در معنى «قتل صبر» است
و بدان اشدّ قتلات قتل صبر است ، و معنى قتل صبر آن است انسان يا حيوانى را در محلى حبس نمايند و آن قدر از آهن و چوب و سنگ و چيزهاى ديگر بر او بزنند تا بميرد ، و حضرت ختمى مآب صلى الله عليه و آله وسلم اين قتل را نهى فرمود ۱ .
و در حديث است : انّ رسول اللّه صلى الله عليه و آله وسلم لم يقتل رَجُلاً صَبراً ۲ .
و جناب سيد مظلومان را بدين گونه به درجه شهادت رسانيدند .
و حضرت على بن الحسين عليه السلام فرمود : « أنا ابن مَنْ قُتِلَ صبراً وكَفى بذلِكَ فَخرا »۳ .
پس يك جهت در مظلوميت آن بزرگوار كشته شدن بدين گونه است ، و از اين جهت در زيارت آن بزرگوار خوانده مى شود : وأشهَدُ أنكَ قَتيلُ اللّه وابنُ قَتيلِه ، يعنى : شهادت مى دهم تو كشته در راه خدائى و پسر آن كه در راه خدا كشته شد پس كسى كه در راه خدا اين قسم كشته شود بايد جزاء و بهاء او خدا باشد ، و اگر خوانخواهى نداشته باشد أيضاً ظلمى است على حده ، بايد خداوند خونخواهى فرمايد .
و اين بيت از مرحوم وصال در حين تحرير به خاطر آوردم :
اى فدا گشته كه جانها به فداى تو بوداى شهيدى كه خداى تو بهاى تو بود
و در حديث قدسى است : « الصَّومُ لى وأنا أَجْزى بِه »۴ ، يك معنى اين حديث شريف آن
1.منتهى المطلب ( چاپ سنگى ) ۲/۹۲۷ ، تذكرة الفقهاء ۹/۱۵۷ ، مسالك الافهام۳/۴۲ ، از منابع اهل سنت رجوع كنيد به : المحلى ۱۰/۳۷۶ ، مسند أحمد ۵/۴۲۲ .
2.مگر عقبة بن ابى معيط لعنه اللّه كه در منابع پيشين به آن اشاره شده . نيز رجوع كنيد به : رياض المسائل ۷/۵۳۷ ، جواهر الكلام ۲۱/۱۳۱ . و شيوه امير مؤمنان عليه السلامنيز همچنان بود و هنگامى كه اسيرى در روز صفين خدمت حضرت آوردند فرمود : « لا اقتلك صبراً ، إنى اخاف اللّه رب العالمين » ، رجوع كنيد به : الخلاف ، شيخ طوسى ۵/۳۴۱ مسأله ۶ .
3.احتجاج طبرسى ۲/۳۲ ، مناقب ابن شهر آشوب ۳/۲۶۱ ، بحارالانوار ۴۵/۱۱۳ .
4.كافى ۴/۶۳ ح ۶ ، الجامع للشرايع : ۱۶۲ ، من لا يحضره الفقيه ۲/۴۴ ح ۱۹۸ ، تذكرة الفقهاء ۶/۱۸۸ .