175
روح و ريحان ج2

هفتم : مهجة القلب است و آن محل براى ظهور و انوار تجلى صفات الوهيه است بتمامه .
پس اين طور سابعه اعظم اطوار و خاتم اسرار است ، هر آن كس رشته حيات را براى دوست عزيز خود گسست حيات دائمه باقيه يافت ، و براى بذل چند قطره خون سويداء مهجة القلب وى مطلع انوار آفتاب بقاء گرديد و احدى از انبياء و اولياء بدين مرتبه اعلى ارتقاء نيافت مگر جناب خامس آل عباء عليه التحية والثناء .
و از اين جهت نام خوشش تا دامن قيامت از زبانهاى اهل ولا جارى و گوياست و محافل و مجالس تعزيه دارى و سوگواريش برپا ، و هر دوستى كه نظر كردن به حمره افق و سرخى شفق را براى خود مذكِّرى صادق داند البته خونابه جگر و خون دل را از مردمك ديده بر رخساره فشاند .
و عجب مدار از آن كه زينب خاتون در خطبه كوفه فرمود : « أفَعَجِبْتُمْ ان مَطَرَت السماء دَماً وَلَعَذاب الآخِرَة أشدّ وأخزى »۱ .
پس از آن كه آسمان خون گريد براى آن شهيد غريب مظلوم سزاوار آن است دوستان و شيعيان ايشان از آسمان ديدگانشان نيز خون ببارند .
و از بيان آن مخدره عليهاالسلاممعلوم است كه از كربلا تا شهر كوفه باريدن خون را از آسمان ديده بود و سائرين هم ديده بودند كه فرمود : عجبى نيست آسمان خون گريه كند .
عجالةً معذرت مى خواهم از تطويل ما جَرى مِنَ القلم ، ليكن ميل و خواهش اهل منبر و دعاء و ذاكرين محافل بكاء دعا گوى ايشان را امر به اطاله لسان و اطابه بيان نمود .
الحال مقتضى است احاديثى كه عامه و خاصه در خون گريه كردن آسمان و اهل آن نقل كرده اند بنويسد ، و نتيجه مفيده بردارد ؛ از آن كه جمعى را از تمكين و قبول اين آيه حقّه مدبر و منكر يافتم .

1.اللهوف ( با ترجمه ) : ۱۷۶ ، لواعج الاشجان : ۲۰۱ .


روح و ريحان ج2
174

و در حديث است : « لَوْ يَعلمُ الناسُ ما فى طلبِ العلمِ لَطلبُوهُ وَلو بسَفْكِ المُهَج »۱ .
پس عرض مى شود : مراد از « ثار اللّه » و « دم اللّه » همان « مهجة القلب » است كه از خروج وى حيات از تمام بدن خارج مى گردد ، و چون علت بقاء بدن اوست لهذا اشرف است از تمام خونهائى كه در اعماق بدن انسانى جارى است و اشرفيّت آن خون براى شرافت محل اوست .
پس سزاوار آن است براى شرف و محبوبيتى كه دارد به كريمه « لَن تَنَالُوا البِّرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ »۲ همان خون را انفاق و بذل كند در راه دوست خود .
و اهل ايقان و عرفان گفته اند : از براى قلب هفت طور است :
اول : صدر است و محل اسلام ، « أَفَمَن شَرَحَ اللّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلاَمِ فَهُوَ عَلَى نُورٍ مِن رَبِّهِ »۳ برهان ايشان .
دوم : قلب است و آن محل ايمان است ، « أُولئِكَ كَتَبَ فِى قُلُوبِهِمُ الاْءِيمَانَ »۴ شاهد ايشان است .
سوم : شغاف است و آن محل محبت مخلوق و شفقت بر خلق است ، « قَدْ شَغَفَهَا حُبّاً »۵ دليل ايشان .
چهارم : فؤاد است و آن محل مشاهده و رؤيت است ، « مَا كَذَبَ الْفُؤَادُ مَا رَأَى »۶ دلالت بر مرادشان كند .
پنجم : حبة القلب است كه معدن محبت حضرت احديت است .
ششم : سويداست كه منبع مكاشفات غيبيه و علوم لدنّى است .

1.كافى ۱/۳۵ ، مجمع البحرين ۴/۲۴۲ .

2.آل عمران : ۹۲ .

3.زمر : ۲۲ .

4.مجادله : ۲۲ .

5.يوسف : ۳۰ .

6.نجم : ۱۱ .

  • نام منبع :
    روح و ريحان ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    حسيني اشكوري، سيد صادق
    تعداد جلد :
    5
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 78282
صفحه از 447
پرینت  ارسال به