پس از اينكه اعلام و اخبار نمود و در اطراف قبر مطهر نبوى صلى الله عليه و آله طيران كرد مرغهاى ديگر جمع شدند و گريستند و نوحه آغاز نمودند و مردم از وضع مرغ و خون بالهايش تعجب داشتند تا خبر قتل آن بزرگوار رسيد .
و توان گفت آن مرغ سفيد يكى از ملائكه رحمت بود براى اينكه بر حسب اسباب آن خونهاى طاهره مطهره را به توسط آن مرغ ها برساند مأمور باطلاع و اعلان شد و سفيدى بال و پر آن مرغ هم اشاره به ظهور رحمت است در كسوت بياض و مظاهر رحمات الهيه ملائكه ، و همه ايشان هم به جامه هاى سفيد معروف و موصوف اند و آنانكه مظاهر غضب اند سياه و امثال آن شناخته مى شوند » .
و توان گفت : اين عمل از جبرئيل امين شايسته بود ، و در زمان رجعت هم به صورت مرغ سفيدى در خانه كعبه ظاهر مى شود ، و اگر هم يكى از طيور بوده است كرامتى است على حده « وَمَا مِن دَابَّةٍ فِى الْأَرْضِ وَلاَ طَائِرٌ يَطِيرُ بِجَنَاحَيْهِ إِلاَّ أُمَمٌ أَمْثَالُكُمْ »۱ البته آنها را معرفتى است و تكليف معلومى .
پس مى گوئيم : هيچ شهيدى از اولاد آدم عليه السلام آنقدر جراحت نديد ، و هيچ شهيدى آنقدر خون از بدن شريفش نرفت ، و هيچ شهيد معصومى از رشحات خونش آنقدر آثار و بقاع ظاهر نشد كه به مانند شهيد مظلوم معصوم جناب امام حسين عليه السلام باشد .
پس بعد از آن كه آن بزرگوار « ثار اللّه » و « دم اللّه » باشد بايد جبرئيل و ملائكه رحمانيه در خون چنين خداوندى خودشان را آغشته نمايند و از آن خون طاهر در آفاق و اطراف عالم منتشر كنند و قطره قطره به هر محلى كه مأمورند برسانند .
و البته اين خدمت و تعزيت در خور جبرئيل امين بود با ارادت خاصّه كه به حضرت خامس آل عبا عليه السلامداشت .