سائرين از اعداء اللّه بماند ، و هر يك را مانند انقلاب و تربت ورمله وحصاة امّ سلمه در شيشه اش شرحى اوفى مى خواهد .
« اللهمّ ربّ الحسين ! اِشفِ صدر الحُسين .
اللّهمّ ربّ الحسين ! اُطلُب بدم الحسين .
اللّهمّ ربّ الحسين ! اِنتَقِم ممّن رضى بقتل الحسين .
اللهمّ ربّ الحسين ! انتقم ممّن خالف الحسين .
اللّهمّ ربّ الحسين ! انتقم ممّن فرح بقتل الحسين عليه السلام »۱ .
« اللّهمّ ! بحقّ الذى بذل مُهْجَتَه فيك ليستنقِذَ عبادَك من الضّلالة والجهالة والعمى والشّك والارتياب الى باب الهدى من الردى »۲ .
در معذرت خواستن از جسارتهاى خود و التجاء به جناب خامس آل عبا عليه السلام
استدعاى داعى خدمت دعاگويان ملّت و دولت ابد آيت آن است : هر وقت بر اين اوراق مصيبت چه براى تذكّر و چه براى تذكره نظرى فرمايند اين احقر عاصى و كلب عاوى را ياد نمايند و طلب مغفرتى فرمايند .
و اين ابيات خاقانى حسّان العجم را از لسان شكسته خود خدمت جناب مولى الموالى سيّد المظلومين امام الشهداء خامس آل عبا علية آلاف التّحيات والثّناء عرضه مى دارد :
شاهى چه تو را سگى ببايدگر من بوم آن سگ تو شايد
هستم سگكى زحبس جستهبر شاخ گل هوات بسته
از مدح تو با قلاده زرزنجير وفا به حلقم اندر
خود را به خودى كشيده از جلپيش تو كشيده از سر ذل
بر جهت من خرد رميدهداغ تو به شكل لا كشيده
نكنم دُمِ لابه بر دَرِ كسپيش تو كنم اگر كنم بس
خود را به قبول را يگانتبستم به طويله سگانت
احسنت شهى كه پيش فرمانتازى سگ تواست پارسى دان
در جمع ملائك افتد آوازكامد سگ آدمى صفت باز
افكن نظرى بر اين سگ خويشسنگم مزن ومرانم از پيش