و معنى « قلب اللّه » آن احاطه تامه و رسيدگى كلى اوست به اجزاء و اعضاء و قوى و اصول و فروع ما فى الكون به مانند قلب محيط متصرف كه مالك ازمّه قواى انسان است كه « إذا صَلُحَتْ صَلُحَ الْجَسَدُ » و انقلاب او موجب انقلاب احوال رعاياى مملكت بدن و تعطيل امور عمال آن است .
و همين طريق است معنى « ثار اللّه » ، چون اطباء يكى از معنى نفس را خون دانسته اند آن را متولد از جگر مى دانند ، بلكه گفته اند : جگر مقسّم غذا و خون است و دل هم از جگر به رابطه و واسطه عرقى تغذيه مى كند با آن كه يكى از اركان ثلاثه بدن است .
پس بر حسب حسّ و يقين نفس انسانى كه منتزع و منفجر از محلّ قوت طبيعى است خون است ، و اگر خون بر خلاف عادت معموله از بدن دفع شود رشته حيات انسان منقطع است ، پس عالم امكان را به منزله بدن بدان كه حيات و بقاى وى به واسطه آن خون طاهر مطهر است و در جزء جزء وى از آن خون پاك بهره و نصيبى است كه اگر در جزئى از اجزاء عالم از آن خون لطيف آنى نباشد مفلوج ۱ و معطل خواهد بود .
بناءً على هذا عرض مى كنم : جناب خامس آل عباء عليه آلاف التحية و الثناء علاوه از اينكه « وجه اللّه » و « عين اللّه » و « لسان اللّه » و « اذن اللّه » و « يد اللّه » و « نفس اللّه » و « جنب اللّه » و « روح اللّه » و « قلب اللّه » است ، « ثار اللّه » و « دم اللّه » است .
ايضاً از آن كه بعد از شهادت آن شهيد در راه خدا اركان عالم بالكليّه منزعج و متضعضع گرديد و از اعلى عليين تا تخوم ارضين از خروج آن ثار اللّه منكدر و منكسر شدند حتى بهشت از مسرّت خود بِهِشت ، و با جهنم هزاران حزن و غم منضم گرديد .
در انقلاب عالم امكان براى شهادت سيد مظلومان عليه السلام است
و مضمون حديث « بُنِىَ الوجودُ على الاسمِ الاعظم ، فاِذا حُرِّكَ حُرِّكَ جميعُ العالمِ »۲ مبرهن