163
روح و ريحان ج2

شام فرستاد باز يزيد به كوفه فرستاد ، آن ملعون عنيد گفت : أخْرِجوه عنّا حتى لا يَفتَتِنَ به أهلُها ، يعنى : بيرون كنيد اين سر مطهّر را تا در ميان مردم فتنه نشود .
پس در جوار اميرمؤمنان عليه السلام مدفون شد .
و كلينى در « كافى » ۱ و شيخ طوسى در « تهذيب » ۲ همين طور فرموده اند ۳ .
و صدوق طاب ثراه فرمود : و اعتقادُنا ان أُلْحِقَ الرأسُ بالجسدِ ، يعنى : اعتقاد ما آن است كه سر به بدن ملحق شد ۴ .
و از اين دو قسم خارج نيست ، بلكه در جوار اميرالمؤمنين عليه السلام بودن همان مصرع و مضجع شريف آن بزرگوار است ؛ از آن كه اجساد شريفه ايشان يكى است و متحدند و هر كجا هستند با هم اند و از يكديگر جدا نيستند ، سلام اللّه عليهم !
و اقوال ديگر از عامه و خاصه برابرى با اين دو قول نمى كند ، و حق همان است كه صدوق طاب ثراه و جمعى از قدماء علماء فرمودند .
و آورنده آن رأس مطهر نيز غير معيّن است : قولى هست حضرت رسول عليه السلام يا جبرئيل بردند آن سر مطهر را ملحق نمودند ، و قولى است به كوفه فرستادند به ميل خاطرخودشان ، و قولى است يكى از غلامان و دوستان اهل بيت عصمت آورد و ملحق نمود ، و قولى است حضرت على بن الحسين عليهماالسلام با خود آورد و به بدن شريف ملحق فرمود .

1.كافى ۴/۵۷۱ باب موضع رأس الحسين عليه السلام .

2.تهذيب الاحكام ۶/۳۴ باب فضل الكوفة (۱۰) ح ۱۵ .

3.ظاهر عبارت آن است كه همين حديث را فرموده اند ولى مراد مصنف آن است كه همين مطلب را فرموده اند يعنى رواياتى كه دلالت مى كند رأس مبارك حضرت در نزد اميرمؤمنان عليه السلام دفن گشته است . عبارت مرحوم مجلسى پس از نقل خبر فوق چنين است : أقول : قد روى غير ذلك من الاخبار فى الكافى والتهذيب تدلّ على كون رأسه عليه السلاممدفوناً عند قبر والده صلى اللّه عليهما ، واللّه يعلم .

4.به بعضى از اقوال در حاشيه مقتل الحسين ، ابو مخنف : ۲۳۳ رجوع شود .


روح و ريحان ج2
162

مى شد كه هر مخالف و مؤالف مشاهده مى نمود ، اما :



بر دل و جان ابو جهل عنودهيچ سود از گفته احمد نبود
« ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُكُمْ مِنْ بَعْدِ ذلِكَ فَهِىَ كَالْحِجَارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً »۱ .



دستشان كج پايشان كج چشم كجمهرشان كج صلحشان كج خشم كج
هر قدر كرامات و تلاوت سور و آيات از آن رأس مطهر مى شنيدند بر قساوت قلب ايشان افزوده مى شد ، « وَلاَ يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلاَّ خَسَاراً »۲ .
و از نتيجه عمل عبيداللّه بن زياد و يزيد عنيد دندان شريف آن بزرگوار در مرتبه سوم ـ بنا بر نقل بلاذرى ۳ در « تاريخش » ـ كوبيده شد به چوب مروان بن حكم در مدينه طيبه ، و اين اشعار از اوست :



يا حبَّذا بردُك فى اليَدينِولونُك الاحمرُ فى الخَدَّينِ
كأنّه باتَ بِمَسجدَيْنِ۴شَفَيتُ منك النَّفسَ يا حُسيْنِ

اقوال عديده در مدفن رأس شريف جناب خامس آل عبا و قول حق

و از اين نقل معلوم مى شود آن رأس مطهّر را به مدينه طيبه بردند وليكن در « كامل الزياره » ۵ منقول است كه : حضرت صادق عليه السلامفرمودند : چون آن سر را عبيداللّه بن زياد به

1.بقره : ۷۴ .

2.اسراء : ۸۲ ، در متن « وما يزيدهم » آمده كه خلط بين آيه فوق و آيه ۴۱ همين سوره است : « وَمَا يَزِيدُهُمْ إِلاَّ نُفُوراً » .

3.رجوع كنيد به : مثير الاحزان : ۷۵ به نقل از تاريخ بلاذرى ، بحارالانوار ۴۵/۱۲۴ ، لواعج الاشجان : ۲۴۸ .

4.كلمه در متن ناخواناست ، مطابق مثيرالاحزان و بحار نقل شد ، در حاشيه بحار چنين آمده : المسجد ـ كمكرم و معظم ـ : الأحمر من الثياب أو هو المصبوغ بالزعفران ، و كمبرد : ما يلى الجسد من الثياب .

5.كامل الزيارات : ۳۶ ، بحارالانوار ۴۵/۱۷۸ .

  • نام منبع :
    روح و ريحان ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    حسيني اشكوري، سيد صادق
    تعداد جلد :
    5
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 79703
صفحه از 447
پرینت  ارسال به