183
روح و ريحان ج2

پس از اينكه اعلام و اخبار نمود و در اطراف قبر مطهر نبوى صلى الله عليه و آله طيران كرد مرغهاى ديگر جمع شدند و گريستند و نوحه آغاز نمودند و مردم از وضع مرغ و خون بالهايش تعجب داشتند تا خبر قتل آن بزرگوار رسيد .
و توان گفت آن مرغ سفيد يكى از ملائكه رحمت بود براى اينكه بر حسب اسباب آن خونهاى طاهره مطهره را به توسط آن مرغ ها برساند مأمور باطلاع و اعلان شد و سفيدى بال و پر آن مرغ هم اشاره به ظهور رحمت است در كسوت بياض و مظاهر رحمات الهيه ملائكه ، و همه ايشان هم به جامه هاى سفيد معروف و موصوف اند و آنانكه مظاهر غضب اند سياه و امثال آن شناخته مى شوند » .
و توان گفت : اين عمل از جبرئيل امين شايسته بود ، و در زمان رجعت هم به صورت مرغ سفيدى در خانه كعبه ظاهر مى شود ، و اگر هم يكى از طيور بوده است كرامتى است على حده « وَمَا مِن دَابَّةٍ فِى الْأَرْضِ وَلاَ طَائِرٌ يَطِيرُ بِجَنَاحَيْهِ إِلاَّ أُمَمٌ أَمْثَالُكُمْ »۱ البته آنها را معرفتى است و تكليف معلومى .
پس مى گوئيم : هيچ شهيدى از اولاد آدم عليه السلام آنقدر جراحت نديد ، و هيچ شهيدى آنقدر خون از بدن شريفش نرفت ، و هيچ شهيد معصومى از رشحات خونش آنقدر آثار و بقاع ظاهر نشد كه به مانند شهيد مظلوم معصوم جناب امام حسين عليه السلام باشد .
پس بعد از آن كه آن بزرگوار « ثار اللّه » و « دم اللّه » باشد بايد جبرئيل و ملائكه رحمانيه در خون چنين خداوندى خودشان را آغشته نمايند و از آن خون طاهر در آفاق و اطراف عالم منتشر كنند و قطره قطره به هر محلى كه مأمورند برسانند .
و البته اين خدمت و تعزيت در خور جبرئيل امين بود با ارادت خاصّه كه به حضرت خامس آل عبا عليه السلامداشت .

1.انعام : ۳۸ .


روح و ريحان ج2
182

ثمره هر يك آن است مردم در آنها خدا ياد نمايند پس جناب سيد الشهداء عليه السلام دو شبانه روز ـ بنا بر قولى ده شبانه روز ـ بدن اطهرش بر خاك افتاده بود تا آن كه مرغ هاى هوا از خون هاى مطهّر بال ها و پرهاى خودشان را آغشته نمايند و به اقطار زمين رشحات آن خون طاهر را برسانند تا بر حسب حكمت كامله الهيّه محل ورود هر رشحه و رشته اى معبد و مسجدى شود ؛ تا كريمه « فِى بُيُوتٍ أَذِنَ اللّهُ أَن تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ »۱ صادق آيد ، و غرض از ريختن خون شريف آن سرور اقامه لواء توحيد و معرفت حضرت احديت است ، و اين فقره اختصاص به بعضى بلاد ندارد بلكه به تمام مشارق و مغارب ارضيه آن خون مطهر رسيد .
و در كتاب « بحار الأنوار » ۲ مرويست : « چون جناب امام حسين عليه السلام شهيد شد و بر خاك افتاد و خونش بر زمين جارى شد مرغ سفيدى خود را به خون آن جناب آغشته كرد و طيران نمود در آن هنگام مرغهاى چند ديد در سايه درخت ها و سايه ها نشسته اند و ياد از حَبّ و دانه از علف و آب مى نمايند . پس بر ايشان بانگ زد كه : شما به ملاهى و ذكر دنيا و مناهى مشغول شده ايد والحسين عليه السلام مُلقىً فى الأرض و جُثَّتُه بلا رأسٍ ولا غسلٍ ولا كَفَنٍ قد سفت عليه السَّوافى و بدنُهُ مَرضُوضٌ . . » إلى آخر الخبر .
« پس همه مرغ ها طيران كردند و صيحه زدند و گريستند و خودشان را به خون آن بزرگوار آغشته و رنگين نمودند ، و طارَ كلُّ واحدٍ منهم الى نَاحِيَته يُعلِمُ اَهْلَها مِن قَتلِ ابى عبد اللّهِ الحسين » عليه السلام .
يعنى : هر يك به ناحيه اى رفتند تا اهل آن ناحيه را اعلام نمايند كه آن جناب عليه السلامشهيد شد .
« از قضا و قدر الهيه مرغى قصد مدينه نبويّه صلى الله عليه و آله كرد ، و جاء يُرَفْرِفُ والدمُ يتقاطَرُ من أجنِحَتِه و دارَ حولَ قبرِ سيِّدنا رسولِ اللّه صلى الله عليه و آله : ألا قُتِلَ الحسين بِكَربلاء ! الا ذُبِحَ الحُسين بكربلاء !

1.نور : ۳۶ .

2.بحارالانوار ۴۵/۱۹۱ ، مدينة المعاجز ۴/۷۳ ح ۱۰۹۲ ، عوالم : ۱۷/۴۹۴ .

  • نام منبع :
    روح و ريحان ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    حسيني اشكوري، سيد صادق
    تعداد جلد :
    5
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 78248
صفحه از 447
پرینت  ارسال به