207
روح و ريحان ج2

بنت يزدجرد بن شهريار بن كسرى است .
و اين بنده براى اطلاع بعضى عرض مى كند : عجب اختلافى در شهربانويه در سه كتاب معتبر است صدوق طاب ثراه در « عيون اخبار الرضا » نقل فرموده است : عامر بن عبداللّه در خلافت عثمان بن عفان بعد از فتح خراسان دو دختر از يزدجرد اسير كرده فرستاد به مدينه منوره يكى را حضرت امام حسن عليه السلام خواست و ديگرى به حباله حضرت امام حسين عليه السلامآمد و حضرت على بن الحسين عليهماالسلام از وى متولد گرديد و در ايام نفاس وفات كرد .
و شيخ مفيد طاب ثراه در كتاب « ارشاد » ۱ نقل فرموده است كه : حضرت امير عليه السلامحارث بن جابر ۲ را به يكى از حدود خراسان روانه كرد و دختران يزدجرد خدمت آن جناب فرستاد يكى را بحضرت امام حسين عليه السلام مرحمت فرمودند و ديگرى را به محمد بن أبى بكر دادند كه از وى قاسم متولد شد ، پس قاسم بن محمد با على بن الحسين عليهماالسلامپسر خاله اند .
و قطب راوند در كتاب « خرائج و جرائح » ۳ نقل فرموده است از حضرت باقر عليه السلام : دختر يزدجرد را در زمان خلافت عمر بن الخطاب به مدينه آوردند وعذاراى و دختران مدينه به تماشاى وى مشرف شدند و از نور جمالش مجلس و مسجد روشن شد ، پس دختر يزدجرد به فارسى گفت : امروزان ۴ .
عمر غضب كرد و گفت : اين علجه مرا دشنام مى دهد .
و معنى علج مطلق گفتار است يا كافرى از عجم كه ضخيم باشد ، و از اين جهت حمار وحشى ضخيم را علج گويند ۵ ، پس عمر خواست او را بقتل رساند يا بفروشد حضرت

1.ارشاد مفيد ۲/۱۳۷ باب ذكر الامام بعد الحسين بن على عليهماالسلام ، نيز بنگريد به : مناقب ابن شهر آشوب ۳/۲۰۸ ، بحار ۴۶/۱۲ ح ۲۳ .

2.در ارشاد : حريث بن جابر حنفى .

3.كافى ۱/۴۶۶ ح ۱ ، مدينة المعاجز ۲/۲۲۵ ح ۵۲۵ ، حلية الابرار ۲/۷ ، بحار ۴۶/۱۰ .

4.كلام دختر يزدجرد در مدينة المعاجز ۲/۲۲۵ و غيره چنين نقل شده : أف ! بيروج بادا هرمز .

5.رجوع كنيد به : لسان العرب ۲/۳۲۶ ماده ( علج ) قال : والعلج : حمار الوحش لاستعلاج خلقه وغلظه ، ويقال للعير الوحشى اذا سمن وقوى : علج ، وكل صلب شديد : علج .


روح و ريحان ج2
206

و لقب ديگر آن جناب ذوالثفنات است ، و در حديث است : « ان على بن الحسين عليهماالسلامبقيّةُ أبيه قد انخَرَمَ۱أنفُهُ وَثَفنَتْ جَبهَتُهُ وَركَبتاهُ وَراحتاهُ اجتهاداً فى العبادة »۲ .
وثَفَنات ـ بثاء مثلثه ونون مفتوحه ـ جمع ثفْنه است ـ به اسكان فاء ـ و آن پينه است بر سينه و زانوى شتر كه از مماس زمين پيدا مى شود ۳ .
و در جبهه آن جناب مانند همان پينه ظاهر بود .
و در « نهج البلاغه » ۴ است در حق حضرت امير عليه السلام : وكانت جبهته ثفنة بعير .
و از حديث سابق معلوم است پيشانى و دو كف دست و دو زانوى آن بزرگوار از كثرت عبادت چنين بوده است .
و از عمر شريفش پنجاه و هفت سال گذشت ، و سى و چهار سال بعد از پدر بزرگوارش زيست فرمود ، و روز شنبه هجدهم شهر محرم الحرام از دنيا رحلت فرمود ۵ .
و در منظومه اى گفته شده است :



ومولدُ السجاد فى شعبانِثامن ثلثين لدى البيانِ
ميلاده مدينة الرسولرسول رب الملك الجليلِ
وفاته فى الخمس والتسعيناوفى البقيع قبره يقينا۶
و در بقيع در جوار عمّ بزرگوارش مدفون گرديد و مادرش بطريق تحقيق شهربانويه

1.در چاپ سنگى : انحزم .

2.مناقب ابن شهر آشوب ۴/۱۴۸ ، الانوار البهية ، قمى : ۱۱۱ ، حلية الابرار ۱/۲۴۷ ، بحار الانوار ۴۶/۶۰ ح ۱۸ .

3.رجوع كنيد به : لسان العرب ۱۳/۷۹ ماده ( ثفن ) و القاموس المحيط ۴/۲۰۷ .

4.نهج البلاغه ۲/۱۰۳ خطبه ۱۸۲ : وكأن جبينه ثفنة بعير ، شرح نهج البلاغه ۱۰/۷۶ ، بحارالانوار ۹۹/۱۹۵ .

5.و آن چه مشهور است حضرت على بن الحسين عليهماالسلام چهل سال بعد از پدر بزرگوار بماند ، و قول حق همان است كه در متن آمد . ( حاشيه مؤلف رحمه الله ) .

6.تتمه ارجوزه سيد حسين بن شمس حسينى است كه مقدارى از آن قبلاً نيز گذشت . رجوع كنيد به : الاربعين ، شيرازى : ۳۳۷ ، الصراط المستقيم ۲/۲۱۶ .

  • نام منبع :
    روح و ريحان ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    حسيني اشكوري، سيد صادق
    تعداد جلد :
    5
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 78168
صفحه از 447
پرینت  ارسال به