185
روح و ريحان ج2

رسول و حضرت امير و فاطمه زهراء عليهم السلام بودند ، و اهل تعزيه و تسليه انبياء و ملائكه مقربين بودند ، و مجلس عزاء در اعلى عليين و حظيرة القدس بود ، و لطمه زن در اين مصيبت و رزيّه حور العين بودند ، و اختصاص لطمه زدن به حور العين بالنسبه براى رقّت قلوبشان است ، سيّما به جهت خاطر حضرت صديقه طاهره كه در اين مصيبت عظمى هر رواح و صباح گريان و نالان است .
و مخفى نماناد : بر حسب اخبار صحيحه ، جبرئيل امين اول كسى بود كه بر حسب وحى الهى خبر مرگ جناب سيدالشهداء عليه السلام را آورد به اينكه اين امّت مشؤومه وى را شهيد مى نمايند ، و بعد از آن شهادت آن بزرگوار هم اول كسى كه خبر شهادت آن بزرگوار را در اعلى عليين نيز آورد جبرئيل امين بود ، و اخبارى كه در كتاب « بحار الانوار » است در خبر دادن جبرئيل مرّات عديده به حضرت ختمى مآب صلى الله عليه و آله مطالعه آنها مفيد است .
و در حديث صحيح صاحب « كامل الزيارة » نقل فرموده است بر مى آيد كه جبرئيل هم در كربلا بوده است .
اما انبياء و اوصياء را بر حسب نصوص صحيحه عجالةً خاطر ندارم تماماً در حين شهادت حاضر باشند مگر جناب نبوى صلى الله عليه و آله كه ظاهر اين حديث ظهورش را مى نمايد و احاطه علميه نبوت و ولايت بالنسبه به كليات اشياء مطلب محققى است ، و خوب است اهل بكاء و دعاء بودن جبرئيل را در كربلا از كتاب مذكور بدين گونه بخوانند و به اهل ولا بفهمانند و بگريانند .
و بهتر ذكر عبارات امام عليه السلام است بعينها ، و حديث طولانى است محل حاجت آن را مى نويسد :

در صيحه زدن جبرئيل امين روز عاشوراء و توبه بعضى از حاضرين

« لما قُتِلَ أتاهُم آتٍ وهم فى المُعَسكرِ فصرَخ فزَبرَ فقال لهم : وكيفَ لا أصرخُ و رسول اللّه صلى الله عليه و آلهقائمٌ ينظُرُ الى الارضِ مرةً وينظر الى حزبِكم مرةً ؟! وأنا أخافُ أن يَدعُوَ اللّهَ على أهل الارض


روح و ريحان ج2
184

در معنى شعر محتشم مرحوم است و فقره زيارت حضرت حجت اللّه الأعظم ارواحنا فداه

ليكن مرحوم محتشم گفته است :



با آن كه سر زد اين عمل از امّت نبىروح الامين ز روى نبى گشت شرمسار
و عجب دارم از اين مضمون كه بايد حضرت ختمى مآب صلى الله عليه و آله شرمسار باشد از روح الامين براى آن كه نوع بشر كه از سنخ و جنس آن سرور بودند چرا اين گناه بزرگ را كردند ؟ ! گويا بر حسب واقع شرمسارى و خجلت روح الامين براى آن بود كه آن بزرگوار را از شهادت فرزند دلبندش اخبار داد و رسم است خبر مرگ دهنده از اخبار موت متوفّى شرمنده و خجل است .
پس عرض مى كنم : آن مرغى كه به فاصله اندك خود را از كربلاء به مدينه منوره برابر قبر رسول صلى الله عليه و آله رساند جبرئيل امين بوده است ، و وى خبر مرگ را آورد : براى بزرگى اين مصيبت و مصاب ، و شايد آن چه امام عصر عجل اللّه تعالى فرجه فرمود در اين زيارت منعيّه مضجعه جبرئيل امين باشد :
« فقامَ نَاعيك عند قبرِ جدِّك الرسول صلى الله عليه و آله فنَعاك اليه بالدَّمعِ الهَطُول قائلاً : يا رسولَ اللّه ! قُتِلَ سِبطُك وفتاك واستُبِيحَ اهلُك وحماك وسُبِيَتْ عترتُك وزراريك ووَقَعَ المَحْذُوز بِعِترتِك وذويك۱، فانزَعَجَ الرّسول صلى الله عليه و آله وبَكى قلبه المهول وعزاه بكَ الملائكةُ والأنبياءُ و فجعَتْ بك اُمُّك الزهراءُ و اختلفَتْ جُنودُ الملائكةِ المقرّبينَ واُقِيمتْ لك المَأْتَمُ فى أعلى عليِّين ولَطَمَتْ عليك الحورُ العينُ »۲ .
خلاصه از مضمون اين فقرات معلوم مى شود شهيد در راه خدا جناب سيد الشهداء عليه السلامبود ، و ناعى كه خبر مرگ دهنده است جبرئيل امين ، و معزى و صاحب مصيبت حضرت

1.در چاپ سنگى : ذريك .

2.مزار ابن المشهدى : ۵۰۶ ، بحارالانوار ۹۸/۲۴۱ و ۳۲۳ ، صحيفة المهدى ، قيومى : ۳۰۴ .

  • نام منبع :
    روح و ريحان ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    حسيني اشكوري، سيد صادق
    تعداد جلد :
    5
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 78239
صفحه از 447
پرینت  ارسال به