165
روح و ريحان ج2

اما مظلوميّت سيد مظلومان عليه السلام از زمان رحلت جدّ بزرگوارش با ناملايمات وارده از ابناء زمان بود تا زمان شهادت علاوه از آنها كه سائرين نداشتند اين گونه قتل و بلا بود كه بر آن جناب رسيد ، پس هر آن كس را خداوند مظلوم خواهد بايد در نوع بشر منحصر باشد و جز وى كسى را مظلوم خواندن نشايد .
و بنا بر بعضى تفاسير اهل البيت 1 ذبح عظيم در آيه كريمه جناب سيد الشهداء عليه السلاماست كه فداء براى حضرت اسماعيل ذبيح اللّه شد ، و اگر قائلى گويد : حضرت اسماعيل ذبح نگرديد و مقتول نگشت چگونه بدين لقب مفتخر گشت ؟ گويا براى تهيّؤ ذبح شدن در راه خدا به جهت ذبح عظيم كه ذبيح اللّه حقيقى است مجازاً افتخار يافت و بدين لقب ملقب گرديد ، و الاّ در هر عالمى اين لقب مانند « ثار اللّه » و « قتيل اللّه » مخصوص به حضرت خامس آل عبا عليه السلام بود ، و هر يك از انبياء كه مهيّا براى اين مقام شدند آن جناب خود را فداء نمود تا اختصاص مقام معلوم وى مرفوع نشود و به عهد قديم خويش در مِناى كربلاء وفا كند .
و آن چه در روز نخست خواست در يوم موعود كه عمل است تنيجز نمايد و در روز جزاء به مفاد : « انّ لك فى الجنة درجةً مغشاةً من نورِ اللّه لن تَنالَها إلاّ بالشَّهادة » 2 ، وعده معهوده خود را بخواهد .
پس خلاصه مضمون بلاغت مشحون « لَن تَنَالُوا البِّرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ » 3 ، از روى حق و صدق از آن سيد معصوم مظلوم ، معلوم گرديد ، و اگر چنين كسى در هر يك از ازمنه سالفه به لقب ذبيح اللّه يا قتيل اللّه اختصاص داشته باشد استبعادى ندارد و اگر ذبح عظيم خوانده شود بنابر نصوص كثيره شايد و حزن حضرت ابراهيم خليل عليه السلامدر نظر كردن به نجوم و اطلاع به شهادت آن بزرگوار نيز برهانى ديگر است ، كما قال اللّه تعالى : « فَنَظَرَ نَظْرَةً

1.تفسير البرهان ۴/۳۰ ، مجمع البحرين ۲/۸۳ ماده ( ذبح ) .

2.ينابيع المودة ۳/۵۴ بدون عبارت « مغشاة من نور اللّه » .

3.آل عمران : ۹۲ .


روح و ريحان ج2
164

و مرحوم مجلسى فرمود ۱ : مشهور آن است اهل بيت در روز اربعين سرها را به ابدان مطهّره ملحق نمودند و ديگر آن رأس مطهر به مصر يا باب الفراديس شام يا در مدينه نبويه صلى الله عليه و آله يا در خزانه بنى اميه بوده است خبرى موثق و صحيح مى خواهد ، و اگر هم به مدينه طيبه برده اند باز به بدن شريف ملحق گرديد و جز آن نيست .
خلاصه بنا بر اين مصائب موجزه كه دانسته شد احدى از آحاد و افراد بشر بدين گونه مبتلا و مقتول نگشت ، پس احدى را جز آن بزرگوار نتوان مظلوم خواند ، يعنى : فرد كامل در مظلوميت جناب امام حسين عليه السلام است ، و از اين جهت در كلام مجيد بدين وصف موصوف گرديد .
بلى حضرت رسول صلى الله عليه و آله فرمودند : « ما أُوذِىَ نَبِىٌّ مِثلَ ما أُوذيتُ »۲ مخصوص به حضرات انبياء عليهم السلام است ، يعنى : « در سلسله انبياء مانند من كسى اذيّت نديد » .
و شايد يك جهت آن قتل و ظلم به فرزند اوست ، و حضرت ولايت مآب عليه السلامفرمودند : « لقد ظُلمتُ بِعددِ المَدَرِ والوَبَرِ »۳ يعنى : « من مظلوم شدم به عدد سنگها و موهاى بدنها » .
و أيضاً فرمود : « من از كوچكى مظلوم بوده ام تاكنون » ۴ .
و مراد از مظلوميت شاه ولايت عليه السلام آن غصب حق و ظلامه كثيره ديگر است .

1.بحارالانوار ۴۵/۱۴۴ ، نيز بنگريد به : عوالم : ۱۷/۴۵۲ ، لواعج الاشجان : ۲۴۹ .

2.مناقب آل ابى طالب ( ابن شهر آشوب ) ۳۰/۴۲ ، بحارالانوار ۳۹/۵۶ ، مستدرك سفينة البحار ۱/۱۰۲ .

3.الغارات ۲/۴۸۸ ، مناقب ابن شهر آشوب ۱/۳۸۲ ، و در آن عبارت چنين است : « لقد ظلمت عدد المدر والمطر والوبر » ، و سپس از روايت كثير بن اليمان نقل كرده كه فقره « وما لا يحصى » را اضافه دارد ، الصراط المستقيم ۳/۴۱ و۱۵۰ ، الاربعين ، شيرازى : ۱۷۶ ، بحار ۲۸/۳۷۳ و۲۹/۶۲۹ و۴۱/۵۱ و۱۰۹/۴۶ . تتمه آن در بعضى از روايات چنين نقل شده : فقال له : « ويحك ، وأنا واللّه مظلوم ، هات فلندع على من ظلمنا » . رجوع كنيد به : بحار ۳۴/۳۳۷ ، مستدرك سفينة البحار نمازى ۷/۲۷ .

4.در روايت احتجاج ۱/۲۷۹ از حضرت چنين نقل شده : « إنى كنت لم أزل مظلوماً مستأثراً على حقى » ،و نيز : بحارالانوار ۲۹/۴۱۷ .

  • نام منبع :
    روح و ريحان ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    حسيني اشكوري، سيد صادق
    تعداد جلد :
    5
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 78301
صفحه از 447
پرینت  ارسال به