاره من الأرض إلاّ بأوليائك » .
و أيضاً وارد است : « وبِكُمْ يُدرِكُ اللّهُ ثرَةَ كُلِّ مؤمِنٍ »۲ .
و صاحب « مجمع البحرين » ۳ در لغت ( ثأر ) بيان امام عصر صلوات اللّه عليه را با اين فقره ( ثره ) به ثاء مثلثه نوشته است ، و آن را به معنى خون دانسته است ، وثره به اين معنى قليل الاستعمال است بلكه به معنى ثروة وجدة آمده است ، و گويا در هر دو مورد « ترة » به تاء دو نقطه كه جمع آن ترات است بر وزن عِدة وعِدات خوانده شود انسب باشد ، و آن چه حضرت على بن الحسين عليهماالسلام در خطبه اش در شهر كوفه فرمود : « أنا ابن المقتول من غَيرِ ذَحلٍ وَلا ترات »۴ أقوى شاهدى است .
و «ذَحل» به ذال وحاء به معنى ثار است و كلمه ترِه مشتق از وَتَرَ ـ يَتِرُ مى باشد و مصدر آن وتر است ، و در فقره زيارت است : « السّلام عليك يا ثارَ اللّهِ وَابْنَ ثاره وَالوِتْرَ المَوْتور » .
ودر فقره دعاء امام عليه السلام عرض مى كند : اللهم اطلُب بِذَحْلِهِم وَوَترِهِم وَدِمائهم » ، و «موتور» كسى است كشته شود و خونش را نخواهند ، و بعضى موتور را تأكيد از براى وتر گرفته اند .
خلاصه ، اگر «ثار» به اصطلاح لغويين ثائر باشد معنى آن از اين قرار است كه : آن

1.مجمع البحرين ۱/۳۰۵ ماده ( ثأر ) .

2.عوالم العلوم : ۱۷/۳۸۱ ( حياة امام حسين عليه السلام ) بدين عبارت : « انا ابن المذبوح بشط الفرات من غير ذحل ولا تراث ، أنا ابن من انتهك حريمه وسلب نعيمه . . » نيز رجوع كنيد به : لواعج الاشجان : ۲۰۲ ، قريب بدين عبارت از فاطمه صغرى پس از بازگشت از كربلا نيز نقل شده كه « أن ولده ذبحوا بشط الفرات بغير ذحل ولا تراث » ، رجوع كنيد به : بحار الانوار ۴۵/۱۱۰ .


روح و ريحان ج2
130

و كنيه آن بزرگوار ابو عبداللّه ، و لقب مباركش التابع لمرضات اللّه و الدليل على ذات اللّه است ، و القاب ديگر هم دارد ، و اسم شريف آن مظلوم شهيد حسين است ۱ به نام شبير يا ۲ درختى كه در بهشت است .
و از القاب خاصه آن جناب « ثار اللّه » است كه در زيارات زائرين مى خوانند ، و احدى از شهداء برّ و بحر بدين لقب مفتخر نشد .
و چون اين بنده شرمنده از كلاب عاويه خدّام آستان سيّد مظلومان خود را مى داند در اين مقام مناسب آن است قدرى ابسط و اطول از سائرين ائمه دين عليهم السلام اطاله لسان كند و معنى « ثار اللّه » را توضيح و تبيين نمايد .

دم الهى

در معنى «ثار اللّه » وفقرات مفيده ديگر

بدان مرحوم مجلسى طاب ثراه در كتاب « مزار » ۳ در فقره زيارت « إنّك ثارُ اللّه فِى الأرضِ مِنَ الدَّمِ الّذى لا يدرك ثاره مِنَ الأرض الاّ باوليائك » فرموده است : ثائر به همزه خون است ، و معنى ديگر آن طلب خون كردن ، و در كتب لغويين مهموزاً مضبوط است .
اما در نُسَخ زيارات بدون همزه خوانده مى شود ، و مى گويند : ثار مخفف ثائر است ، و در اصل ( ثأر ) بوده است .
پس معنى اين فقره آن است كه : تو اى فرزند پيغمبر ! خون خدائى يا آن كه خون خواه تو خداست يا آن كه در رجعت به امر خدا خون خودت را مى خواهى .

1.امالى شيخ صدوق : ۲۴۴ ، بحار ۴۳/۳۳۱ ، الانوار البهية ، قمى : ۸۷ ، مستدرك سفينة الحبار ۲/۳۰۴ . در باره كيفيت تسميه حضرت به حسين و اقوال ديگر مؤرخان به حياة الامام الحسين عليه السلام ، قرشى ۱/۳۰ رجوع شود .

2.در چاپ سنگى : با .

3.مراد مزار بحار است . رجوع كنيد به : بحار الانوار ۹۸/۱۴۸ .

  • نام منبع :
    روح و ريحان ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    حسيني اشكوري، سيد صادق
    تعداد جلد :
    5
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 93495
صفحه از 447
پرینت  ارسال به