فَاهلكت فيهِم . فقال بعضُهم لبعضٍ : هذا اِنسانٌ مَجنونٌ !
فقال التَّوّابُونَ : ما صَنَعْنَا بِاَنْفُسِنا ؟ ! قَتَلْنا لابن سُمَيّةَ سيدَ شَبابِ اهل الجنة ! فَخَرجُوا على عبيد اللّه بن زيادٍ ، فكان مِن امرِهم الذى كان » .
قلت له : جُعلت فداك ! من هذا الصارخُ ؟
قال عليه السلام : « ما نَراهُ الا جبرئيل ، امَا إنه لو اُذِنَ له فيهم لصاحَ بهم صَيحةً يخطفُ منها ارواحُهم من ابدانِهم الى النّار ولكن اَمْهَلَ لهم ليَزْدادوا اثماً ولهم عذابٌ اليمٌ » 1 .
معنى اجمالى خبر آن است : « در عسكر ابن سعد شخصى را ديدند صيحه مى زد او را منع كردند . گفت : من پيغمبر صلى الله عليه و آله را ايستاده مى بينم گاهى به آسمان و گاهى به لشكر شما نگران است ، مى ترسم بر شما و اهل زمين نفرين نمايد و هلاك شويد بعضى گفتند اين مرد ديوانه است و بعضى توبه كردند كه چرا به امر پسر زياد فرزند رسول صلى الله عليه و آله را كشتيم و خروج كردند بر عبيداللّه مرجانه » .
حضرت صادق عليه السلام فرمود : « آن صيحه زننده جبرئيل بود ، اگر اذن مى دادند به صيحه اى همه را هلاك مى كرد و ارواح ايشان را به آتش مى فرستاد » 2 .
در تقسيم خون بدن و گلوى و مواضع سبع و دل شريف آن بزرگوار است
پس هر آن كه مى خواهد از مصيبتى كه در اين كتاب است فيضى برد و بر رخساره خويش افاضه فيض و رحمتى كند و بر اين دعاگوى پريشان در ضمن آن ترحّمى نمايد خوب است اين ورقه را بخواند تا بداند خون بدن جناب خامس آل عبا عليه السلامبر چهار قسم منقسم شد : يك قسم از تمام بدن و يك قسم از پيشانى نورانى و يك قسم از گلوى مبارك و يك قسم از قلب شريف .