137
روح و ريحان ج2

شهداء و فزع و وحشت آل طه و ياسين معلوم شود : فَدَعا عُمَرُ بن سعدٍ بالحصين بنِ نمير فى خَمس مِائَةٍ مِنَ الرُّماة فاقتَتَلوا حتّى دَنَوُا الْحسينَ عليه السلام وَأصحابَه فَرشَفُوهم بالنَّبل فَلَمْ يَلبَثوا أن عَقَروا خُيولَهُم وقاتَلُوهُم حتى انتَصَفَ النّهارُ واشتَدَّ القِتالُ وَلَمْ يَقْدِروا أن يأتُوهُم إلاّ مِنْ جانبٍ واحدٍ لاجتماعِ أبنيَتِهِمِ وَتَقارُبِ بَعضِها مِنْ بَعضٍ ، فأرسَلَ عُمَرُ بن سَعدٍ الرجالَ لِيُقَوِّضُوها عَن اَيمانِهِم وَشمائِلِهِم لِيُحيطُوا بِهِمْ ، أخَذَ الثَّلاثَةُ وَالأربَعَةُ مِنْ أصحابِ الحُسَين عليه السلاميَتَخَلّلُونَ فَيشدُّونَ عَلى الرّجُلِ يَعرِض وينهَب فَيرمُونه عن قَريبٍ فَيَصْرَعُونه فَيَقتُلونَه ، فقال ابن سعد : اَحْرِقُوها بالنّار! فأضْرَمُوا فيها ، فَقالَ الحُسَين عليه السلام : «دَعوهُم يُحرِقونَها فَإنَّهُم إذا فَعلُوا ذلِكَ لم يَجوزُوا إلَيكُمْ» فكان كما قال .
وقيل : أتاهُ شَبَثُ بن ربعى وَقال : أفزَعنَا النساء ثكَلَتْكَ اُمُّك! فاستَحيى وأخَذُوا لا يُقاتِلونَهُمْ إلاّ مِنْ وجهٍ واحدٍ .

در ترجمه حديثى كه بسيار موجع قلب مؤمن است وجهات مظلوميّت آن جناب

چون اين خاكسار هيچ مصيبتى از مصائب آن بزرگوار را اصعب و اوجع از اين مصيبت نمى داند و هيچ مظلومى را بدين گونه محصور و مقهور نيامده است و نشنيده است ، لهذا در اين مورد به جهت اثبات مظلوميت آن قتيل اللّه اين عبارت را ترجمه مى نمايد ، يعنى : عمر بن سعد ، حصين بن نمير و پانصد نفر تير انداز مقاتله كردند تا آن كه رسيدند نزديك جناب امام حسين عليه السلام و اصحاب كرامش ، پس اصحاب ايشان را تير باران كردند و اسبهاى آنها را پى نمودند و جنگ كردند تا آن كه نصف روز شد و شديد گرديد مقاتله ايشان ، و چون خيام آل رسول صلى الله عليه و آله وسلم با هم پيوسته و با يكديگر بسته بود نتوانستند از هر طرف به سوى ايشان بيايند . پس حكم نمود عمر بن سعد خيمه ها را از طرف راست و چپ بخوابانند تا آن كه دست بيابند . و از اصحاب هم در اين هنگامه كشته مى شدند . با وجود قلّت عدد نگذاردند خيمه ها بيفتد .


روح و ريحان ج2
136

كبائر كثيره عديده مرتكب شدند كه اعظم آنها خوف و وحشت نسوان و قتل مشايخ و جوانان از ايشان بود .
پس بنگر چگونه آن بزرگوار مقهور و محصور آن فقره لئام گرديد و در مقام دفاع و طرد ايشان برآمد و حمايت از عترت نبويه فرمود ، و از ايشان منفك نگشت تا آن كه حقّ جهاد را بعد از اداء فريضه ظهر مقرر داشت از آن كه خواست تمام مستحبّات جهاد را بجا آورده باشد .
پس عرض مى كنم : از ابتداء روز عاشوراء كه ابن سعد با تيراندازان حمله آوردند به سوى خيام سيد انام ، بناى آن بزرگوار بر دفاع بود ، و هنوز به مبارزت اقدام ننموده بودند و مى فرمود : « من كراهت دارم ابتدا به قتال نمايم » .
و صاحب « مناقب » ۱ و ابن اثير فرموده اند : اول قتيل از مبارزين حرّ بن يزيد رياحى بود چنانكه خدمت آن بزرگوار عرض كرد : فَأْذَن لى لأكونَ أولَ قَتيلٍ بين يديك واولَ مَن يُصافِحُ جَدَّك غداً .
وقبل از شهادت حر بن يزيد از عبارتى كه در « بحار الأنوار » ۲ نقل شده معلوم مى شود پنجاه نفر در رميه و حمله اولى كشته شدند ، و آن عبارت را مى نويسم : قيل : فلمّا رَمَوهُم قَلَّ أصحابُ الحسينِ عليه السلام ، وقُتِلَ فى هذهِ الحملة خمسون رجُلاً .
و سيّد طاب ثراه در « لهوف » ۳ فرمود : جناب سيد الشهداء به اصحاب اطياب فرمود : « قُوموا رَحِمَكُمُ اللّهُ إلى المَوْتِ الَّذى لابُدَّ مِنْهُ فَإنَّ هذِهِ السِّهامَ رُسُلُ القَوْمِ إلَيْكُمْ » فاقتَتَلُوا ساعَةً مِنَ النَّهارِ حَمْلَةً وَحَمْلَةً حتّى قُتِلَ مِنْ أصحابِ الحُسَين عليه السلام جماعةٌ .
و آن چه در « بحار الانوار » ۴ است ايضاً مى نويسم تا زمان دفاع و جهاد مقتولين از

1.بحارالانوار ۴۵/۱۳ بنقل از محمد بن ابى طالب و صاحب مناقب و ابن اثير در كامل .

2.بحارالانوار ۴۵/۱۳ .

3.لهوف : ۶۰ ( با ترجمه فارسى صفحه ۱۲۶ ) .

4.بحارالانوار ۴۵/۲۰ ، العوالم : ۲۶۴ .

  • نام منبع :
    روح و ريحان ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    حسيني اشكوري، سيد صادق
    تعداد جلد :
    5
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 78046
صفحه از 447
پرینت  ارسال به