133
روح و ريحان ج2

در معنى «قتل صبر» است

و بدان اشدّ قتلات قتل صبر است ، و معنى قتل صبر آن است انسان يا حيوانى را در محلى حبس نمايند و آن قدر از آهن و چوب و سنگ و چيزهاى ديگر بر او بزنند تا بميرد ، و حضرت ختمى مآب صلى الله عليه و آله وسلم اين قتل را نهى فرمود ۱ .
و در حديث است : انّ رسول اللّه صلى الله عليه و آله وسلم لم يقتل رَجُلاً صَبراً ۲ .
و جناب سيد مظلومان را بدين گونه به درجه شهادت رسانيدند .
و حضرت على بن الحسين عليه السلام فرمود : « أنا ابن مَنْ قُتِلَ صبراً وكَفى بذلِكَ فَخرا »۳ .
پس يك جهت در مظلوميت آن بزرگوار كشته شدن بدين گونه است ، و از اين جهت در زيارت آن بزرگوار خوانده مى شود : وأشهَدُ أنكَ قَتيلُ اللّه وابنُ قَتيلِه ، يعنى : شهادت مى دهم تو كشته در راه خدائى و پسر آن كه در راه خدا كشته شد پس كسى كه در راه خدا اين قسم كشته شود بايد جزاء و بهاء او خدا باشد ، و اگر خوانخواهى نداشته باشد أيضاً ظلمى است على حده ، بايد خداوند خونخواهى فرمايد .
و اين بيت از مرحوم وصال در حين تحرير به خاطر آوردم :



اى فدا گشته كه جانها به فداى تو بوداى شهيدى كه خداى تو بهاى تو بود
و در حديث قدسى است : « الصَّومُ لى وأنا أَجْزى بِه »۴ ، يك معنى اين حديث شريف آن

1.منتهى المطلب ( چاپ سنگى ) ۲/۹۲۷ ، تذكرة الفقهاء ۹/۱۵۷ ، مسالك الافهام۳/۴۲ ، از منابع اهل سنت رجوع كنيد به : المحلى ۱۰/۳۷۶ ، مسند أحمد ۵/۴۲۲ .

2.مگر عقبة بن ابى معيط لعنه اللّه كه در منابع پيشين به آن اشاره شده . نيز رجوع كنيد به : رياض المسائل ۷/۵۳۷ ، جواهر الكلام ۲۱/۱۳۱ . و شيوه امير مؤمنان عليه السلامنيز همچنان بود و هنگامى كه اسيرى در روز صفين خدمت حضرت آوردند فرمود : « لا اقتلك صبراً ، إنى اخاف اللّه رب العالمين » ، رجوع كنيد به : الخلاف ، شيخ طوسى ۵/۳۴۱ مسأله ۶ .

3.احتجاج طبرسى ۲/۳۲ ، مناقب ابن شهر آشوب ۳/۲۶۱ ، بحارالانوار ۴۵/۱۱۳ .

4.كافى ۴/۶۳ ح ۶ ، الجامع للشرايع : ۱۶۲ ، من لا يحضره الفقيه ۲/۴۴ ح ۱۹۸ ، تذكرة الفقهاء ۶/۱۸۸ .


روح و ريحان ج2
132

جناب عليه السلامبه امر پروردگار خون خود را مى خواهد در زمان رجعت كه يوم القصاص است . و مرسوم و معمول اين است سلطان عادل چون خواهد احقاق حق نمايد احتراماً و اجلالاً ظالم را به نزد مظلوم و قاتل را نزد مقتول فرستد و بدست وى دهد تا هر آن چه مى خواهد بنمايد و قصاص كند و اگر خونخواه خداوند است بنا بر معنى سابق ناچار به دست اولياء حق باز قصاص مى شود ، و ولىّ خاصّ خدا امام عصر عليه السلام است كه در زمان رجعت حقّه هفتاد هزار نفر از ذرارى قاتلين آن بزرگوار را مى كشد ، باز اين معنى راجع به معنى اول است .
اما براى آن كه آن سيّد مظلوم خوانخواهى نداشت و موتور بود براى شرافت و افتخار اين نسبت ، مناسب تر آن است خداوند خونخواه بوده باشد اگر چه در تمام موارد ولىّ دماء از روى حقيقت حق است ، و منتقم حقيقى اوست و آيه كريمه « مَن قُتِلَ مُظْلُوماً فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِيِّهِ سُلْطَاناً فَلا يُسْرِف فِى الْقَتْلِ إِنَّهُ كَانَ مَنصُوراً »۱ در حقّ جناب سيد الشهداء عليه السلاممؤوّل است كه كمال ظلم بر آن جناب وارد آمد و ولىّ دم آن بزرگوار در زمان رجعت سلطنت حقّه اى است كه با كمال نصرت و تأييد انتقام خواهد كشيد ، پس مقتول مظلوم در راه خدا جناب سيد الشهدا عليه السلام است ، و ولىّ دم منصور با سلطنت و استيلاء امام عصر صلوات اللّه عليه است .
و در حديث زيارت عاشورا مرويست : اگر مى خواهيد به يكديگر تعزيه گوئيد به اين طريق شايسته است : « أعظّم۲اللّه أجورَنا بِمُصابنا بالحُسين عليه السلاموَجَعلَنا وَايّاكُم مِنَ الطّالبينَ بِثارِه مَعَ وَليّه الامامِ المهدى مِنْ آل مُحمَّد صلى الله عليه و آله وسلم »۳ .

1.اسراء : ۳۳ .

2.در مصباح : أعظم . نگارنده در اكثر موارد نقل شده در واژه ( عظم ) و « أَعْظم » به صيغه باب افعال ديده است نه آنچه به تشديد ( عَظَّمَ ) از باب تفعيل مشهور مى باشد .

3.مصباح المتهجد : ۷۷۲ ح ۸۴۶ ، وسائل الشيعة ۱۴/۵۰۹ ح ۱۹۷۰۹ .

  • نام منبع :
    روح و ريحان ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    حسيني اشكوري، سيد صادق
    تعداد جلد :
    5
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 93344
صفحه از 447
پرینت  ارسال به