209
روح و ريحان ج2

و أبو الاسود دئلى گفته است :



وانّ غلاماً بين كسرى وهاشملاكرمُ من نِيطت عليه تمائمُه۱
و معنى نيطت آويختن است و نياط رگى است كه دل به وى آويخته شده است و تميمه جمع آن تمائم است و آن خرزات يا عوذاتى است كه بر سر اطفال مى آويختند ۲ و مراد از غلام كه بين كسرى و هاشم است و منتسب به خيرتين و بهتر كسى كه بر او تمائم آويخته شده است حضرت على بن الحسين عليهماالسلام است .
و مرحوم مجلسى طاب ثراه از كتاب « مناقب » ۳ در سبى فرس حديث مبسوطى ذكر فرموده است براى اختصار از نقل آن گذشتم .
و آن چه محقق مى دانم شهربانويه مادر على بن الحسين عليهماالسلام در كربلاء نبوده است و در ايام نفاس وفات يافت .
و مرحوم سيد نعمت اللّه جزائرى فرمود : « و مزارها مشهورة فى الرى » يعنى : قبر شهربانويه در رى مشهور است .
على اى حال ، عقب و نسل باقى از جناب سيدالشهداء عليه السلام بواسطه حضرت على بن الحسين عليهماالسلام شد اگر چه بر حسب فقره سابقه على اكبر مقتول هم اولاد داشته است اما بقاء نسل آن قتيل مظلوم عليه السلام غير معلوم است .
و آن چه حمداللّه مستوفى در « تاريخش » گفته است مجملاً اشاره نمودم .
قال الزهرى : « ما رأيت هاشمياً افضل من على بن الحسين عليهماالسلام » .

1.در كافى و شرح آن و مناقب : التمائم .

2.اين معانى و اصل مطلب در مدينة المعاجز ۲/۲۳۶ ( و حاشيه آن ) مندرج است .

3.شايد همان حديثى است كه در بحار ۴۶/۱۵ و۱۰۱/۲۰۰ به نقل از عدد قويه نقل كرده و در عدد قويه : ۵۶ ـ ۵۸ ( ص ۱۰ از چاپ ديگر ) مندرج است و در مستدرك الوسائل ۸/۳۹۵ ح ۹۷۸۰ به نقل از بعض المناقب القديمة و بحار ( به نقل از عدد قويه ) نقل فرموده است .


روح و ريحان ج2
208

امير عليه السلام فرمود : « لا يجوز بيعُ بنات الملوك وإن كنَّ كافرات » و او را منع از قتل و فروختن فرمود ، و جناب سيدالشهداء عليه السلام را خواست در آن مجلس و دست بر منكب آن بزرگوار گذارد ، پس حضرت امير عليه السلام به فارسى فرمودند : «چه نام دارى ؟» .
آن كنيزك عرض كرد : جهانشاه .
فرمود : «بلكه شهربانويه است» .
عرض كرد : آن خواهر من است .
باز به فارسى فرمود : «راست گفتى» .
پس حضرت امير عليه السلام فرمودند به جناب امام حسين عليه السلام : «حفظ كن او را كه از او مولودى متولد شود ۱ كه بهترين مواليد اهل زمين است» .
و در كتاب « مقتضب الأثر در احوال ائمه اثنى عشر عليهم السلام » ۲ منقول است : وقتى كه يزدجرد خواست فرار كند آمد برابر ايوان كسروى ايستاد و گفت : السلام عليك ايها الايوان ، من مى روم و مراجعت مى كنم به سوى تو با يكى از فرزندانم كه زمانش نرسيده است .
سليمان ديلمى از حضرت صادق عليه السلام سؤال كرد : مراد يزدجرد كيست ؟ فرمود : «قائم آل محمد است كه فرزند ششمين من است» .
و گويا مراد شهربانويه « امروزان » اشاره به اين فقره باشد يعنى : روز وصل ما كه وعده داده اند همان است و نزديك است آن فرزند معهود بوجود آيد . پس آن مخدره ام الائمة الطاهرين است .
و حضرت على بن الحسين عليهماالسلام فرمود : « أنا ابن الخيرتين »۳ يك خيره هاشم است و ديگر كسرى است .

1.در چاپ سنگى : شد .

2.مقتضب الاثر ، احمد بن عياش جوهرى در گذشته سال ۴۰۱ هجرى صفحه ۴۰ .

3.كافى ۱/۴۶۷ ح ۱ ، شرح اصول كافى ۷/۲۳۶ ، مناقب ابن شهر آشوب ۳/۳۰۴ .

  • نام منبع :
    روح و ريحان ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    حسيني اشكوري، سيد صادق
    تعداد جلد :
    5
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 78156
صفحه از 447
پرینت  ارسال به