153
روح و ريحان ج2

روايت « اصول كافى » خدا نخواست و مرحوم مجلسى فرمود : والمعتمد عندى [انه] لم يتيسّر[لهم] هذا الأمر ۱ .

در اسيرى اهل بيت اطهار و بزرگى اين مصيبت عظمى

نهم : در باب جهاد علماء اعلام ذكر فرموده اند : اگر مسلمين زنهاى كفار را اسير كردند و استرقاق نمودند ، اعزّه ايشان را از بنات ملوك و سلاطين در بازارها على رؤوس الاشهاد نياورند و نفروشند ، و در مجامع ناس و مجالس عامّه مكشَّفات الوجوه نگاه ندارند .
و آن چه حضرت اميرمؤمنان عليه السلام در حقّ شهر بانويه كرد در كتب فريقين مذكور است و مشهور ۲ ، و كدام مصيبت بالاتر است از اينكه آل رسول ( صلوات اللّه عليهم ) را در شهرها بگردانند و مردمان به تماشاى ايشان آيند و بخواهند ايشان را ببينند ؟ !
و جناب زينب خاتون عليهاالسلام به يزيد عنيد فرمود : « أمِنَ العَدْلِ يَابنِ الطُّلَقاء تخديرُكَ حَرائِرَكَ وَإماءَك ، وَسَوقُكَ بَناتَ رَسُولِ اللّه صلى الله عليه و آله قَدْ هَتَكْتَ سُتُورَهُنَّ ، وَأبْدَيْتَ وُجوهَهُنَّ ، تَحدو بِهِنَّ الأعداء مِنْ بَلَدٍ إلى بَلَدٍ ، ويَتَشرَّفُهُنَّ أهلَ المَناهِل والمناقِل ، وَيَتَصَفّحُ وُجوهَهُنَّ القَريبُ وَالبَعيدُ ، وَالدَّنىُّ وَالشَّريفُ ، وَلَيسَ مَعَهُنَّ مِنْ رِجالِهِنَّ وَلىٌّ ، وَلا من حماتِهِنَّ حَمىّ » . . إلى آخر ما قالت ۳ .
همانا براى سوزش قلب شيعى اين فقرات موجعه كفايت است كه از لسان حق و بيان صدق وليده از مشكاة نبوت جارى گرديد ، و از حرقه قلب در آن محضر عام راضى شد كه صداى خود را بلند نمايد ، و مقام بلند برادرِ با جانْ برابرش را بر حاضرين بفهماند.
و اين بنده را اعتقاد آن است : چنانكه در شهادت جناب سيد الشهداء عليه السلام نبى اكرم صلى الله عليه و آلهفرمود : « يا ولَدى! اُخرُجْ إلى العراقِ ، إنَّ اللّهَ شاءَ أن يَرى شَيبَكَ مُخَضَّباً بِدَمِكَ »۴ .

1.بحارالانوار ۴۵/۶۰ ، العوالم : ۳۰۴ ، شجرة طوبى ۱/۳۵ .

2.رجوع كنيد به : ينابيع المودة ۳/۱۵۲ .

3.احتجاج ۲/۳۵ ، بحار ۴۵/۱۳۴ و ۱۵۸ ، لواعج الاشجان : ۲۲۷ .

4.عبارت مشهور مروى چنين است : « يا حسين اخرج الى العراق فإن اللّه قد شاء أن يراك قتيلاً » . رجوع كنيد به : عوالم ۱۷/۲۱۴ ، لهوف ( با ترجمه فارسى ) : ۸۵ ، در ينابيع المودة ۳/۶۰ سپس اين عبارت را اضافه دارد : « مخضباً بدمائك » .


روح و ريحان ج2
152

در نهى از مثله كردن است و اشاره به جسارت كردن اهل كوفه

و حضرت امير عليه السلام به حضرت امام حسن عليه السلاموصيّت فرمود در حقّ ابن ملجم : « فاذا مِتُّ فلا تمثّلوا بهِ بعدى »۱ .
و عجب دارم از خباثت ابن مرجانه بنابر روايت « بحار الأنوار » حكم نمود همان اعضائى كه رسول اكرم صلى الله عليه و آله كراراً بوسه داد و بر ديده مى گذارد جدا نمايند ، ديگر بعد از ضربات و طعنات سيوف و رماح ، آن بدن لطيف چه جاى اين گونه جسارت و اذيت داشت ؟ ! بلكه خواستند علاوه از اين خيال فاسد ، اسب بر بدن شريفش بتازند ، بنا بر

1.قرب الاسناد : ۱۴۳ ح ۵۱۵ ، وسائل الشيعه ۲۹/۱۲۷ ح ۳۵۳۱۴ ، تذكرة الفقهاء ۹/۴۰۶ ، در مصادر تاريخى و حديثى و فقهى عامه نيز نقل شده و بدان استدلالات فقهى شده ، رجوع كنيد به : الكامل فى التاريخ ۳/۳۹۱ ، المغنى ۱۰/۴۷ ، الشرح الكبير ۱۰/۴۹ ، الجوهر النقى ، ماردينى ۸/۵۸ .

  • نام منبع :
    روح و ريحان ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    حسيني اشكوري، سيد صادق
    تعداد جلد :
    5
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 77888
صفحه از 447
پرینت  ارسال به