169
روح و ريحان ج2

و همين قسم است معنى « اذن اللّه الواعيه »۱ يعنى : گوش خدا كه نگاهدارنده است ، و مراد از آن امتثال امر و حكم و فرمان حضرت يزدان است و مقصود از شنيدن و گوش كردن بنده اطاعت امر و نهى مولى است و آن به طريق اوفى در « ولى اللّه » بوده است .
و معنى « يَدُ اللّهَ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ »۲ بر حسب قوت و قدرت است ، يعنى : توانائى خدائى از آن هيكل بشرى جسمانى ظاهر است .
و معنى « لسان اللّه » چون زبان كه ترجمان قلب است و از مكنونات و مطويات غيبيه قلبيه خبر مى دهد انسان كامل هم از مغيبات و مخفيات عوالم ثلاثه كه ملك و ملكوت و جبروت است با لسان حلو و لهجه صدق و سلامت منطق بدون كلالت اخبار مى فرمايد و عجزى ندارد .
و معنى « نفس اللّه » آن تحريك و تدبير اوست به هيولى و هيكل تمام عالم مانند تحريك و تدبير نفس با بدن .
و معنى « جنب اللّهِ المكين » آن قرب معنوى اوست به حضرت خداوندى كه منزه از حد و جهت و جانب است .
و معنى « وجه اللّه المضى » آن توجه كلى اوست ظاهراً و باطناً روحاً و بدناً ، لساناً و قلباً ، قولاً و عملاً به سوى حق حى قادر توانا كه گويا اعضاء بدنيه ظاهريه و قواى و مشاعر باطنيه معنويه بالكليه به مثابه وجه اند ، و هميشه به مبدأ متوجه اند .
پس هر آن كس چنين است روى خداست و بر ماست به سوى آن روى به مفاد : « مَنْ قَصَدَهُ تَوَجَّهَ بِكُمْ »۳ متوجه شويم و روى عجز و نياز به عتبه وى گذاريم .

1.برگرفته از آيه شريفه « وَتَعِيَهَا أُذُنٌ وَاعِيَةٌ » (سوره حاقه : ۱۲) . در روايات زيادى وارد شده كه اميرمؤمنان عليه السلام « اذن اللّه الواعية » است ، رجوع كنيد به : مناقب اميرالمؤمنين عليه السلام ، كوفى : ۱۵۸ ح ۹۴ ، بحار ۳۵/۳۳۰ ح ۱۱ .

2.فتح : ۱۰ .

3.مضمونى است از زيارت جامعه اهل بيت عليهم السلام . رجوع كنيد به : من لا يحضره الفقيه ۲/۶۱۵ ، تهذيب ۶/۹۹ ، مستدرك ۱۰/۴۲۳ .


روح و ريحان ج2
168

جهت ظهور و بروز صفات خاصه و اوصاف مخصوصه اى است كه به تأييد و تسديد حق تبارك وتعالى در زمان بعثت و رسالتشان از ايشان هويدا و پيدا گرديد ، و به جهت آن است كه ما رعايا بدانيم هر يك از پيغمبران و برگزيدگان از بندگان هر چه داشته اند و نفوس قدسيه و ذوات مقدسه ايشان به طريق استقلال نبوده است ، بلكه همگى مرتبط و متفرع بر اراده الهيّه و مشيت حقّانيه و قدرت حقه بوده .

در معانى عبارات زيارات و القاب امام عليه السلام وجواز آنها

پس چنانكه پادشاه ظاهرى مجازى بر حسب بعد و قرب و اختلاف مراتب فرزندان و نزديكان و رجال دولتش از اركان و اعيان يكى را چشم و يكى را زبان و يكى را گوش و يكى را دست و يكى را جگر و يكى را دل و يكى را سر و يكى را پاى و يكى را عقل و نفس و روح و يكى را قوّت بازى و يكى را شمشير يا عصاى دست خود مى خواند ، همين طور براى كامليت و تماميتى كه در انسان اشرف كامل ولىّ اللّه اعظم امام همام از ملكات الهيه حاصل است ، و جامعيتى كه از عالم كبير از بسائط و مركبات مجردات ماديات دارد ، مانند بحر خضم اعظم كه مظهر و مرآت تمام انجم فلكيه و كواكب سماويه است تمام اعضاء و اجزاء وجوديه وى را از ظاهر و باطن خداوند مهربان اضافه به خود فرمود و نسبت به خود داد .
مثلاً انسان كامل « عين اللّه الناظرة » است براى آن كه از جانب حق تعالى ديده بان و بيناى به حال بندگان است مانند چشم ظاهرى انسانى كه ديده بان قلب است .
و چون معنى ولايت احاطه كليه است بر تمام خلق و رعيت ، بناءً على ذلك امام عليه السلامرا بايد در دنيا بيناى به امور اخرويه كه از مخلوقات موجوده است بدانيم تا كمال نظر و بصارت « عين اللّه الناظره » معلوم شود ، و بايد غشاوه و حجابى در نظر مهر انورش از مشاهده عوالم امكانيه از علويه و سفليه نباشد والاّ اين نسبت و اضافت را لياقت ندارد .

  • نام منبع :
    روح و ريحان ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    حسيني اشكوري، سيد صادق
    تعداد جلد :
    5
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 78292
صفحه از 447
پرینت  ارسال به