171
روح و ريحان ج2

شد و رشته حيات امكان گسسته گشت و فرشتگان از عبادتشان بايستادند ، آفتاب با رخساره تيره چون زن داغدار گيسوى پريشان كرد ، و بر عذار ماه كلف پديدار گرديد و ستارگان در اقطار آسمان متفرق و پريشان شدند و براى كسوف آن نيّر اعظم روز جانسوز عاشورا را ليل مظلم پنداشتند ، وحشيان صحرا به اطراف زمين رميدند ، و مرغان هوا از آشيانها پريدند ، نوع بشر فرياد وافضيحتاه ! و واخجلتاه ! برآوردند و طايفه جن بساط سوگوارى گستردند ، پيغمبر در حظيره قدس اقامه تعزيت كرد و جبرئيل در سدرة المنتهى لواى عزا افراشت ساره و آسيه ، مريم و خديجه فاطمه مرضيه را تسليه دادند ، خون دل زمين به جوشش آمد ، از ديدگان آسمان خون باريد ، رخساره عالم گلگون شد ، وخطّه خاك درياى خون ، هر گياه و درخت و هر كلوخ و سنگ سخت كه از بيت المقدس و مدينه نبويه صلى الله عليه و آله برداشتند خون تازه يافتند ، دامن شفق سرخ ، و چهره افق زرد شد ، زندگان در انتظار نفخ صور بودند و مردگان گمان قيامت يوم النشور نمودند ، ملكى عظيم الشأن در بحر اعظم بى پايان نداء « ألبِسوا اثوابَ الاَحْزَانِ » برآورد ، و ماهيان دريا را از اين مصيبت عظمى اخبار كردند ، جغد در ويرانه مأوى گرفت ، و پرستوك فاتحه ماتم خواند .
حال بنگر از پيكر اين عالم اين همه خون چرا آمد و چگونه اين تن ناتوان گشت و از پا درآمد ؟ !
پس مى گوئيم : هر وقت از مدد قوه غضبيّه خون بدن انسانيه به فوران و هيجان آيد آثار غضب كه علامت آن سرخى رخسار است پديدار شود ۱ .
و همين قسم است قهر و غضب منتقم قهار هر وقت ظاهر شود به صورت و كسوه حمره

1.و در حديث مفصل امام رضا عليه السلام در روز اول محرم به ريان بن شبيب مى خوانيم : « يا بن شبيب ! لقد حدثنى ابى ، عن ابيه ، عن جده عليه السلام أنه لمّا قتل الحسين صلوات اللّه عليه مطرت السماء دماً وتراباً أحمر » . رجوع كنيد به : امالى شيخ صدوق : ۱۹۲ ، و در حديث نضره عبديه چنانچه در دلائل النبوة ۶/۴۷۱ ( چاپ بيروت ) آمده مى گويد : لما قتل الحسين بن على مطرت السماء دماً فأصبحت وكل شى ء ملآن دماً . نيز رجوع كنيد به : شرح الاخبار ۳/۱۶۶ ح ۱۱۰۲ و قبل و بعد آن ، ثقات ابن حبان ۵/۴۸۷ ، تاريخ مدينة دمشق ۱۴/۲۲۷ .


روح و ريحان ج2
170

و معنى « قلب اللّه » آن احاطه تامه و رسيدگى كلى اوست به اجزاء و اعضاء و قوى و اصول و فروع ما فى الكون به مانند قلب محيط متصرف كه مالك ازمّه قواى انسان است كه « إذا صَلُحَتْ صَلُحَ الْجَسَدُ » و انقلاب او موجب انقلاب احوال رعاياى مملكت بدن و تعطيل امور عمال آن است .
و همين طريق است معنى « ثار اللّه » ، چون اطباء يكى از معنى نفس را خون دانسته اند آن را متولد از جگر مى دانند ، بلكه گفته اند : جگر مقسّم غذا و خون است و دل هم از جگر به رابطه و واسطه عرقى تغذيه مى كند با آن كه يكى از اركان ثلاثه بدن است .
پس بر حسب حسّ و يقين نفس انسانى كه منتزع و منفجر از محلّ قوت طبيعى است خون است ، و اگر خون بر خلاف عادت معموله از بدن دفع شود رشته حيات انسان منقطع است ، پس عالم امكان را به منزله بدن بدان كه حيات و بقاى وى به واسطه آن خون طاهر مطهر است و در جزء جزء وى از آن خون پاك بهره و نصيبى است كه اگر در جزئى از اجزاء عالم از آن خون لطيف آنى نباشد مفلوج ۱ و معطل خواهد بود .
بناءً على هذا عرض مى كنم : جناب خامس آل عباء عليه آلاف التحية و الثناء علاوه از اينكه « وجه اللّه » و « عين اللّه » و « لسان اللّه » و « اذن اللّه » و « يد اللّه » و « نفس اللّه » و « جنب اللّه » و « روح اللّه » و « قلب اللّه » است ، « ثار اللّه » و « دم اللّه » است .
ايضاً از آن كه بعد از شهادت آن شهيد در راه خدا اركان عالم بالكليّه منزعج و متضعضع گرديد و از اعلى عليين تا تخوم ارضين از خروج آن ثار اللّه منكدر و منكسر شدند حتى بهشت از مسرّت خود بِهِشت ، و با جهنم هزاران حزن و غم منضم گرديد .

در انقلاب عالم امكان براى شهادت سيد مظلومان عليه السلام است

و مضمون حديث « بُنِىَ الوجودُ على الاسمِ الاعظم ، فاِذا حُرِّكَ حُرِّكَ جميعُ العالمِ »۲ مبرهن

1.در چاپ سنگى : مفلوح .

2.در مجامع حديثى يافت نشد .

  • نام منبع :
    روح و ريحان ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    حسيني اشكوري، سيد صادق
    تعداد جلد :
    5
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 78290
صفحه از 447
پرینت  ارسال به