زينب خاتون عليهاالسلام از لئام اهل كوفه وطغام اهل شام ديد و شنيد .
پس نبايد در مقام كشف و اظهار اين گونه مطالب بر آمد و از كشف وجوه و رؤوس ايشان اشاره اى كرد از آن كه تذكر و تصوّر مقهوريت و گرفتارى سباياى احمديه خود روضه خوان و نوحه گر مبكى است ، ديگر احتياج به تصريح ندارد سيّما اخبار ضعافى كه دلالت بر هتك حرمت ايشان مى نمايد و منافى با عصمت اين خانواده است .
از حميد بن مسلم و ابو خليق شاعر و امثال آنها كه به محضر مختار بن ابو عبيده اقرار و اذعان نمودند نبايد اعتقاد نمود . و اين گونه اخبار غير از اخبار به كثرت و قلّت عدد لشكر شقاوت اثر است ، يا عدد جراحات ابدان شهداء ، يا عدد اشخاص اصحاب و اعوان آن بزرگوار ، يا طول و قصر روز عاشوراء ، يا عدد قتلى از شهداء واعداء اللّه ، يا روز جمعه و شنبه بودن روز عاشوراء ، يا اختلاف بين قاتلين جناب سيد الشهداء ، وشبهه بين شمر ضبابى و سنان نخعى و خولى اصبحى .
يعنى : قبول اخبار ضعاف در اينگونه موارد با عدم معارض ضررى ندارد به دين و دنيا .
اما اخبار مراسيل و احاديثى كه منتهى به اهل فسوق و غرض مى شود ، و راجع به نسوان و دختران حضرت رسول صلى الله عليه و آله است ، و موجب تزلزل اعتقاد عوام مى شود ، و معارض هم در مقابل است ، و عقل هم ابا دارد اگر چه بعضى از شنيدن آنها بگريند نبايد گفت ، يعنى : دروغ گفتن براى جناب سيد الشهداء مانند شراب خوردن است به جهت آن بزرگوار ، و در راه آن بزرگوار البته در اين عمل دو معصيت است .
در كيفيت مصائبى كه بر سر مطهر آن سرور رسيد
دهم : گردانيدن سر مطهر آن سرور است در كوفه و شام .
نمى دانم چه اسم گذاردند بر اين عمل شنيع ؟ ! و چه جزاء مى خواهند از جد و پدر و مادر جناب سيد الشهداء عليه السلام در روز جزاء ؟ !
وَيْلٌ لِمَنْ شُفَعاؤُهُ خُصَمَاؤُه